ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
پیامبر اکرم صلیالله علیهوآله:
پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردباری، حجامت کردن و مسواک و عطر زدن.
نهج الفصاحه ص 462، ح 1463
حمیدرضا آذرنگ: کرونا باعث تعطیلی شد
پایان سریال «نون خ» به دست ما رقم نخورد. میهمان ناخواندهای که همه ما را کنج خانه حبس کرده و روزها و شبهای قرنطینه را به وجود آورده یعنی کرونا، باعث شد پایان «نون خ» به اینجا ختم بشود. ما حتی 15-10 روز بعد از ورود کرونا و شرایط تلخ و اسفباری که وجود داشت، ضبط سریال را ادامه دادیم، ولی به جایی رسیدیم که جان آدمها در معرض خطر قرار گرفته بود.
بازیگر «نون خ» از دلایل
پایان غیرمنتظره این سریال گفت
جلیل سامان: «زیرخاکی» یک کار انقلابی است
خواهش من این است که تحمل و صبرمان را بالا ببریم. سریال «زیرخاکی» یک کار انقلابی است و ما سعی کردیم با نگاه جدیدی به مسائل انقلاب بپردازیم. مطمئنم وقتی سریال پخش شود، جذابیت کار حواشی را که متأسفانه
به وجود آمده از بین خواهد برد.
کارگردان سریال رمضانی «زیرخاکی» در گفتوگو با ایسنا. گزارش کامل سریالهای ماه رمضان را در صفحه ۱۵ بخوانید.
روایت مدیر گالری گلستان از مسابقه نقاشی برای کودکان و استقبال از آن
تنها هنر نجاتدهنده است
لیلی گلستان
گالریدار و مترجم
در این روزهای قرنطینه طولانی، لیلی گلستان مدیر گالری گلستان با مشارکت شهرداری تهران برای کودکان زیر 10 سال تمام دنیا یک مسابقه نقاشی برگزار و فراخوان آن را منتشر کرده است. در این مسابقه کودکان زیر 10 سال نگاه، خاطرات و تصاویر ذهنی خود را از بحران جهانی کرونا همراه با بیم و امیدهای کودکانه خود در قرنطینه، قدردانی از جامعه پزشکان و درس خواندن در خانه و... نقاشی میکنند. آثار ارسال شده توسط هیأت داوران متشکل از فرشید مثقالی، کامبیز درم بخش و تارا بهبهانی بررسی و داوری میشود و به نفرات اول تا سوم جوایزو لوح سپاس اهدا خواهد شد. علاقهمندان میتوانند آثار خود را تا بیستم اردیبهشت به ایمیل گالری گلستان به نشانی info@golestangallery.com ارسال کنند.
در قرنطینه بودم و گالری هم بسته بود و دلم میخواست کارم را ادامه بدهم. پس فکر کردم برای بچهها مسابقهای با موضوع در خانه ماندن ترتیب بدهم؛ چرا که کودکان قدرت تخیل فوقالعادهای دارند. بخصوص کودکان زیر 10 سال تخیلشان قویتر است و راحت میتوانند خود را به تخیل بسپارند و رها نقاشی کنند. از طریق سایت واینستاگرام گالری گلستان و اینستاگرام خودم و دوستانم فراخوان دادم. دوستانی مثل ویشکا آسایش و صابر ابر که اینستاگرام پربینندهای دارند همراه شدند. به نظر میرسد این ایده تأثیر خوبی در کودکان گذاشته است. با خودم فکر کرده بودم روزی ده ایمیل از بچهها میرسد و برای اینکه کارها در نهایت به دویست نقاشی برسد فرصت زیادی هم برای ارسال دادم. اما فقط در دو روز اول دویست و بیست ایمیل بر سرم آوار شد و کامپیوتر از کار افتاد! و هنوز زیر این آوار هستم. پس تأثیر خوبی داشته که این همه استقبال شده. مادرها هم مدام در کنار ایمیل فرزندشان از ما تشکر میکردند که بچهها را به جنب و جوش انداختهایم. تا امروز که هنوز تا بیستم اردیبهشت ده دوازده روز مانده، ششصد و یازده اثر نقاشی به من رسیده.
یک روز ایمیلی دریافت کردم از سوی مدیر اداره زیباسازی منطقه پنج شهرداری که پیشنهاد کرده بودند چند نقاشی برگزیده از مسابقه ما را روی یک دیوار منطقه 5 بیاورند. خیلی خوشحال شدم و تعجب کردم و از پیشنهادشان استقبال و موافقتم را اعلام کردم. بعد از یکی دو ایمیل متوجه شدم که این مدیر یک خانم است که بیشتر خوشحال شدم؛ خانم سپیده تدریسی. بعد از شهرداری تهران زنگ زدند و موضوع ابعاد گستردهتری پیدا کرد. کاش بقیه هم به قدر این خانم و آقایان شهرداری روشن فکر میکردند و در جهت ارتقای فرهنگ و هنر کوششهایی انجام میدادند.
در این ایام کرونایی هنر اگر هنر باشد و خالص و ناب، میتواند دید بیننده یا شنوندهاش را وسعت دهد و به آگاهی بخشیدن کمک کند. یک موسیقی خوب میتواند یا شما را شاد کند یا خستگی را از شما دور کند یا شما را به دنیایی زیباتر ببرد. همچنین یک کتاب خوب یا یک فیلم درجه یک یا هر هنر دیگری میتواند به دانستههای شما بیفزاید؛ میتواند برای لحظاتی شما را به دنیاهای دیگر ببرد و حس و شعورتان را ارتقا دهد. میتواند اعتراضآمیز باشد و شما را با معضلات و کمبودهای اجتماعی آشنا کند. من همیشه وقتی از کار خسته هستم روبهروی یک تابلوی نقاشی اتاقم مینشینم و خوب و عمیق نگاهش میکنم و خستگیام درمیرود. اگر هنر نباشد زندگی هیچ معنایی نخواهد داشت.
چرا سریال «نونخ» برخلاف «پایتخت 6» به مذاق مردم خوش آمد؟
شیرینیها و خندههای به اندازه
محسن بوالحسنی
خبرنگار
نوروز 99، نوروز عجیبی بود. چیزی که کمتر از هر سال دیگر، یا شاید با تفاوتهای بسیار از همان روزهای منتهی به سال 1398 خودی نشان میداد، از اولویت افتادن چیزهایی بود که تمام سالهای گذشته و حتی قرنهای گذشته در خانوادههای ایرانی سنت و رسم شده بود و ابتداییترینش تبریکهای اینچنان و آنچنانی تحویل سال نو و رفتوآمد و عید دیدنی و دید و بازدید بود. بههر صورت، ویروس کرونا، شایع شده بود و به سرعت هم میتازید و هر روز قربانیان بسیاری میگرفت و یک ماه تقریباً همه را به قرنطینه برد و حواسها را به خودش جلب کرد. این مسأله اما، آزمون و البته فرصتی مغتنم برای رسانه ملی هم بود. جدا و به کنار از عملکرد معاونتهای مختلف، فرصتی فراهم آمده بود تا تلویزیون ملی، مخاطبان بیشتری را پیش روی خود ببیند. پروسه تولید، با همین ویروس کرونا، به مشکل خورده بود و در نهایت سریالهایی مثل پایتخت6 و نونخ به آنتن پخش رسیدند. خروجی پایتخت و حواشی که برای پخش قسمتهای پایانیاش بهوجود آمد تقریباً امید علاقهمندان به این سریال را نقش برآب کرد و حالا همه بخت و اقبالها دست سعید آقاخانی و «نون خ»اش بود. آقاخانی از این فرصت پیشاپیش استفاده کرده بود و وقتی سریال به آنتن رسید از همان اول با شیرینی به اندازهاش به مذاقها خوش نشست و در نهایت با عبور از قسمتهای اولیه، مخاطبان خودش را پیدا کرد. کرونا، فرصتی بود که در خانه پای تلویزیون بنشینم و خودم را در قامت یک بیننده تلویزیون، که فقط بین شبکههای خبری چرخ نمیزند، مترصد دیدن فیلم یا سریالی باشم که چند دقیقه مجبورم کند به تماشا و کنترل را از دستم بگیرد. دومین قسمت نون خ این اتفاق افتاد و بیآنکه تصمیم بگیرم، سریال را تا انتها دیدم و خندیدم و به اندازه خندیدم. آقاخانی در این سریال، تمام تجربهاش از سری اول این سریال، که اتفاقاً آنهم مورد توجه قرار گرفت، جمع کرد و حالا با پختگی بیشتر، بدون آنکه با وجود سریالهای گلدرشت تلویزیون، معنا و پیامی ویژه را به هر زوری به مخاطب حقنه کند؛ بهسمت صنعت و البته هنر سرگرمیسازی پیش رفت و بدون معلقزدن بازیگرانش، چند دقیقهای حال آنها را خوب کرد. لهجه شیرین، دیالوگها و موقعیتهای شیرین و فراز و فرودهای به اندازه در داستانی که به نظر میرسد فراتر از همه اینها، «قصه» دغدغه اصلی نویسنده و کارگردان سریال بوده را به مجموعهای قابل تحسین تبدیل کند. آقاخانی و تیم نویسندگانش، با محوریت امیر وفایی به این مسأله اشراف داشتند که در نهایت و مخصوصاً در ذات کمدی این داستان است که مجموعه را پیش میبرد و بعد پیام و نقد و شوخی و چیزهای دیگر و این مسأله همانطور که گفته شد بخوبی در رگ این سریال، با وسواس تزریق شده است. این دقیقاً همان چیزی است که نویسندگان پایتخت 6، در غیاب مرحوم خشایار الوند (اگرچه که گفته میشد بیشتر بار نویسندگی پیشتر هم روی دوش محسن تنابنده بود) از آن غافل شدند و نتیجه پسزدگی مخاطب از سریال شد. آنهم مخاطبی که در دورههای مختلف، با تمام حرف و حدیثهای پیرامون پایتخت، از قصه انتقاد نکرد و با آن پیش رفت، حال آنکه دوست داشته باشد آن قصه را یا نه، چیز دیگری است. نکته پایانی؛ همین حالا که این متن را مینویسم رسانه ملی، در بخشی ویژه، در حال تعریف و تمجید کردن از خودش و این سریال است و بیآنکه کسی حرف بزند سعی میکند موضوع، پرداخت درست و نشان دادن ویژگیهای بومی و اقلیمی این منطقه را به شعاری تبدیل کند و بگوید ما چنین کردیم و چنان. کاش در این سازمان عریض و طویل کسی پیدا میشد که گوش شنوایی داشت و میشنید و میدانست وقتی کار خوبی انجام میدهید و تولید خوبی دارید کمی کنار بنشینید و اینقدر بر طبق خودتبلیغی نکوبید که مزهاش را از دهن مخاطب بگیرید.
#ترامپ
یگانه خدامی
حرفهای ترامپ در نشست خبریاش درباره کرونا حسابی جنجالی شد. او در این نشست گفت: «شاید خوب باشد که برای مقابله با کرونا به افراد مواد ضدعفونی کننده تزریق شود.» سازمان دولتی غذا و داروی امریکا با صدور بیانه حرفهای ترامپ را رد کرده و به مردم هشدار داده که نباید مواد ضدعفونی کننده را بخورند یا تزریق کنند. میشود گفت دیروز بیشتر کاربران دنیا به این مسأله پرداختند و با انتشار عکس و کاریکاتور با آن شوخی کردند. فیلم صحبتهای او با تمرکز بر چهره پزشکی که در جلسه بود، بارها بازنشر شد: «من دلم برای کسانی مثل این خانم دکتر میسوزه که مجبورن با رعایت همه جوانب به ترامپ توضیح بدن اگه تا این حد نادانی، واقعاً لازم نیست نظری بدی و حرفی بزنی.» «اگر از ۱۰۰ میلیون کودک در سن دبستان در سراسر جهان بپرسید آیا آنچه ترامپ پیرامون تزریق گندزدا به بدن برای نابودی عامل بیماری، پیشنهاد داد را درست میدانید، یا نه، همه مات و مبهوت، غشغش به شما خواهند خندید!» «سر این قضیه که ترامپ گفته سفید کننده میتونه درمان کرونا باشه، تعداد سرچهای کلمه سفید کننده تو امریکا یه افزایش شدید داشته و ترند شده تو گوگل!»، «ترامپ گفته: برای درمان کرونا به خودتون وایتکس تزریق کنید. اگر روحانی این حرف رو میزد، الان ایراناینترنشنال برنامه میذاشت و فرهنگ ایرانی رو مسخره میکرد، شاهزاده توئیت میزد و تأسف میخورد، براندازان از ایرانی بودنشون خجالت میکشیدن، ارزشیها به روحانی فحش میدادن و...»، «تزریقاتچی خوب سراغ ندارین؟ میخوام وایتکس و مواد ضدعفونی بزنم تو ریههام.»، «به نظرم خوبه رفقای آویزونی که به ترامپ برای آزادی ایران نامه نوشتن واسه تست این واکسن/درمان داوطلب بشن. هم یه دُمی برای ارباب تکون میدن، هم شاید راه حل قضیه پیدا بشه.»
عکس نوشت
شیوع کرونا گرچه حضور در مراکز عمومی را محدود کرده اما باعث نشده هنرمندان در گوشه و کنار جهان دست از کار بکشند و خلق آثاری هنری را متوقف کنند. خان یوسف و نوار غزه یکی از همین مناطق است که هنرمندان صنایع دستی در آن این روزها حسابی پرکار هستند؛ خصوصاً برای ساخت نوعی فانوس سنتی که از سالها پیش به مناسبت شروع ماه رمضان در مراکز عمومی و خانهها نصب میشده است. فانوسی با طرحها و نقشهای اسلامی که حسابی پرطرفدار است و جزء صنایع دستی شناختهشده خان یونس محسوب میشود. / منبع: گاردین
ضرورت توجه به بسترهای حرفهای در رسانهها
پنداشت که مهلتی و تأخیری هست
الهام فخاری
عضو شورای شهر تهران
سیل که راه میافتد، کوه و دره و خانه و دشت و همه را در خود میپیچد و میرود. آنچه پس از سیل میماند نه مانند گذشته است نه به درد آینده میخورد، بیشتر تودهای از عبرت است بیبازگشت. دیگر فرقی هم ندارد که گل سرخ در آن موج توفنده بوده یا تیر و تخته. سیل، زمینلرزه، طوفان، آتشفشان، آفت چالشهای طبیعی هستند و از این دست رویدادهای ویرانگر آدمیساخته هم کم نداریم: جنگ، شایعه، دزدی، تحریم، انفجار و خرابکاری ریلی و هوایی و زمینی و دستکاریهای زیستی. میان اینهمه رویداد دانسته و ندانسته چه بر سر آدمها میآید؟ تازه این جدای از تنشها و فشارهای برخاسته از زندگی روزمره و خرد و درشتهای فردی و خانوادگی و گروهی است. با همه این خطرها و دشواریها هوش و تواناییهای شناختی، عاطفی و زندگی اجتماعی آدمیان او را بر جهان پیرامون چیره کرد و گسترش فناوری هم برخی کارها را زودتر پیش برد. همین فناوری از خطرهایی کاسته و خطرهایی نوپدید را نمایان کردهاست. کارکردها بیشتر فنبنیان شده و آنچه فرهنگ زندگی بود انگار میان این فلزها و مواد مصنوعی رنگپریده به نظرمیرسد. نخستین رسانهها گرچه پیشینهای تا دیرینگی زندگی گروهی آدمیان دارد ولی رسانه نوین ابزاری پساصنعتی است. جمعهای پرشمار و فشردگی جامعه شهری نیاز به آگاهیرسانی به مثابه یک کسب و کار روشن را بیشتر کرد و صنعت رسانه گسترش یافت. امروز پس از دگرگونیهای زیاد رسانه چندین سپهره و چندین و چند گونه دارد تاجایی که به پشتوانه فناوری پیشرفته برای هر شهروند میدان کار رسانهای فراهم میشود. این دسترسیهای فناورانه با همه دستاوردهایشان به معنای کنارگذاشتن کار حرفهای، فرهنگ و اخلاق حرفهای و آموزش کادر رسانهای نیست. در جامعهای که روندهای کاری و آموزشی و قرارگرفتن آدمها در کار ملاک و معیار دارد، با وجود آزادی شهروندان برای تجربه و کنشگری فرهنگی، هنری یا رسانهای، کار حرفهای و حرفه هر کسی چارچوب و ارزشهایی دارد که باید به آنها پایبند باشد. این ضرورت در چالشهای طبیعی یا آدمیساخته نمود و ضرورت روشنتری دارد. جان و سرمایه و زندگی هر شهروند مسئولیت همه کنشگران رسمی مدیریت بحران ازجمله رسانهها است. اگر بستر رسانه حرفهای تأمین باشد متخصص برخوردار از فرهنگ حرفهای و آگاه به حریمهای شخصی، قانونی و اجتماعی است که مرجع خبر است و خبر در راستای مدیریت چالشها و کاهش آسیب به مردم و در راستای تأمین منافع ملی و فردی حرفهای تدوین میشود. در شرایطی که زمینه کار رسانههای رسمی مانند زمین پرکلوخ و دستانداز شود ولی در میانه آن سیل یا شایعه یا خرابکاری بحرانی بزرگتر از نقشآفرینی کسانی پدید میآید که نه فرهنگ حرفهای را آموختهاند نه تعهدی به چارچوبهای ملی یا محلی مدیریت بحران و پدافند غیرعامل دارند. بر موجی سوار میشوند که در گل و لای سیلش فرومیغلتند. بیش از همیشه باید به آموزش مهارتهای سلامت روان و بهداشت روانی در بحران بویژه در پدافند غیرعامل و مرجعیت رسانه بپردازیم.
عنوان مطلب بخشی از این شعر است: آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست/ پنداشت که مهلتی و تأخیری هست... گو میخ مزن که خیمه میباید کند/
گو رخت منه که بار میباید بست
در دیدار اعضای هیأت مدیره خانه سینما با فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران مطرح شد
شروطی برای بازگشت سینماها
بعد از انتشار چند شایعه درباره بازگشایی سینماها بهنظر میرسد قرار است کم کم این اتفاق بیفتد. روز پنجشنبه دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی شروط 15 گانهای را برای ادامه فعالیت سینماها منتشر کرد که البته قرار است این هفته در جلسهای دربارهاش بحث و بررسی شود. پساز انتشار این ضوابط دیروز اعضای هیأت مدیره خانه سینما هم با دکتر علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران دیدار کردند تا درباره این مسأله صحبت کنند. علیرضا زالی بازگشایی سینماها را منوط به تدوین پروتکل بهداشتی مشترک دانست و گفت: «در این شیوه نامه باید به تهویه هوا، نحوه فروش بلیت و نشاندار کردن صندلیها، فاصله گذاریها، کاهش زمان حضور افراد برای نمایش فیلم، تنظیف و ضدعفونی سینما بین سانسها، عدم مصرف مواد غذایی در سینما، استفاده از ابزار کنترلی مثل تب سنجی و محدودیت سنی توجه شود.» همایون اسعدیان رئیس هیأت مدیره خانه سینما به اقدامات خانه سینما در زمینه آمادهسازی کلیپهای آموزشی و فیلمهای تشکر از مدافعان سلامت از ابتدای شیوع کرونا تاکنون پرداخت و تدوین پروتکلهای مورد نیاز برای آغاز فعالیت سینما از چرخه تولید تا نمایش با مشارکت ستاد را ضروری دانست. براساس ضوابطی که دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی با نظر تعدادی از کارشناسان سینما تدوین کرده در مقطع بازگشایی و تا اعلام وضعیت سفید قطعی، ظرفیت فروش بلیت برای هر سالن تا سقف 40 درصد مجاز است. چیدمان تماشاچیان روی صندلیها دو در میان بوده و نسبت به ردیف بعدی حالت ضربدری خواهد داشت. استفاده از دستکش و ماسک برای کارکنان سینما الزامی است. باید هنگام ورود و خروج تماشاچیان به سینما و سالن نمایش و حضور در سالن انتظار، فاصلهگذاری ایمن رعایت شود. سالن نمایش فیلم، سالن انتظار و سرویسهای بهداشتی باید بهطور مرتب نظافت و ضدعفونی شود و مایع ضد عفونیکننده برای مراجعهکنندگان در دسترس باشد. گندزدایی کامل سینما طبق پروتکل اعلامی وزارت بهداشت هر روز انجام شود. فاصلهگذاری بین سانسها نیمساعت باشد. فروش گیشهای بلیت با رعایت فاصله و استفاده از مواد ضد عفونیکننده انجام شود. تیزر آموزشی در مورد مقابله با بیماری کرونا، قبل از نمایش فیلم پخش شود. مایع دستشویی، مواد ضد عفونیکننده، دستمال کاغذی و دستگاه خشککن در محوطه سرویسهای بهداشتی سینماها قرار داده شود. برای فروش اینترنتی بلیت پلان سالن سینما برای انتخاب صندلی مورد نظر و صندلیهای غیر قابل استفاده و مسدود مشخص شود. مراجعین هنگام ورود به سینما، تب سنجی شده و از ورود افراد مشکوک به بیماری ممانعت شود. ضمن اینکه بوفههای سینما مجاز به عرضه مواد غذایی، تنقلات و نوشیدنی بهصورت فله نیستند. البته در نشست اعضای هیأت مدیره خانه سینما با فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران مقرر شد این هفته تیمی از معاونت امور بهداشتی با مشارکت اهالی خانه سینما پروتکل بازگشایی سینماها را تدوین کنند.
تدبرّ در قرآن
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است. درفرصت بهاری این ماه پربرکت که از امروز آغاز شده، بیاییم ضمن انس با قرآن کریم در کلام وحی الهی نیز تدبر کنیم تا مشمول این آیه نباشیم که فرمود : «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُواْ هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»، رسول خدا می گوید: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند. (فرقان، 30)
این آیه، از گلایه پیامبر اکرم در قیامت سخن می گوید. آن حضرت چون «رحمة للعالمین» است نفرین نمى کند، اما یکى از شاکیان ما در قیامت خواهد بود. برای آنکه مشمول این شکایت نشویم، باید تلاشى همه جانبه داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریّت درآوریم و آن را در همه ابعاد زندگى، محور علمى و عملى خود قرار دهیم.
تلاوت قرآن که در ماه رمضان سفارش شده است، باید مقدمه تدبّر در مفاهیم آن و تعهّدِ عمل به دستورات آن باشد، تا از مهجوریت قرآن در میان ما مسلمانان کاسته شود. امام رضا(ع) فرمود: در نماز، قرآن مى خوانیم تا قرآن دچار مهجوریّت نشود.
کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُواْ آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ
(این) کتاب مبارکى است که به سوى تو فروفرستادیم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان پند گیرند. (ص، 29)
براساس این آیه، هدف از نزول قرآن، تدبّر در آیات آن است، زیرا از سرچشمه علم بى نهایت الهى نازل شده و آگاهى به نکات و معارف آن، مایه برکت و حرکت معنوى عموم انسانهاست؛ البته خردمندان بهره بیشتری خواهند برد و فرمان تدبّر در قرآن، رمز آن است که هر اندیشمندى هر زمان، به نکته اى خواهد رسید.
امام خمینى(ره) در گفتارى، از اینکه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نکرده، تأسّف مى خورد و به حوزه ها و دانشگاه ها سفارش مى کند که قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همه رشته ها، مقصد اعلى قرار دهند تا مبادا در آخر عمر بر ایّام جوانى تأسّف بخورند. (صحیفه نور،جلد20،ص20)
حضرت على(ع) درباره بى کرانگى مفاهیم قرآن
می فرماید: «بَحراً لایُدرک قَعره» قرآن، دریایى است که عمق آن درک نمى شود.
معمولاً در سخنان و نوشته هاى افراد بشر در درازمدّت تغییر یا تضاد پیش مى آید، امّا قرآن در طول 23 سال نزول، در شرایط گوناگون و فراز و نشیب هاى زمان، آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هیچگونه اختلاف و تناقض بیان شده است، و این دلیل آن است که کلام خداوند است، نه بشر، لذا قرآن هشدار می دهد: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللهِ لَوَجَدَواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً »(نساء، 82)
چرا در معانى قرآن تدّبر نمى کنند؟ در حالى که اگر این قرآن، از طرف غیر خدا بود قطعاً اختلاف هاى بسیارى در آن مى افتند.
بر این اساس، تدبر نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است و اصولاً راه دعوت و گرایش به اسلام، اندیشه و تدبر است نه تقلید. لذا قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و عدم اختلاف در آیات را نشان آن دانسته که سرچشمه آن، وجودى تغییرناپذیر است؛ زیرا هرچه از طرف خداست حقّ و ثابت و دور از تضاد و تناقض است.
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است. درفرصت بهاری این ماه پربرکت که از امروز آغاز شده، بیاییم ضمن انس با قرآن کریم در کلام وحی الهی نیز تدبر کنیم تا مشمول این آیه نباشیم که فرمود : «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُواْ هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»، رسول خدا می گوید: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند. (فرقان، 30)
این آیه، از گلایه پیامبر اکرم در قیامت سخن می گوید. آن حضرت چون «رحمة للعالمین» است نفرین نمى کند، اما یکى از شاکیان ما در قیامت خواهد بود. برای آنکه مشمول این شکایت نشویم، باید تلاشى همه جانبه داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریّت درآوریم و آن را در همه ابعاد زندگى، محور علمى و عملى خود قرار دهیم.
تلاوت قرآن که در ماه رمضان سفارش شده است، باید مقدمه تدبّر در مفاهیم آن و تعهّدِ عمل به دستورات آن باشد، تا از مهجوریت قرآن در میان ما مسلمانان کاسته شود. امام رضا(ع) فرمود: در نماز، قرآن مى خوانیم تا قرآن دچار مهجوریّت نشود.
کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِّیَدَّبَّرُواْ آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ
(این) کتاب مبارکى است که به سوى تو فروفرستادیم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان پند گیرند. (ص، 29)
براساس این آیه، هدف از نزول قرآن، تدبّر در آیات آن است، زیرا از سرچشمه علم بى نهایت الهى نازل شده و آگاهى به نکات و معارف آن، مایه برکت و حرکت معنوى عموم انسانهاست؛ البته خردمندان بهره بیشتری خواهند برد و فرمان تدبّر در قرآن، رمز آن است که هر اندیشمندى هر زمان، به نکته اى خواهد رسید.
امام خمینى(ره) در گفتارى، از اینکه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نکرده، تأسّف مى خورد و به حوزه ها و دانشگاه ها سفارش مى کند که قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همه رشته ها، مقصد اعلى قرار دهند تا مبادا در آخر عمر بر ایّام جوانى تأسّف بخورند. (صحیفه نور،جلد20،ص20)
حضرت على(ع) درباره بى کرانگى مفاهیم قرآن
می فرماید: «بَحراً لایُدرک قَعره» قرآن، دریایى است که عمق آن درک نمى شود.
معمولاً در سخنان و نوشته هاى افراد بشر در درازمدّت تغییر یا تضاد پیش مى آید، امّا قرآن در طول 23 سال نزول، در شرایط گوناگون و فراز و نشیب هاى زمان، آن هم از زبان شخصى درس نخوانده، بدون هیچگونه اختلاف و تناقض بیان شده است، و این دلیل آن است که کلام خداوند است، نه بشر، لذا قرآن هشدار می دهد: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللهِ لَوَجَدَواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً »(نساء، 82)
چرا در معانى قرآن تدّبر نمى کنند؟ در حالى که اگر این قرآن، از طرف غیر خدا بود قطعاً اختلاف هاى بسیارى در آن مى افتند.
بر این اساس، تدبر نکردن در قرآن، مورد توبیخ و سرزنش خداوند است و اصولاً راه دعوت و گرایش به اسلام، اندیشه و تدبر است نه تقلید. لذا قرآن همه را به تدبّر فراخوانده است و عدم اختلاف در آیات را نشان آن دانسته که سرچشمه آن، وجودى تغییرناپذیر است؛ زیرا هرچه از طرف خداست حقّ و ثابت و دور از تضاد و تناقض است.
تشنه باران مهر توام
سید حبیب حبیبپور
روزه دارم؛ روزهداری که لب از آب و طعام گرفته است اما آیا این کافی است که مرا به تو برساند؟
دوست دارم قلبم با تو باشد. وجودم سرشار از شوق رسیدن است و جانم شعله ور از عشقی است که بیقراران دارند.
اگر روزهداری اینگونه است که من هستم پس چرا احساس جدایی از تو دارم؟
ای شکوه نیایش روزه داران!
خوشا به حال آنان که قلب هایشان، آشیانه شوق است و وجودشان روشن از چراغ رضایت تو.
خوشا به حال روزه داران حقیقی که به امید جرعهای از جام خوشنودی، از هر آنچه قلب هایشان از تو دور میکند، دوری میکنند.
خوشا به حال شوریدگانی که قیامشان در نیمه شب، ماه را به حیرت میکشاند و نجواهای سحرگاهشان، ستارهها را به تعظیم وامی دارد.
خوشا به حال عاشقانی که برخاستن شان، آغاز رویش است و زمزمههای العفوشان، سرود دلنشین جوشش.
خوشا به حال سحرخیزانی که از خواب غفلت برمی خیزند و بر سجادهای از خواستن مینشینند و به امید آمرزش، دست به سوی آسمان بالا میبرند.
در نخستین روزهای این میهمانی شکوهمند، مرا معرفتی عنایت فرما که روزهام همانند روزه داران حقیقی و راز و نیازهایم همچون اهالی راستین نجوا باشد.
یک عمر در خواب نسیان و غفلت بودم پس اینک به حرمت لحظههای مقدس این ضیافت، مرا به نوازش مهر خویش، بیدار ساز.
ای میزبان مهربان! تشنه باران آمرزش توام.
ممنون که به خانه ات پناهم دادی
بر سفره مهر خویش، راهم دادی
لطفی کردی به من که بعد از یک عمر
توفیق به توبه از گناهم دادی
روزه دارم؛ روزهداری که لب از آب و طعام گرفته است اما آیا این کافی است که مرا به تو برساند؟
دوست دارم قلبم با تو باشد. وجودم سرشار از شوق رسیدن است و جانم شعله ور از عشقی است که بیقراران دارند.
اگر روزهداری اینگونه است که من هستم پس چرا احساس جدایی از تو دارم؟
ای شکوه نیایش روزه داران!
خوشا به حال آنان که قلب هایشان، آشیانه شوق است و وجودشان روشن از چراغ رضایت تو.
خوشا به حال روزه داران حقیقی که به امید جرعهای از جام خوشنودی، از هر آنچه قلب هایشان از تو دور میکند، دوری میکنند.
خوشا به حال شوریدگانی که قیامشان در نیمه شب، ماه را به حیرت میکشاند و نجواهای سحرگاهشان، ستارهها را به تعظیم وامی دارد.
خوشا به حال عاشقانی که برخاستن شان، آغاز رویش است و زمزمههای العفوشان، سرود دلنشین جوشش.
خوشا به حال سحرخیزانی که از خواب غفلت برمی خیزند و بر سجادهای از خواستن مینشینند و به امید آمرزش، دست به سوی آسمان بالا میبرند.
در نخستین روزهای این میهمانی شکوهمند، مرا معرفتی عنایت فرما که روزهام همانند روزه داران حقیقی و راز و نیازهایم همچون اهالی راستین نجوا باشد.
یک عمر در خواب نسیان و غفلت بودم پس اینک به حرمت لحظههای مقدس این ضیافت، مرا به نوازش مهر خویش، بیدار ساز.
ای میزبان مهربان! تشنه باران آمرزش توام.
ممنون که به خانه ات پناهم دادی
بر سفره مهر خویش، راهم دادی
لطفی کردی به من که بعد از یک عمر
توفیق به توبه از گناهم دادی
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
حمیدرضا آذرنگ: کرونا باعث تعطیلی شد
-
جلیل سامان: «زیرخاکی» یک کار انقلابی است
-
تنها هنر نجاتدهنده است
-
شیرینیها و خندههای به اندازه
-
#ترامپ
-
عکس نوشت
-
پنداشت که مهلتی و تأخیری هست
-
شروطی برای بازگشت سینماها
-
تدبرّ در قرآن
-
تشنه باران مهر توام
اخبارایران آنلاین