ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پخش محفل قرآنی رهبر انقلاب در اول رمضان از شبکه معارف سیما
محفل قرآنی رهبر معظم انقلاب، طبق رسم هرساله، در روز اول ماه رمضان از شبکه قرآن و معارف سیما پخش زنده میشود.
به گزارش ایرنا، این مراسم امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا، تنها با حضور تعدادی از قاریان و حافظان و با رعایت پروتکلهای بهداشتی، برگزار میشود.
محفل قرآنی رهبر انقلاب روز شنبه ۶ اردیبهشتماه مصادف با نخستین روز ماه رمضان با قرائت قاریان سید جواد حسینی، امید حسینی نژاد و قاسم مقدمی از حدود ساعت ۱۸ با اجرای مجید یراق بافان برگزار و بصورت زنده از شبکه قرآن سیما پخش شود.
به گزارش ایرنا، این مراسم امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا، تنها با حضور تعدادی از قاریان و حافظان و با رعایت پروتکلهای بهداشتی، برگزار میشود.
محفل قرآنی رهبر انقلاب روز شنبه ۶ اردیبهشتماه مصادف با نخستین روز ماه رمضان با قرائت قاریان سید جواد حسینی، امید حسینی نژاد و قاسم مقدمی از حدود ساعت ۱۸ با اجرای مجید یراق بافان برگزار و بصورت زنده از شبکه قرآن سیما پخش شود.
روحانی در گفتوگو با فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
پرتاب ماهواره «نور» به فضا یک موفقیت ارزشمند ملی است
تاکید بر ضرورت حفظ هوشیاری در برابر برخی اقدامات تحریکآمیز بیگانگان در منطقه
حسن روحانی در گفت و گو با سردار سرلشگر پاسدار حسین سلامی با تبریک پرتاب موفقیتآمیز ماهواره دفاعی «نور» به فضا، آن را یک موفقیت ارزشمند ملی دانست و از ایشان خواست تشکر و تقدیر وی را به هوا فضای سپاه و همه متخصصین فضایی در سپاه پاسداران، ابلاغ نماید.رئیس جمهوری با تقدیر از همراهی و همکاری موثر نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهویژه بسیجیان در مقابله با کرونا در کشور از جمله ارائه خدمات بهداشتی در طرح غربالگری و در اختیار گذاشتن امکانات پزشکی و درمانی برای درمان مبتلایان، گفت: خوشبختانه همبستگی، وحدت و انسجام بسیار خوبی در کشور برای مقابله با کرونا ایجاد و توام با توانایی و کارآمدی کادر پزشکی و درمانی توانست موثر عمل کند.دکتر روحانی با بیان اینکه وحدت و انسجام همه نیروها در مقابله با کرونا موجب آرامش مردم در این شرایط سخت بوده و باید تلاش کنیم تا از این فضا برای دستیابی به موفقیت در دیگر عرصهها استفاده کنیم، افزود: تلاش هماهنگ همگانی و بدون تنش همه نیروها دوشادوش یکدیگر نشان دهنده توانایی و کارآمدی نظام در مقابله با ویروسی است که اینگونه کشورهای جهان را با خود، درگیر کرده است.رئیس جمهوری با اشاره به برخی اقدامات تحریکآمیز بیگانگان در منطقه و ضروت حفظ هوشیاری در برابر این تحرکات، خاطر نشان کرد: قدرت، توان و آمادگی دفاعی نیروهای مسلح کشور بهویژه سپاه پاسداران همواره در چارچوب حفظ ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم در منطقه، مورد استقبال آزادی خواهان جهان بوده است.سردار سرلشگر پاسدار حسین سلامی نیز در این گفتوگو با تقدیر از حسن توجه رئیس جمهوری به موفقیت سپاه در پرتاب ماهواره نور، ابراز امیدواری کرد با ادامه این روند در آینده شاهد دستاوردها و موفقیتهای بیشتری در حوزه دفاعی کشور باشیم.فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچنین ضمن ارائه گزارشی از فعالیتها و اقدامات این نیرو در مسیر مقابله با کرونا در کشور و همراهی با سایر دستگاهها در این مسیر، گفت: سپاه از ابتدا تمام ظرفیت خود را برای مقابله با شیوع کرونا در کشور بسیج کرد و همچنان تا رفع کامل این بیماری در کنار مردم و همه بخشهای ارائه کننده خدمات به مردم خواهد بود.سردار سلامی با تاکید بر اینکه امروز بیش از هر زمانی در کشور به وحدت و انسجام نیاز داریم، گفت: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره برای مقابله با زیادهخواهی دشمنان، مبارزه با تروریسم و تامین ثبات و امنیت پایدار در منطقه در آمادگی کامل قرار دارد.
مصاف همزمان دولت با کرونا و تحریم
- 4 طرح بزرگ با 235 هزار میلیارد تومان اعتبار و اشتغالزایی 2000 نفر در استان فارس از سوی روحانی افتتاح شد
- گزارش «ایران» از اقدامات انجام شده دولت در حدفاصل اسفند و فروردین با محوریت رئیس جمهوری؛ برش 2 ماهه خدمت رسانی
2 و 3
فعالان حوزه زنان از آسیب ها و فرصت های دوران بیماری کرونا برای خانواده ها و زنان می گویند
روزگار زنان در روزهای پساکرونا
- معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
- شهلا کاظمی پور،جامعه شناس
- لیلا ارشد، مددکار اجتماعی
- مونیکا نادی، فعال حوزه زنان و کودکان
- طیبه سیاوشی، فعال حوزه زنان
- گیتی خزاعی،جامعهشناس
- ملیحه شیانی، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
- رؤیا بلوری، جامعه شناس و فعال حوزه زنان
گروه اجتماعی / پاندمی کرونا در جهان باعث شده سبک زندگی انسانها از اصلیترین موضوعات مانند روابط اقتصادی و سیاسی در سطح بینالملل تا جزئیترین مسائل نظیر روابط و عادات فردی تحت تأثیر قرار گیرد. شیوع این بیماری سبب شده تا انسانها بسته به وضعیت زندگی خود، تجربیات جدیدی به دست آورند و کنشگری و عملکردهای متفاوتی از خود نشان دهند. در این میان به اعتقاد متخصصان و جامعه شناسان، زنان و کودکان بهعنوان مهمترین اقشار جامعه شرایط ویژهای را تجربه میکنند. برخی بر این باورند که همهگیری این بیماری، فشارها و نابرابریهای جنسیتی در جامعه را تشدید کرده، به طوری که در صورت عدم مقابله با آن با پیامدهای جبرانناپذیری در دوران پسا کرونا مواجه خواهیم شد. این در حالی است که زنان نقشی کلیدی در ارتقای تابآوری جامعه در مقابل این بحران و عملیاتی کردن راهبردها برای انطباق با شرایط زیست کرونایی در جامعه دارند.
پرستو رفیعی و مهسا قوی قلب
خبرنگار
اپیدمی کرونا در جهان باعث شده سبک زندگی انسانها از اصلیترین موضوعات مانند روابط اقتصادی و سیاسی در سطح بینالملل تا جزئیترین مسائل نظیر روابط و عادات فردی تحت تأثیر قرار گیرد. شیوع این بیماری سبب شده تا انسانها بسته به وضعیت زندگی خود، تجربیات جدیدی به دست آورند و کنشگری و عملکردهای متفاوتی از خود نشان دهند. در این میان به اعتقاد متخصصان و جامعه شناسان، زنان و کودکان بهعنوان مهمترین اقشار جامعه شرایط ویژهای را تجربه میکنند. برخی بر این باورند که همهگیری این بیماری، فشارها و نابرابریهای جنسیتی در جامعه را تشدید کرده، به طوری که در صورت عدم مقابله با آن با پیامدهای جبرانناپذیری در دوران پسا کرونا مواجه خواهیم شد. این در حالی است که زنان نقشی کلیدی در ارتقای تابآوری جامعه در مقابل این بحران و عملیاتی کردن راهبردها برای انطباق با شرایط زیست کرونایی در جامعه دارند. در مقابل اما گروهی دیگر معتقدند بحران کرونا پیامدهای مثبتی هم دارد و میتوان از شرایط بحرانی کنونی بهعنوان فرصت استفاده کرد و شرایطی عاری از خشونت برای زنان و کودکان فراهم کرد و بنیاد خانوادهها را استحکام بخشید. اما با وجود اختلاف نظرها همه آنها متفق القول بر این باورند که جامعه پسا کرونا محصول رفتار و عملکرد امروز افراد جامعه خواهد بود.
یادداشت
دوران بهبود تعاملات خانوادگی
شهلا کاظمی پور
جامعه شناس
بروز اپیدمی کرونا در ایران و سایر کشورهای جهان تغییرات عمدهای را در زندگی افراد جامعه و همچنین در روابط اجتماعی و خانوادگی آنها ایجاد کرده است. در سالهای اخیر کاهش روابط چهرهبهچهره و تعاملات خانوادگی، به یکی از بزرگترین دغدغههای متخصصان جامعه شناسی و علوم رفتاری تبدیل شده بود. دغدغهای که این روزها به مدد قرنطینه خانگی کاهش یافته است. درحقیقت اصل اپیدمی بیماری کرونا منفی بوده و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناخوشایندی بههمراه داشته است که حتی زندگی پسا کرونا راهم تحت تأثیر قرار میدهد، اما در کنار این ناملایمات، پیامدهای مثبتی هم وجود دارد که از میان آنها میتوان به تغییرات مثبت در روابط خانوادگی اشاره کرد. خوشبختانه به مدد اجرای قرنطینه خانگی، تعاملات در میان اعضای خانواده افزایش یافته و آنها فرصت یافتهاند در کنار یکدیگر بیشتر وقت بگذرانند. البته این موضوع امکان برخورد و بروز برخی تعارضات و مشکلات را بیشتر کرده، چون همه افراد جامعه توانایی مدیریت رفتار خود و کنترل هیجانات را ندارند اما در دراز مدت این مشکلات اصلاح خواهد شد. با گذشت زمان فرد درمییابد که باید در خانه بماند و اطرافیان خود را بپذیرد. بنابراین تلاش میکند اوقات بهتری را برای خود و خانوادهاش فراهم کند. این اتفاق مثبت میتواند برای جامعه در هنگام شیوع کرونا و همچنین زمان پسا کرونا «فرصت» مناسبی باشد که از میان «تهدید» خارج شده است. از اینرو به نظر میرسد، گروههای مرجع باید به تقویت مدیریت هیجان و مهارت تعامل در میان افراد جامعه بپردازند. در این شرایط، علاوه بر گروههای مرجع، زنان نیز نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری دارند. چون همواره توانایی سازگاری با شرایط و مدیریت حل مشکلات خانواده در میان زنان بیشتر دیده میشود. هرچند ممکن است این گروه بیش از سایر اعضای خانواده تحت فشارهای روحی قرار بگیرند اما نقش آنها در بهبود شرایط چشمگیر است. نکته مهم دیگر این است که در شرایط فعلی دانش بهداشتی افراد جامعه افزایش یافته است. رعایت بهداشت یکی از شاخصهای توسعه یافتگی هر جامعهای به شمار میآید از اینرو افزایش دانش بهداشتی افراد جامعه در شرایط فعلی یعنی دوره اپیدمی کرونا، میتواند در دراز مدت از شیوع بسیاری از بیماریها در جامعه پیشگیری کند. این اتفاق مثبت میتواند فرصتی باشد برای جامعه در پسا کرونا.
تجربهای تلخ برای زنان سرپرست خانوار
لیلا ارشد
مددکار اجتماعی
بیش از دو ماه از شیوع بیماری کرونا در ایران و سایر کشورهای جهان میگذرد. طی این مدت گروههای مختلف جامعه با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند، اما در این میان گروههای خاص و در معرض آسیب همانند زنان سرپرست خانوار، با تجربیات تلخ، ناخوشایند و پر مسألهای دست به گریبان بودهاند. بسیاری از زنان سرپرست خانوار در محلههای کم برخوردار مانند دروازه غار که در شرایط عادی هم اوضاع مناسبی ندارند زندگی میکنند. متأسفانه مشکلات این گروه از جامعه در شرایط بحرانی بسیار بیشتر شده و آنها را در معرض آسیب قرار داده است. برای مثال بسیاری از این زنان شغل خود را از دست دادهاند، آنها که بیشتر کارگران سالنهای برگزاری مراسم عزا و عروسی یا رستورانها هستند یا با دستفروشی هزینه زندگی خود و فرزندانشان را تأمین میکنند با شیوع بیماری کرونا شغل خود را از دست دادهاند. در واقع آنها در شرایطی بیکار شدهاند که علاوه بر هزینههای ثابت زندگی، هزینههای بهداشتی و درمانی نیز به آنها تحمیل شده است. این موضوع باعث شده بسیاری از زنان سرپرست خانوار بر خلاف میل باطنی مجبور شوند فرزندانشان را برای تأمین معاش به خیابانها بفرستند. این در حالی است که حضور کودکان در خیابانها علاوه بر اینکه تهدیدی برای سلامتی آنها به شمار میآید، به بهبود شرایط زندگی آنها هم کمک چشمگیری نمیکند. چون افراد جامعه تمایل کمتری به خرید از آنها نشان میدهند. مشکلاتی از این دست نه تنها جامعه را در شرایط فعلی با آسیبهای متعددی مواجه میکند بلکه جامعه پسا کرونا را نیز با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد. از اینرو مراکز مردم نهادی همچون خانه خورشید تلاش میکنند پس از تأمین اقلام و تجهیزات بهداشتی برای این گروه از جامعه با کمک خیرین که همواره در همه بحرانها در کنار اقشار آسیب پذیر جامعه حضور داشتهاند بخشی از هزینههای ماهانه زنان سرپرست خانوار را هم تأمین کنند، تا از آسیب بیشتر آنها و فرزندانشان جلوگیری شود. چرا که مشکلات این گروه از جامعه بخشی از مشکلات جامعه به شمار میآید و تنها به زمان حال محدود نمیشود و میتواند تهدیدی برای جامعه پسا کرونا باشد پس نباید آنها را در شرایط بحرانی تنها گذاشت.
روزگار محدودیت زنان و کودکان
مونیکا نادی
فعال حوزه زنان و کودکان
اپیدمی کرونا جهان را با آسیبهای شدید و جدی روبهرو کرده است. طبیعتاً زنان و کودکان هم از این آسیبها در هیچ جای دنیا مصون نبودند و این آسیبها شامل حال آنها هم شده است. بهطور کلی بحث افزایش خشونت خانگی و افزایش آزارهای جسمی و جنسی زنان و کودکان در خانهها بحث مهمی است، چون تنها به سلامت جسمی و جنسی افراد مورد آسیب قرار گرفته محدود نمیشود، بلکه امنیت روانی آنها را هم مختل میکند. در دوران پساکرونا باید این موضوع در خصوص افزایش میزان اضطرابها را هم در نظر گرفت و راههای مقابله با آنها را پیدا کرد؛ از طرفی مشکلات اقتصادی برای همه اقشار ایجاد شده، از آنجایی که در کشور ما فرصتهای برابر با مردان برای زنان وجود ندارد، آسیبهای بیشتری متحمل زنان خواهد شد. نه تنها زنان فروشنده در خیابان و مترو بیکار شدهاند، بلکه بسیاری هم که در کارگاههای زیرزمینی کار میکردند، اخراج شدند. در این خصوص حتی ممکن است حق بیمه برخی نیز قطع شده یا پرداخت نشده باشد یا کاهش حقوق، برای برخی افراد ایجاد شده باشد. قطعاً بحث امنیت اقتصادی زنان با آسیب روبهرو شدهاست. کودکان هم در این دوران شرایط متفاوتی را تجربه کردند. چنانچه از تحصیل و بودن در اجتماع منع شدهاند. بهنظر میرسد محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی برای زنان زیاد شده و این نکته باید مورد نظر قرار بگیرد. گروه زنان و کودکان آسیبدیده تعدادشان از قبل بیشتر شده، زنان کارتنخواب و کودکان کار هم دچار مشکلات اساسی شدهاند. سوءتغذیه، گرسنگی و این قبیل آسیبها را هم باید مدنظر قرار داد. لازم است، حسب شرایط، حمایتهای اجتماعی از کودکان و زنان آسیبدیده و آسیبپذیر در سطح کلان در اولویت قرار گیرد. تا جایی که با کم شدن آسیبهای موجود شرایط به سمت عادیسازی روابط در اجتماع پیش برود. کشور ما در شرایط فعلی با طرح فاصلهگذاری هوشمند، موقعیتی را پیش آورده که زندگی به حالت قبلی برگردد، اما ناگزیر باید در شرایط فعلی با برخورداری از تجهیزات و امکانات بهداشتی برای حفاظت از خود در محیط کاری، عادیسازی زندگی را تجربه کرد. هرچند به زنان و کودکان کار در این خصوص باید توجه بیشتری معطوف شود.
زندگی دیکته شده با قواعد خاص
طیبه سیاوشی
فعال حوزه زنان
با پذیرش شرایط موجود از آنجایی که سیاستگذاران بیشتر مسائل اقتصادی را مدنظر قرار میدهند، عادیسازی با سرعت کمی اتفاق میافتد. مشکلات در همه جای دنیا وجود دارد، اما درحقیقت، فعالیتهای اقتصادی باید ادامه داشته باشند، در حالی که میدانیم بحران کرونا همچنان ادامه دارد. پس باید با این شرایط به زندگی ادامه دهیم. به صورت کلی همه در برابر بحران کرونا قرار گرفتهایم و با یک سری رفتارهای تعریف شده باید به زندگی ادامه دهیم. مثلاً باید ماسک بزنیم، دستها را ضدعفونی و از دستکش استفاده کنیم و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنیم. با شروع بحران کرونا بویژه در ایام نوروز دیدیم که حاکمیت و مردم با یکدیگر رفتاری دوسویه داشتند و خوشبختانه شاهد همدلی مردم با حاکمیت بودیم. حتی در روز طبیعت که مهمترین روز برای خروج ایرانیها از خانه است، دیدیم که همه در خانه ماندند. این اتفاق نقطه شروعی برای حصول نتایج بهتر برای سیاستگذاران است. قطعاً به این زودی نمیتوان به شرایط عادی بازگشت، آنچنان که مقامات بهداشتی اعلام کردند تا زمانی که واکسن کشف نشده، رفتارها باید در چارچوبهای تعریف شده انجام شود. البته در شرایط موجود نمیتوان افزایش خشونت خانوادگی را هم نادیده گرفت. ساعتهای طولانی افراد خانواده در کنار یکدیگر در حال زندگی کردن هستند و رفتارهای خشونتآمیز به وجود آمده است. متأسفانه در برخی از این موارد این رفتارها شدت پیدا کرده تا جایی که اورژانس اجتماعی هم به ماجرا ورود کرده است. در این رابطه صدا و سیما، رسانهها و فضای مجازی باید با تبلیغات و آموزش درست، کمک کنند تا زنان و کودکان و تمامی افراد جامعه محیطی عاری از خشونت را تجربه کنند. البته باید بدانیم که این امر فقط شامل حال بحران کرونا نمیشود. بحران کرونا پایان مییابد، اما مسائل و مشکلات پیش رو باید از هر حیث از میان برداشته شود. از این رو توجه به لوایح و قوانینی که در این حوزه وجود دارند و میتوانند بازدارنده باشند، اهمیت بالایی دارد، چون قوانین بازدارنده هستند و برای جرایم، کیفر در نظر گرفته میشود. از این فرصت به وجود آمده میتوان برای شروع بهتر استفاده کرد.
دفاع از عادی شدن زیست اجتماعی
گیتی خزاعی
جامعهشناس
به نظر میرسد بیماری کووید۱۹ برخلاف آنچه بسیاری از سیاستمداران و عامه مردم تصور میکردند، در حیات اجتماعی بشر قرن بیستویکمی ماندگار شده است. اختراع یا کشف واکسن، داروهای مهارکننده یا کیت تشخیص سریع، شاید از شدت شیوع بیماری بکاهد یا حتی بیماری را مهار کند، اما طولانی بودن فرآیند تحقق آن از یک سو و عدم دسترسی عامه مردم جهان به ابزار مهارکننده از سوی دیگر، این نگرانی را ایجاد کرده که ما در میانمدت، قادر به حذف کووید۱۹ با قدرت انتقال پنهان، از زندگی بشر نیستیم. لذا آنچه ضروری است، عمل به پروتکلهایی است که از ما در مقابل بیماریزایی ویروس محافظت میکند.
«قرنطینه» راهبردی کوتاهمدت برای مقابله با بیماریهای همهگیر است تا نظام برنامهریزی در اوج شیوع بتواند تعداد و شدت ابتلا را در کنترل سیاستمداران و نظام سلامت قرار دهد. اما وقتی اپیدمی از موقعیت «بحرانی»، به «مزمن» تغییر وضعیت میدهد و عامل بیماریزا در حیات اجتماعی ماندگار میشود، راهبردی همچون قرنطینه، گرچه در کوتاهمدت لازم است، اما در میانمدت و با تداوم شرایط بیماریزایی، جز فرسودگی جامعه، فرسایش توان، تحمل و حوصله افراد و خستگی آنها از ادامه زندگی در چاردیواری خانه نتیجهای در پی نخواهد داشت. لذا ناچاریم از عادی شدن زیست اجتماعی با وجود کرونا و تلاش برای ارتقای تابآوری جامعه در مقابل آن دفاع کنیم، زنان نقشی کلیدی در این پروسه و عملیاتی کردن راهبردها برای انطباق با شرایط زیست کرونایی در جامعه دارند. درونی شدن پروتکلهای بهداشتی و فاصله فیزیکی، که از مهمترین راهبردها برای مقابله با شیوع کرونا و انطباق با زیست کرونایی در جامعه است، توسط زنان قابلیت اجرایی و عملیاتی شدن دارد. ناگزیریم این راهبرد خردمندانه را بپذیریم که تنها راه مقابل ما برای رویارویی با بیماریزایی کرونا و مدیریت پیامدهای آن، ارتقای تابآوری، انطباق با آن و پایبندی دائمی به پروتکلهای محدودکننده و همزمان بازگشت به زیست و فعالیت اجتماعی است. وقتی باران مستمر و دائمی میبارد، اقدام عقلانی و هوشمندانه، نه در خانهماندن دائمی، بلکه بر سر گرفتن چتری است که ما را از بارش مستمر باران نجات دهد.
زنان و تشدید نابرابری های اجتماعی
ملیحه شیانی
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
امروزه تغییرات پدیدآمده ناشی از همهگیری ویروس کرونا فشارها و نابرابریهای جنسیتی را تشدید کرده است. محدودیتهای ناشی از حضور زنان در خانه از یک سو و سنگینی بار مسئولیت و مدیریت همه جانبه زندگی از سوی دیگر، رنجی مضاعف بر زنان تحمیل میکند. به گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد با آغاز دوران قرنطینه اجباری و اختیاری خشونت علیه زنان در تمام دنیا افزایش یافته است. فرانسه در هفته اول قرنطینه یک سوم، هند دو برابر، مکزیک صددرصد، امریکای لاتین دوبرابر و سایر کشورها همچون آلمان، ترکیه و ایران تا سه برابر خشونت بیشتر را تجربه کردهاند. علاوه بر خشونت خانگی، در زندگی مشترک زنان بیش از مردان کارهای رایگان و بدون دستمزد انجام میدهند. پخت و پز و کارهای روزمره خانه، وظایف مادری و همسری، رسیدگی به امور درسی و فراغت کودکان بویژه با تعطیلی مهدکودکها و مدارس، مراقبت از فرزندان، سالمندان و بیماران، تأمین نیازهای روحی و عاطفی مردان و کودکان و حتی تقویت روحیه فداکاری و ایثار از آن جملهاند. به این ترتیب، همزیستی در فضاهای کوچک خانه، دوری از مناسبات اجتماعی ماقبل کرونا، اختلافات زناشویی، خشونت خانگی، افزایش مسئولیتهای حمایتی، مراقبتی، اقتصادی، اجتماعی و عاطفی فشاری چندگانه بر روح و جسم زنان وارد میکند. زنان خانه دار و شاغل، زنان آسیب دیده(کارتن خواب و معتاد)، زنان سرپرست خانوار، زنان کادر درمان (پرستاران و پزشکان)، زنان باردار و..... هر یک بهگونهای خاص و تلخ فشارها را تجربه میکنند. بی گمان، ضعف و سوءمدیریت بحران اجتماعی در دوران کرونا، نابرابریها و تبعیضهای جنسیتی را تقویت می کند و افزایش خشونت، اختلاف های زناشویی و حتی طلاق را پس از بحران کرونا سبب خواهد شد. زنان از مهمترین گروههای اجتماعی در مواجهه، مقابله و درمان کرونا هستند که نادیده گرفتن وضعیت آنان پیامدهای جبرانناپذیری برای خانواده و جامعه در بر خواهد داشت.
تغییر ناگزیر اولویتهای مردم در زندگی
معصومه ابتکار
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
به نظر میرسد کرونا برای آمدنش دلایل متعددی دارد؛ شاید اصلاً آمده است تا نگرش انسانها را بهخیلی چیزها و حتی به زندگی تغییر دهد. شاید وقتش رسیده که کره زمین نفس تازه کند و موجودات عالم که خود را در محدودیت یا آزار و انقراض از سوی آدمها دیدهاند، روزگار دیگری را شاهد باشند.
اگر از این زاویه به پدیده عالمگیر و غافلگیرکننده کرونا نگاه کنیم، این ویروس آمده تا کره زمین را از آلودگی و فسادی که توسعه ناپایدار سبب آن شده، نجات دهد. البته اگر مصرف بیرویه منابع آب شیرین و افزایش پسماند مواد پلاستیکی و یکبار مصرف توسط انسانها معضل جدیدی ایجاد نکند. کرونا از این نگاه مثبت گرایانه نه تنها به محیط زیست جهانی خدمت کرده، بلکه به نظر میرسد در گرایش به اخلاقیات و معنویت در زندگی امروز بشر مؤثر است. بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان در نقاط مختلف جهان در مطالعات خود اشاره دارند که ترس از بیماری، نامشخص بودن وضعیت زندگی در آینده و تغییرات شدید در عادات روزمره باعث شده اولویتهای افراد دچار تغییر و چرخش قابل توجه شود. مانند مصرفگرایی یا گرایش به برندها و تجملات که اهمیت خود را از دست داده و همدردی، نوع دوستی و گذشت که ظرفیت بیشتری برای بالفعل شدن یافته است. کرونا انسانها را به تفکر بیشتر و تأمل در رفتارهای خودخواهانه، سودجویانه، جنگ افروزانه و مستکبرانه وادار کرده و بیش از همه اینها باعث شده آدمها از هرنژاد، قوم، جنس و طبقه در مقابل این بیماری با هر میزان از فقر یا ثروت یکسان باشند و امید میرود چنین ویژگیهایی در این پدیده نوظهور، سبب آگاهی و بیداری خرد جمعی جهانیان شود. در حالی که کووید ۱۹ مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها را دستخوش تغییر میکند و تحولات علمی و فناوریهای مربوط به تشخیص، درمان و واکسن آن چشمگیر است، اما هنوز چاره کار قطعی و عاجل برای شکست آن وجود ندارد. بنابراین کماکان در خانه ماندن و فاصلهگذاری اجتماعی دستورالعمل کشورها خواهد بود و همین هم بسیاری از مناسبات فردی و خانوادگی را تغییر میدهد. فرصت حضور در خانه و در جمع خانواده بودن میتواند سبب نگاه دقیقتر ما به درون برای بازیابی انرژیهای مثبت باشد. روابط اعضای خانواده و تنظیم مناسبات به نحوی که با احترام متقابل، رعایت حقوق یکدیگر، استحکام رابطه عاطفی و گفتوگوی مؤثر شکل بگیرد شاید بتواند از مهمترین اتفاقات این روزها باشد و به تقویت مهارتهای فردی و خانوادگی و تمرین گفتوگوی مؤثر شامل شنیدن، احترام گذاشتن و درک متقابل بینجامد. دولت از ۲ سال پیش، تحکیم خانواده از طریق تقویت مهارتهای ارتباطی را در دستور کار قرار داده و طرح گفتوگوی ملی خانواده با این هدف اجرا شده است. این طرح در سطح کشور با هم پیمانی بخشهای دولتی، دانشگاهی و مدنی به اجرا درآمده و به تربیت تسهیلگر در سطوح گوناگون و نقاط مختلف کشور مبادرت ورزیده است. اجرای مرحله اول و دوم این طرح طی سالهای ۹۷ و ۹۸ نتایج مهمی را از وضعیت خانواده، چالشهای فرارو، چگونگی تابآوری خانواده مقابل ناملایمات و روشهای گفتوگو بهدنبال داشته است. در شرایط کرونا نیز گفتوگو در خانواده از مهمترین ساز و کارها برای انسجام و همگرایی خانوادهها در مقابل آسیبهای اقتصادی و اجتماعی است. البته کمکهای معیشتی و سیاستهای حمایتی کرونایی دولت نیز تلاش داشته تا گوشهای از فشارهای وارده بر خانوارهای ایرانی را بکاهد. اما این فرصت و ظرفیت توجه همه هموطنان را میطلبد. بنابراین دعوت میشود همه به جریان گفتوگوی ملی خانواده بپیوندیم تا از فرصت در خانه ماندن و تغییر عادات و سبک زندگی برای مهربانتر زیستن و بیشتر لذت بردن از زندگی خانوادگی بهره ببریم.
سبک زندگی زنان در جامعه پساکرونا
رؤیا بلوری
جامعه شناس و فعال حوزه زنان
بهنظر میرسد جامعه بشری در یکی از نقاط عطف تاریخ خود قرار گرفته است، هر چند هیچکس بهطور قطع، قادر نیست وضعیت آینده را پیشبینی کند، اما با تحلیل واقعیتها و پیشبینی روند آن میتوان حدسهایی زد. روابط اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نیست. تغییرات پساکرونا، در زندگی زنان نسبت به مردان تأثیرات جدیتری دارد. چراکه زنان در گذشته نیز با پذیرش فشارهای توأمان در داشتن نقشهای تربیتی و مدیریت خانه و نقشهای دیگر اجتماعی یا اقتصادی در معرض افسردگی بیشتری نسبت به مردان قرار داشتند که متأسفانه این نیز بسته به چگونگی وضعیت اقتصادی زنان میتواند متفاوت باشد. البته تأثیر کاهش توان اقتصادی و فشارهای ناشی از آن مطمئناً بر روابط زنان نیز تأثیری بسیار خواهد داشت. در این میان چنانچه به تغییرات از جنبه مثبت نگاه کنیم، احتمالاً سبک زندگی زنان در زمینه مصرفگرایی تحولات مثبتی خواهد داشت. بهطوری که نتیجه آن ساده زیستی بیشتر و مصرف کمتر و به تبع آن توجه بیشتر بهطبیعت و محیط زیست خواهد بود و سبب انتقال بخش اعظم این رفتارها به درون خانواده و رشد روابط افراد در خانواده خواهد شد. از آنجا که تا به امروز زندگی اجتماعی انسان از یک طرف با ورود بسیاری از زنان به عرصه اجتماع و اقتصاد و سیاست امکان رابطه کافی با فرزندان و اعضای خانواده را بهحداقل رسانده و از طرف دیگر با فرصت کم مردان در حضور در خانه، امکان شناخت بیشتر و تعامل را از آنها گرفته، در جامعه پس از کرونا وقت بیشتری با هم گذرانده و امکان شناخت یکدیگر و همکاری بیشتری با هم پیدا میکنند که میتواند بسیاردلنشین هم باشد. اما از طرف دیگر با وجود تعارضات پنهان در روابط آنها این افزایش حضور در خانه میتواند به تشنج و اختلاف بیشتری هم منجر شود. با این همه میتوان با همفکری و کمک همه دستگاهها بههمراه خود زنان و خانوادههای آنها برای هر یک از مسائل و مشکلات راهکارهای متناسبی را پیدا کرد. اما مطمئناً وقتی این راهکارها سودمند و نتیجه بخش خواهد بود که در جامعه شاهد مدیریت یکپارچه، همراه با پذیرش نظرات تخصصی و وجود هماهنگی در اجرای آنها باشیم.
پرستو رفیعی و مهسا قوی قلب
خبرنگار
اپیدمی کرونا در جهان باعث شده سبک زندگی انسانها از اصلیترین موضوعات مانند روابط اقتصادی و سیاسی در سطح بینالملل تا جزئیترین مسائل نظیر روابط و عادات فردی تحت تأثیر قرار گیرد. شیوع این بیماری سبب شده تا انسانها بسته به وضعیت زندگی خود، تجربیات جدیدی به دست آورند و کنشگری و عملکردهای متفاوتی از خود نشان دهند. در این میان به اعتقاد متخصصان و جامعه شناسان، زنان و کودکان بهعنوان مهمترین اقشار جامعه شرایط ویژهای را تجربه میکنند. برخی بر این باورند که همهگیری این بیماری، فشارها و نابرابریهای جنسیتی در جامعه را تشدید کرده، به طوری که در صورت عدم مقابله با آن با پیامدهای جبرانناپذیری در دوران پسا کرونا مواجه خواهیم شد. این در حالی است که زنان نقشی کلیدی در ارتقای تابآوری جامعه در مقابل این بحران و عملیاتی کردن راهبردها برای انطباق با شرایط زیست کرونایی در جامعه دارند. در مقابل اما گروهی دیگر معتقدند بحران کرونا پیامدهای مثبتی هم دارد و میتوان از شرایط بحرانی کنونی بهعنوان فرصت استفاده کرد و شرایطی عاری از خشونت برای زنان و کودکان فراهم کرد و بنیاد خانوادهها را استحکام بخشید. اما با وجود اختلاف نظرها همه آنها متفق القول بر این باورند که جامعه پسا کرونا محصول رفتار و عملکرد امروز افراد جامعه خواهد بود.
یادداشت
دوران بهبود تعاملات خانوادگی
شهلا کاظمی پور
جامعه شناس
بروز اپیدمی کرونا در ایران و سایر کشورهای جهان تغییرات عمدهای را در زندگی افراد جامعه و همچنین در روابط اجتماعی و خانوادگی آنها ایجاد کرده است. در سالهای اخیر کاهش روابط چهرهبهچهره و تعاملات خانوادگی، به یکی از بزرگترین دغدغههای متخصصان جامعه شناسی و علوم رفتاری تبدیل شده بود. دغدغهای که این روزها به مدد قرنطینه خانگی کاهش یافته است. درحقیقت اصل اپیدمی بیماری کرونا منفی بوده و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناخوشایندی بههمراه داشته است که حتی زندگی پسا کرونا راهم تحت تأثیر قرار میدهد، اما در کنار این ناملایمات، پیامدهای مثبتی هم وجود دارد که از میان آنها میتوان به تغییرات مثبت در روابط خانوادگی اشاره کرد. خوشبختانه به مدد اجرای قرنطینه خانگی، تعاملات در میان اعضای خانواده افزایش یافته و آنها فرصت یافتهاند در کنار یکدیگر بیشتر وقت بگذرانند. البته این موضوع امکان برخورد و بروز برخی تعارضات و مشکلات را بیشتر کرده، چون همه افراد جامعه توانایی مدیریت رفتار خود و کنترل هیجانات را ندارند اما در دراز مدت این مشکلات اصلاح خواهد شد. با گذشت زمان فرد درمییابد که باید در خانه بماند و اطرافیان خود را بپذیرد. بنابراین تلاش میکند اوقات بهتری را برای خود و خانوادهاش فراهم کند. این اتفاق مثبت میتواند برای جامعه در هنگام شیوع کرونا و همچنین زمان پسا کرونا «فرصت» مناسبی باشد که از میان «تهدید» خارج شده است. از اینرو به نظر میرسد، گروههای مرجع باید به تقویت مدیریت هیجان و مهارت تعامل در میان افراد جامعه بپردازند. در این شرایط، علاوه بر گروههای مرجع، زنان نیز نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری دارند. چون همواره توانایی سازگاری با شرایط و مدیریت حل مشکلات خانواده در میان زنان بیشتر دیده میشود. هرچند ممکن است این گروه بیش از سایر اعضای خانواده تحت فشارهای روحی قرار بگیرند اما نقش آنها در بهبود شرایط چشمگیر است. نکته مهم دیگر این است که در شرایط فعلی دانش بهداشتی افراد جامعه افزایش یافته است. رعایت بهداشت یکی از شاخصهای توسعه یافتگی هر جامعهای به شمار میآید از اینرو افزایش دانش بهداشتی افراد جامعه در شرایط فعلی یعنی دوره اپیدمی کرونا، میتواند در دراز مدت از شیوع بسیاری از بیماریها در جامعه پیشگیری کند. این اتفاق مثبت میتواند فرصتی باشد برای جامعه در پسا کرونا.
تجربهای تلخ برای زنان سرپرست خانوار
لیلا ارشد
مددکار اجتماعی
بیش از دو ماه از شیوع بیماری کرونا در ایران و سایر کشورهای جهان میگذرد. طی این مدت گروههای مختلف جامعه با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند، اما در این میان گروههای خاص و در معرض آسیب همانند زنان سرپرست خانوار، با تجربیات تلخ، ناخوشایند و پر مسألهای دست به گریبان بودهاند. بسیاری از زنان سرپرست خانوار در محلههای کم برخوردار مانند دروازه غار که در شرایط عادی هم اوضاع مناسبی ندارند زندگی میکنند. متأسفانه مشکلات این گروه از جامعه در شرایط بحرانی بسیار بیشتر شده و آنها را در معرض آسیب قرار داده است. برای مثال بسیاری از این زنان شغل خود را از دست دادهاند، آنها که بیشتر کارگران سالنهای برگزاری مراسم عزا و عروسی یا رستورانها هستند یا با دستفروشی هزینه زندگی خود و فرزندانشان را تأمین میکنند با شیوع بیماری کرونا شغل خود را از دست دادهاند. در واقع آنها در شرایطی بیکار شدهاند که علاوه بر هزینههای ثابت زندگی، هزینههای بهداشتی و درمانی نیز به آنها تحمیل شده است. این موضوع باعث شده بسیاری از زنان سرپرست خانوار بر خلاف میل باطنی مجبور شوند فرزندانشان را برای تأمین معاش به خیابانها بفرستند. این در حالی است که حضور کودکان در خیابانها علاوه بر اینکه تهدیدی برای سلامتی آنها به شمار میآید، به بهبود شرایط زندگی آنها هم کمک چشمگیری نمیکند. چون افراد جامعه تمایل کمتری به خرید از آنها نشان میدهند. مشکلاتی از این دست نه تنها جامعه را در شرایط فعلی با آسیبهای متعددی مواجه میکند بلکه جامعه پسا کرونا را نیز با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد. از اینرو مراکز مردم نهادی همچون خانه خورشید تلاش میکنند پس از تأمین اقلام و تجهیزات بهداشتی برای این گروه از جامعه با کمک خیرین که همواره در همه بحرانها در کنار اقشار آسیب پذیر جامعه حضور داشتهاند بخشی از هزینههای ماهانه زنان سرپرست خانوار را هم تأمین کنند، تا از آسیب بیشتر آنها و فرزندانشان جلوگیری شود. چرا که مشکلات این گروه از جامعه بخشی از مشکلات جامعه به شمار میآید و تنها به زمان حال محدود نمیشود و میتواند تهدیدی برای جامعه پسا کرونا باشد پس نباید آنها را در شرایط بحرانی تنها گذاشت.
روزگار محدودیت زنان و کودکان
مونیکا نادی
فعال حوزه زنان و کودکان
اپیدمی کرونا جهان را با آسیبهای شدید و جدی روبهرو کرده است. طبیعتاً زنان و کودکان هم از این آسیبها در هیچ جای دنیا مصون نبودند و این آسیبها شامل حال آنها هم شده است. بهطور کلی بحث افزایش خشونت خانگی و افزایش آزارهای جسمی و جنسی زنان و کودکان در خانهها بحث مهمی است، چون تنها به سلامت جسمی و جنسی افراد مورد آسیب قرار گرفته محدود نمیشود، بلکه امنیت روانی آنها را هم مختل میکند. در دوران پساکرونا باید این موضوع در خصوص افزایش میزان اضطرابها را هم در نظر گرفت و راههای مقابله با آنها را پیدا کرد؛ از طرفی مشکلات اقتصادی برای همه اقشار ایجاد شده، از آنجایی که در کشور ما فرصتهای برابر با مردان برای زنان وجود ندارد، آسیبهای بیشتری متحمل زنان خواهد شد. نه تنها زنان فروشنده در خیابان و مترو بیکار شدهاند، بلکه بسیاری هم که در کارگاههای زیرزمینی کار میکردند، اخراج شدند. در این خصوص حتی ممکن است حق بیمه برخی نیز قطع شده یا پرداخت نشده باشد یا کاهش حقوق، برای برخی افراد ایجاد شده باشد. قطعاً بحث امنیت اقتصادی زنان با آسیب روبهرو شدهاست. کودکان هم در این دوران شرایط متفاوتی را تجربه کردند. چنانچه از تحصیل و بودن در اجتماع منع شدهاند. بهنظر میرسد محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی برای زنان زیاد شده و این نکته باید مورد نظر قرار بگیرد. گروه زنان و کودکان آسیبدیده تعدادشان از قبل بیشتر شده، زنان کارتنخواب و کودکان کار هم دچار مشکلات اساسی شدهاند. سوءتغذیه، گرسنگی و این قبیل آسیبها را هم باید مدنظر قرار داد. لازم است، حسب شرایط، حمایتهای اجتماعی از کودکان و زنان آسیبدیده و آسیبپذیر در سطح کلان در اولویت قرار گیرد. تا جایی که با کم شدن آسیبهای موجود شرایط به سمت عادیسازی روابط در اجتماع پیش برود. کشور ما در شرایط فعلی با طرح فاصلهگذاری هوشمند، موقعیتی را پیش آورده که زندگی به حالت قبلی برگردد، اما ناگزیر باید در شرایط فعلی با برخورداری از تجهیزات و امکانات بهداشتی برای حفاظت از خود در محیط کاری، عادیسازی زندگی را تجربه کرد. هرچند به زنان و کودکان کار در این خصوص باید توجه بیشتری معطوف شود.
زندگی دیکته شده با قواعد خاص
طیبه سیاوشی
فعال حوزه زنان
با پذیرش شرایط موجود از آنجایی که سیاستگذاران بیشتر مسائل اقتصادی را مدنظر قرار میدهند، عادیسازی با سرعت کمی اتفاق میافتد. مشکلات در همه جای دنیا وجود دارد، اما درحقیقت، فعالیتهای اقتصادی باید ادامه داشته باشند، در حالی که میدانیم بحران کرونا همچنان ادامه دارد. پس باید با این شرایط به زندگی ادامه دهیم. به صورت کلی همه در برابر بحران کرونا قرار گرفتهایم و با یک سری رفتارهای تعریف شده باید به زندگی ادامه دهیم. مثلاً باید ماسک بزنیم، دستها را ضدعفونی و از دستکش استفاده کنیم و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنیم. با شروع بحران کرونا بویژه در ایام نوروز دیدیم که حاکمیت و مردم با یکدیگر رفتاری دوسویه داشتند و خوشبختانه شاهد همدلی مردم با حاکمیت بودیم. حتی در روز طبیعت که مهمترین روز برای خروج ایرانیها از خانه است، دیدیم که همه در خانه ماندند. این اتفاق نقطه شروعی برای حصول نتایج بهتر برای سیاستگذاران است. قطعاً به این زودی نمیتوان به شرایط عادی بازگشت، آنچنان که مقامات بهداشتی اعلام کردند تا زمانی که واکسن کشف نشده، رفتارها باید در چارچوبهای تعریف شده انجام شود. البته در شرایط موجود نمیتوان افزایش خشونت خانوادگی را هم نادیده گرفت. ساعتهای طولانی افراد خانواده در کنار یکدیگر در حال زندگی کردن هستند و رفتارهای خشونتآمیز به وجود آمده است. متأسفانه در برخی از این موارد این رفتارها شدت پیدا کرده تا جایی که اورژانس اجتماعی هم به ماجرا ورود کرده است. در این رابطه صدا و سیما، رسانهها و فضای مجازی باید با تبلیغات و آموزش درست، کمک کنند تا زنان و کودکان و تمامی افراد جامعه محیطی عاری از خشونت را تجربه کنند. البته باید بدانیم که این امر فقط شامل حال بحران کرونا نمیشود. بحران کرونا پایان مییابد، اما مسائل و مشکلات پیش رو باید از هر حیث از میان برداشته شود. از این رو توجه به لوایح و قوانینی که در این حوزه وجود دارند و میتوانند بازدارنده باشند، اهمیت بالایی دارد، چون قوانین بازدارنده هستند و برای جرایم، کیفر در نظر گرفته میشود. از این فرصت به وجود آمده میتوان برای شروع بهتر استفاده کرد.
دفاع از عادی شدن زیست اجتماعی
گیتی خزاعی
جامعهشناس
به نظر میرسد بیماری کووید۱۹ برخلاف آنچه بسیاری از سیاستمداران و عامه مردم تصور میکردند، در حیات اجتماعی بشر قرن بیستویکمی ماندگار شده است. اختراع یا کشف واکسن، داروهای مهارکننده یا کیت تشخیص سریع، شاید از شدت شیوع بیماری بکاهد یا حتی بیماری را مهار کند، اما طولانی بودن فرآیند تحقق آن از یک سو و عدم دسترسی عامه مردم جهان به ابزار مهارکننده از سوی دیگر، این نگرانی را ایجاد کرده که ما در میانمدت، قادر به حذف کووید۱۹ با قدرت انتقال پنهان، از زندگی بشر نیستیم. لذا آنچه ضروری است، عمل به پروتکلهایی است که از ما در مقابل بیماریزایی ویروس محافظت میکند.
«قرنطینه» راهبردی کوتاهمدت برای مقابله با بیماریهای همهگیر است تا نظام برنامهریزی در اوج شیوع بتواند تعداد و شدت ابتلا را در کنترل سیاستمداران و نظام سلامت قرار دهد. اما وقتی اپیدمی از موقعیت «بحرانی»، به «مزمن» تغییر وضعیت میدهد و عامل بیماریزا در حیات اجتماعی ماندگار میشود، راهبردی همچون قرنطینه، گرچه در کوتاهمدت لازم است، اما در میانمدت و با تداوم شرایط بیماریزایی، جز فرسودگی جامعه، فرسایش توان، تحمل و حوصله افراد و خستگی آنها از ادامه زندگی در چاردیواری خانه نتیجهای در پی نخواهد داشت. لذا ناچاریم از عادی شدن زیست اجتماعی با وجود کرونا و تلاش برای ارتقای تابآوری جامعه در مقابل آن دفاع کنیم، زنان نقشی کلیدی در این پروسه و عملیاتی کردن راهبردها برای انطباق با شرایط زیست کرونایی در جامعه دارند. درونی شدن پروتکلهای بهداشتی و فاصله فیزیکی، که از مهمترین راهبردها برای مقابله با شیوع کرونا و انطباق با زیست کرونایی در جامعه است، توسط زنان قابلیت اجرایی و عملیاتی شدن دارد. ناگزیریم این راهبرد خردمندانه را بپذیریم که تنها راه مقابل ما برای رویارویی با بیماریزایی کرونا و مدیریت پیامدهای آن، ارتقای تابآوری، انطباق با آن و پایبندی دائمی به پروتکلهای محدودکننده و همزمان بازگشت به زیست و فعالیت اجتماعی است. وقتی باران مستمر و دائمی میبارد، اقدام عقلانی و هوشمندانه، نه در خانهماندن دائمی، بلکه بر سر گرفتن چتری است که ما را از بارش مستمر باران نجات دهد.
زنان و تشدید نابرابری های اجتماعی
ملیحه شیانی
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
امروزه تغییرات پدیدآمده ناشی از همهگیری ویروس کرونا فشارها و نابرابریهای جنسیتی را تشدید کرده است. محدودیتهای ناشی از حضور زنان در خانه از یک سو و سنگینی بار مسئولیت و مدیریت همه جانبه زندگی از سوی دیگر، رنجی مضاعف بر زنان تحمیل میکند. به گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد با آغاز دوران قرنطینه اجباری و اختیاری خشونت علیه زنان در تمام دنیا افزایش یافته است. فرانسه در هفته اول قرنطینه یک سوم، هند دو برابر، مکزیک صددرصد، امریکای لاتین دوبرابر و سایر کشورها همچون آلمان، ترکیه و ایران تا سه برابر خشونت بیشتر را تجربه کردهاند. علاوه بر خشونت خانگی، در زندگی مشترک زنان بیش از مردان کارهای رایگان و بدون دستمزد انجام میدهند. پخت و پز و کارهای روزمره خانه، وظایف مادری و همسری، رسیدگی به امور درسی و فراغت کودکان بویژه با تعطیلی مهدکودکها و مدارس، مراقبت از فرزندان، سالمندان و بیماران، تأمین نیازهای روحی و عاطفی مردان و کودکان و حتی تقویت روحیه فداکاری و ایثار از آن جملهاند. به این ترتیب، همزیستی در فضاهای کوچک خانه، دوری از مناسبات اجتماعی ماقبل کرونا، اختلافات زناشویی، خشونت خانگی، افزایش مسئولیتهای حمایتی، مراقبتی، اقتصادی، اجتماعی و عاطفی فشاری چندگانه بر روح و جسم زنان وارد میکند. زنان خانه دار و شاغل، زنان آسیب دیده(کارتن خواب و معتاد)، زنان سرپرست خانوار، زنان کادر درمان (پرستاران و پزشکان)، زنان باردار و..... هر یک بهگونهای خاص و تلخ فشارها را تجربه میکنند. بی گمان، ضعف و سوءمدیریت بحران اجتماعی در دوران کرونا، نابرابریها و تبعیضهای جنسیتی را تقویت می کند و افزایش خشونت، اختلاف های زناشویی و حتی طلاق را پس از بحران کرونا سبب خواهد شد. زنان از مهمترین گروههای اجتماعی در مواجهه، مقابله و درمان کرونا هستند که نادیده گرفتن وضعیت آنان پیامدهای جبرانناپذیری برای خانواده و جامعه در بر خواهد داشت.
تغییر ناگزیر اولویتهای مردم در زندگی
معصومه ابتکار
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
به نظر میرسد کرونا برای آمدنش دلایل متعددی دارد؛ شاید اصلاً آمده است تا نگرش انسانها را بهخیلی چیزها و حتی به زندگی تغییر دهد. شاید وقتش رسیده که کره زمین نفس تازه کند و موجودات عالم که خود را در محدودیت یا آزار و انقراض از سوی آدمها دیدهاند، روزگار دیگری را شاهد باشند.
اگر از این زاویه به پدیده عالمگیر و غافلگیرکننده کرونا نگاه کنیم، این ویروس آمده تا کره زمین را از آلودگی و فسادی که توسعه ناپایدار سبب آن شده، نجات دهد. البته اگر مصرف بیرویه منابع آب شیرین و افزایش پسماند مواد پلاستیکی و یکبار مصرف توسط انسانها معضل جدیدی ایجاد نکند. کرونا از این نگاه مثبت گرایانه نه تنها به محیط زیست جهانی خدمت کرده، بلکه به نظر میرسد در گرایش به اخلاقیات و معنویت در زندگی امروز بشر مؤثر است. بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان در نقاط مختلف جهان در مطالعات خود اشاره دارند که ترس از بیماری، نامشخص بودن وضعیت زندگی در آینده و تغییرات شدید در عادات روزمره باعث شده اولویتهای افراد دچار تغییر و چرخش قابل توجه شود. مانند مصرفگرایی یا گرایش به برندها و تجملات که اهمیت خود را از دست داده و همدردی، نوع دوستی و گذشت که ظرفیت بیشتری برای بالفعل شدن یافته است. کرونا انسانها را به تفکر بیشتر و تأمل در رفتارهای خودخواهانه، سودجویانه، جنگ افروزانه و مستکبرانه وادار کرده و بیش از همه اینها باعث شده آدمها از هرنژاد، قوم، جنس و طبقه در مقابل این بیماری با هر میزان از فقر یا ثروت یکسان باشند و امید میرود چنین ویژگیهایی در این پدیده نوظهور، سبب آگاهی و بیداری خرد جمعی جهانیان شود. در حالی که کووید ۱۹ مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بسیاری از کشورها را دستخوش تغییر میکند و تحولات علمی و فناوریهای مربوط به تشخیص، درمان و واکسن آن چشمگیر است، اما هنوز چاره کار قطعی و عاجل برای شکست آن وجود ندارد. بنابراین کماکان در خانه ماندن و فاصلهگذاری اجتماعی دستورالعمل کشورها خواهد بود و همین هم بسیاری از مناسبات فردی و خانوادگی را تغییر میدهد. فرصت حضور در خانه و در جمع خانواده بودن میتواند سبب نگاه دقیقتر ما به درون برای بازیابی انرژیهای مثبت باشد. روابط اعضای خانواده و تنظیم مناسبات به نحوی که با احترام متقابل، رعایت حقوق یکدیگر، استحکام رابطه عاطفی و گفتوگوی مؤثر شکل بگیرد شاید بتواند از مهمترین اتفاقات این روزها باشد و به تقویت مهارتهای فردی و خانوادگی و تمرین گفتوگوی مؤثر شامل شنیدن، احترام گذاشتن و درک متقابل بینجامد. دولت از ۲ سال پیش، تحکیم خانواده از طریق تقویت مهارتهای ارتباطی را در دستور کار قرار داده و طرح گفتوگوی ملی خانواده با این هدف اجرا شده است. این طرح در سطح کشور با هم پیمانی بخشهای دولتی، دانشگاهی و مدنی به اجرا درآمده و به تربیت تسهیلگر در سطوح گوناگون و نقاط مختلف کشور مبادرت ورزیده است. اجرای مرحله اول و دوم این طرح طی سالهای ۹۷ و ۹۸ نتایج مهمی را از وضعیت خانواده، چالشهای فرارو، چگونگی تابآوری خانواده مقابل ناملایمات و روشهای گفتوگو بهدنبال داشته است. در شرایط کرونا نیز گفتوگو در خانواده از مهمترین ساز و کارها برای انسجام و همگرایی خانوادهها در مقابل آسیبهای اقتصادی و اجتماعی است. البته کمکهای معیشتی و سیاستهای حمایتی کرونایی دولت نیز تلاش داشته تا گوشهای از فشارهای وارده بر خانوارهای ایرانی را بکاهد. اما این فرصت و ظرفیت توجه همه هموطنان را میطلبد. بنابراین دعوت میشود همه به جریان گفتوگوی ملی خانواده بپیوندیم تا از فرصت در خانه ماندن و تغییر عادات و سبک زندگی برای مهربانتر زیستن و بیشتر لذت بردن از زندگی خانوادگی بهره ببریم.
سبک زندگی زنان در جامعه پساکرونا
رؤیا بلوری
جامعه شناس و فعال حوزه زنان
بهنظر میرسد جامعه بشری در یکی از نقاط عطف تاریخ خود قرار گرفته است، هر چند هیچکس بهطور قطع، قادر نیست وضعیت آینده را پیشبینی کند، اما با تحلیل واقعیتها و پیشبینی روند آن میتوان حدسهایی زد. روابط اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نیست. تغییرات پساکرونا، در زندگی زنان نسبت به مردان تأثیرات جدیتری دارد. چراکه زنان در گذشته نیز با پذیرش فشارهای توأمان در داشتن نقشهای تربیتی و مدیریت خانه و نقشهای دیگر اجتماعی یا اقتصادی در معرض افسردگی بیشتری نسبت به مردان قرار داشتند که متأسفانه این نیز بسته به چگونگی وضعیت اقتصادی زنان میتواند متفاوت باشد. البته تأثیر کاهش توان اقتصادی و فشارهای ناشی از آن مطمئناً بر روابط زنان نیز تأثیری بسیار خواهد داشت. در این میان چنانچه به تغییرات از جنبه مثبت نگاه کنیم، احتمالاً سبک زندگی زنان در زمینه مصرفگرایی تحولات مثبتی خواهد داشت. بهطوری که نتیجه آن ساده زیستی بیشتر و مصرف کمتر و به تبع آن توجه بیشتر بهطبیعت و محیط زیست خواهد بود و سبب انتقال بخش اعظم این رفتارها به درون خانواده و رشد روابط افراد در خانواده خواهد شد. از آنجا که تا به امروز زندگی اجتماعی انسان از یک طرف با ورود بسیاری از زنان به عرصه اجتماع و اقتصاد و سیاست امکان رابطه کافی با فرزندان و اعضای خانواده را بهحداقل رسانده و از طرف دیگر با فرصت کم مردان در حضور در خانه، امکان شناخت بیشتر و تعامل را از آنها گرفته، در جامعه پس از کرونا وقت بیشتری با هم گذرانده و امکان شناخت یکدیگر و همکاری بیشتری با هم پیدا میکنند که میتواند بسیاردلنشین هم باشد. اما از طرف دیگر با وجود تعارضات پنهان در روابط آنها این افزایش حضور در خانه میتواند به تشنج و اختلاف بیشتری هم منجر شود. با این همه میتوان با همفکری و کمک همه دستگاهها بههمراه خود زنان و خانوادههای آنها برای هر یک از مسائل و مشکلات راهکارهای متناسبی را پیدا کرد. اما مطمئناً وقتی این راهکارها سودمند و نتیجه بخش خواهد بود که در جامعه شاهد مدیریت یکپارچه، همراه با پذیرش نظرات تخصصی و وجود هماهنگی در اجرای آنها باشیم.
آنهایی که ساز زندگی را در قرنطینه کوک میکنند
کمانچه آپادانا ساکسیفون سهروردی
یوسف حیدری
گزارش نویس
اهالی شهرک آپادانا، اندوه روزهای قرنطینه را در تار کمانچهاش گم کردند و هنوز هم برای آنهایی که نمیتوانند خانهنشینی را رها کنند، صدای آرشه او دلخوشی بزرگی است. او و بسیاری از هنرمندان دیگر معتقدند در این روزها که همه دنبال بهانهای کوچک برای شادی میگردند هنر میتواند بزرگترین بهانه باشد.
کمانچه آپادانا
شیوا عابدی که تصویر او درحال نواختن روی پشتبامی در شهرک آپادانا در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی پیدا کرد، یکی از هزاران هنرمندی است که در سراسر جهان برای شاد کردن مردم در روزهای قرنطینه و قدردانی از تلاش کادر درمان، پشت پنجره یا در پشتبام حاضر شدند و به نواختن پرداختند.
شیوا میگوید: «مردم هنوز آمادگی دیدن هنرهای خیابانی را ندارند اما اجرای موسیقی روی بام خانه و پشت پنجره اتفاق نوظهور زیبایی بود که در این شرایط اتفاق افتاد و ما میتوانیم این اتفاق شیرین را به مردم هدیه کنیم.» او که سالهاست موسیقی تدریس میکند و حالا دیگر اهالی شهرک صدای کمانچهاش را میشناسند، میگوید اینکه صدای ساز او حال مردم را خوب میکند برایش شیرین است: «کسانی که در زمینه موسیقی فعالیت میکنند آدمهای پرانرژی هستند و زندگیشان ریتم تندی دارد. اما خب ویروس کرونا باعث شد شرایط بسیار سختی پیدا کنیم. برای من در خانه ماندن خیلی سخت است برای همین این مدت سعی کردم هر روز برای خودم چالش تازهای درست کنم. البته تفاوت موزیسینهای ما با کشورهای اروپایی این است که ما باید برای سرپا ماندن بجنگیم و حمایت آنچنانی از ما نمیشود و کاملاً خودجوش کار میکنیم.»
او در ادامه میگوید: «روزهای قرنطینه در کنار سختی، فرصتیهایی را هم در اختیارم قرار داد. اوایل سعی میکردم کلاسهایم را به شکل آنلاین برگزار کنم تا نیرو و توان هنرجویان را حفظ کنم. تلاش کردم تا ناراحت نباشند و با ساز زدن انرژی و شور و شوق خودشان را نشان دهند و از افسردگی دور شوند. موسیقی کودک درون انسان را زنده میکند. بعد از این دوره سعی کردم خلوتی خیابانهای شهر را وارد زندگیام کنم. دو هفته مراقبه و سکوت باعث شد تا انرژی زیادی درونم ذخیره کنم. بعد از آن همه چیز عوض شد و سعی کردم تغییرات اساسی در زندگیام بدهم. دنیا بعد از کرونا تکان خورد و من هم باید تکان میخوردم و فهمیدم باید زندگی را طور دیگری
ادامه داد.
شروع کردم به نواختن ساز و این قطعهها را در فضای مجازی منتشر کردم. احساس میکنم هر روز با یک تِرَک موسیقی میتوانم حال خیلی از مردم را خوب کنم و علاقهمندان به موسیقی را هم سرگرم کنم. با دوستانم در فضای مجازی گروه آموزش موسیقی به راه انداختیم و حالا به صورت رایگان کمانچه آموزش میدهم.»
او در ادامه میگوید: «چند بار در نقاط مختلف شهرک نشستم و ساز زدم. احساس کردم روحیه مردم و خودم عوض میشود. بعد چند بار پشت پنجره کمانچه زدم و فیلم گرفتم. واکنش مردم و همسایهها عالی بود. حالا هم هر بار که باران میآید پشت پنجره ساز میزنم و صدای تشویق همسایهها دلگرمم میکند. روزی که تگرگ میآمد در ورودی ساختمان کمانچه میزدم . احساس کردم مردم در میان نتهای موسیقی دنبال شعری میگردند که آن را زمزمه کنند. وقتی متوجه شدم یک آهنگ معروف را نواختهام و بعد دیدم همه شروع کردند به خواندن. حس بینظیری بود که تا به آن لحظه تجربه نکرده بودم.»
ویولن اکباتان
صدای ویولن فضای شهرک را پر کرده است. پنجره ساختمانهای اطراف یکی یکی باز میشود و نگاهها به پشتبام ساختمانی دوخته میشود که پسر جوانی آنجا مشغول نواختن ویولن است. همه دنبال بهانهای برای فرار از تنهایی هستند و چه چیزی بهتر از موسیقی. بهراد سوخکیان نوازنده ویولن و عضو ارکستر ملی ایران برای شاد کردن دل همسایههایش در شهرک اکباتان هر روز غروب در پشتبام ویولن مینوازد. میگوید قبلاً هم این ایده را اجرا کرده اما انگار حالا زمان مناسبتری است. روزهایی که مردم در قرنطینه احساس تنهایی میکنند و با شنیدن موسیقی برای چند دقیقه هم که شده همه ناراحتیها و حتی کرونا را فراموش میکنند: «این یک حرکت سمبلیک است که تاکنون در ایران انجام نشده بود. وقتی ویولن میزنم از نگاه مردمی که پشت پنجره یا روی بالکن تماشا میکنند لذت میبرم و احساس خوبی پیدا میکنم. ما هنرمندان میتوانیم با همین کارها به مردم امید و روحیه
بدهیم.»
بهراد برای علاقهمندان به موسیقی در روزهای قرنطینه هم چالش جالبی به راه انداخته: «این چالش مربوط به مجموعه کلاسهای مجازی برای علاقهمندان و هنرجویان است. در دوران قرنطینه احساس کردم با برگزاری یک چالش میتوانم در بچههای علاقهمند به موسیقی انگیزه ایجاد کنم. در طول چهار هفته برگزاری این کلاسها از همه خواستم در این چالش شرکت کنند و از خودشان درحال نواختن ویولن فیلم بگیرند و بفرستند که با استقبال خیلی خوبی همراه شد و از شهرهای مختلف فیلمهای زیادی به دستم رسید. ما یک هیأت ژوری هم راه انداختیم تا آثار برتر را اعلام کنند و الان هم میخواهیم این برنامه را ادامه دهیم.»
اجرای قطعه «سبکبال» استاد دهلوی توسط ارکستر ملی ایران در روزهای قرنطینه که تک تک اعضای ارکستر جدا از هم آن را نواختند و در فضای مجازی هم منتشر شد، یکی از حرکتهای ماندگار هنرمندان در روزهای سخت کرونایی است. بهراد درباره نواختن این قطعه توسط اعضای ارکستر ملی میگوید: «این قطعه با استقبال بسیار خوب مردم ایران و خارج از کشور همراه شد و قرار است تا چند روز آینده با ارکستر ملی قطعه دیگری را به خوانندگی وحید تاج با همین شیوه منتشر کنیم. مردم ما در روزهای قرنطینه نیاز به روحیه دارند و هنرمندان بخصوص موزیسینها میتوانند در این زمینه تأثیر گذار باشند.»
ساکسیفون سهروردی
«زبان هنر زبان صلح و دوستی است و این روزها با این زبان میتوانیم مردم را به آرامش دعوت کنیم. همه موزیسینها میتوانند روی بام خانه یا پشت پنجره برای بالا بردن روحیه مردم ساز بزنند.» اینها را محمد ملک لی نوازنده ساکسیفون و عضو گروه ارکستر ملی ایران میگوید. او هم در روزهای سخت کرونایی و باوجود اینکه قرنطینه برداشته شده اما همچنان خیلیها ناچار به ماندن در خانه هستند، پشت پنجره برای مردم ساکسیفون میزند و معتقد است باید به سهم خودش برای شاد کردن مردم در این روزها کاری کند: «در محله سهروردی زندگی میکنیم و خیلی از همسایههای ما هنرمند هستند. این روزها که خیلیها افسرده هستند برای بازگرداندن روحیه آنها چند بار پشت پنجره برای همسایهها ساکسیفون زدم که با استقبال خیلی خوبی همراه بود و دوست دارم این کار را ادامه بدهم. در آن لحظهها تنها به چهره مردمی که با خوشحالی نگاه میکنند و یا به صدای ساز گوش میدهند فکر میکنم.»
او از همه هنرمندان دعوت میکند به این حرکت زیبا که این روزها برخی از موزیسینها انجام میدهند بپیوندند و به مردم روحیه دهند. نیازی به گفتن نیست که هنرمندان نقش مهمی در بازگرداندن امید مردم دارند. آن هم در این روزهای سخت که تنها با امید میتوانیم ادامه دهیم.
گزارش نویس
اهالی شهرک آپادانا، اندوه روزهای قرنطینه را در تار کمانچهاش گم کردند و هنوز هم برای آنهایی که نمیتوانند خانهنشینی را رها کنند، صدای آرشه او دلخوشی بزرگی است. او و بسیاری از هنرمندان دیگر معتقدند در این روزها که همه دنبال بهانهای کوچک برای شادی میگردند هنر میتواند بزرگترین بهانه باشد.
کمانچه آپادانا
شیوا عابدی که تصویر او درحال نواختن روی پشتبامی در شهرک آپادانا در شبکههای اجتماعی بازتاب زیادی پیدا کرد، یکی از هزاران هنرمندی است که در سراسر جهان برای شاد کردن مردم در روزهای قرنطینه و قدردانی از تلاش کادر درمان، پشت پنجره یا در پشتبام حاضر شدند و به نواختن پرداختند.
شیوا میگوید: «مردم هنوز آمادگی دیدن هنرهای خیابانی را ندارند اما اجرای موسیقی روی بام خانه و پشت پنجره اتفاق نوظهور زیبایی بود که در این شرایط اتفاق افتاد و ما میتوانیم این اتفاق شیرین را به مردم هدیه کنیم.» او که سالهاست موسیقی تدریس میکند و حالا دیگر اهالی شهرک صدای کمانچهاش را میشناسند، میگوید اینکه صدای ساز او حال مردم را خوب میکند برایش شیرین است: «کسانی که در زمینه موسیقی فعالیت میکنند آدمهای پرانرژی هستند و زندگیشان ریتم تندی دارد. اما خب ویروس کرونا باعث شد شرایط بسیار سختی پیدا کنیم. برای من در خانه ماندن خیلی سخت است برای همین این مدت سعی کردم هر روز برای خودم چالش تازهای درست کنم. البته تفاوت موزیسینهای ما با کشورهای اروپایی این است که ما باید برای سرپا ماندن بجنگیم و حمایت آنچنانی از ما نمیشود و کاملاً خودجوش کار میکنیم.»
او در ادامه میگوید: «روزهای قرنطینه در کنار سختی، فرصتیهایی را هم در اختیارم قرار داد. اوایل سعی میکردم کلاسهایم را به شکل آنلاین برگزار کنم تا نیرو و توان هنرجویان را حفظ کنم. تلاش کردم تا ناراحت نباشند و با ساز زدن انرژی و شور و شوق خودشان را نشان دهند و از افسردگی دور شوند. موسیقی کودک درون انسان را زنده میکند. بعد از این دوره سعی کردم خلوتی خیابانهای شهر را وارد زندگیام کنم. دو هفته مراقبه و سکوت باعث شد تا انرژی زیادی درونم ذخیره کنم. بعد از آن همه چیز عوض شد و سعی کردم تغییرات اساسی در زندگیام بدهم. دنیا بعد از کرونا تکان خورد و من هم باید تکان میخوردم و فهمیدم باید زندگی را طور دیگری
ادامه داد.
شروع کردم به نواختن ساز و این قطعهها را در فضای مجازی منتشر کردم. احساس میکنم هر روز با یک تِرَک موسیقی میتوانم حال خیلی از مردم را خوب کنم و علاقهمندان به موسیقی را هم سرگرم کنم. با دوستانم در فضای مجازی گروه آموزش موسیقی به راه انداختیم و حالا به صورت رایگان کمانچه آموزش میدهم.»
او در ادامه میگوید: «چند بار در نقاط مختلف شهرک نشستم و ساز زدم. احساس کردم روحیه مردم و خودم عوض میشود. بعد چند بار پشت پنجره کمانچه زدم و فیلم گرفتم. واکنش مردم و همسایهها عالی بود. حالا هم هر بار که باران میآید پشت پنجره ساز میزنم و صدای تشویق همسایهها دلگرمم میکند. روزی که تگرگ میآمد در ورودی ساختمان کمانچه میزدم . احساس کردم مردم در میان نتهای موسیقی دنبال شعری میگردند که آن را زمزمه کنند. وقتی متوجه شدم یک آهنگ معروف را نواختهام و بعد دیدم همه شروع کردند به خواندن. حس بینظیری بود که تا به آن لحظه تجربه نکرده بودم.»
ویولن اکباتان
صدای ویولن فضای شهرک را پر کرده است. پنجره ساختمانهای اطراف یکی یکی باز میشود و نگاهها به پشتبام ساختمانی دوخته میشود که پسر جوانی آنجا مشغول نواختن ویولن است. همه دنبال بهانهای برای فرار از تنهایی هستند و چه چیزی بهتر از موسیقی. بهراد سوخکیان نوازنده ویولن و عضو ارکستر ملی ایران برای شاد کردن دل همسایههایش در شهرک اکباتان هر روز غروب در پشتبام ویولن مینوازد. میگوید قبلاً هم این ایده را اجرا کرده اما انگار حالا زمان مناسبتری است. روزهایی که مردم در قرنطینه احساس تنهایی میکنند و با شنیدن موسیقی برای چند دقیقه هم که شده همه ناراحتیها و حتی کرونا را فراموش میکنند: «این یک حرکت سمبلیک است که تاکنون در ایران انجام نشده بود. وقتی ویولن میزنم از نگاه مردمی که پشت پنجره یا روی بالکن تماشا میکنند لذت میبرم و احساس خوبی پیدا میکنم. ما هنرمندان میتوانیم با همین کارها به مردم امید و روحیه
بدهیم.»
بهراد برای علاقهمندان به موسیقی در روزهای قرنطینه هم چالش جالبی به راه انداخته: «این چالش مربوط به مجموعه کلاسهای مجازی برای علاقهمندان و هنرجویان است. در دوران قرنطینه احساس کردم با برگزاری یک چالش میتوانم در بچههای علاقهمند به موسیقی انگیزه ایجاد کنم. در طول چهار هفته برگزاری این کلاسها از همه خواستم در این چالش شرکت کنند و از خودشان درحال نواختن ویولن فیلم بگیرند و بفرستند که با استقبال خیلی خوبی همراه شد و از شهرهای مختلف فیلمهای زیادی به دستم رسید. ما یک هیأت ژوری هم راه انداختیم تا آثار برتر را اعلام کنند و الان هم میخواهیم این برنامه را ادامه دهیم.»
اجرای قطعه «سبکبال» استاد دهلوی توسط ارکستر ملی ایران در روزهای قرنطینه که تک تک اعضای ارکستر جدا از هم آن را نواختند و در فضای مجازی هم منتشر شد، یکی از حرکتهای ماندگار هنرمندان در روزهای سخت کرونایی است. بهراد درباره نواختن این قطعه توسط اعضای ارکستر ملی میگوید: «این قطعه با استقبال بسیار خوب مردم ایران و خارج از کشور همراه شد و قرار است تا چند روز آینده با ارکستر ملی قطعه دیگری را به خوانندگی وحید تاج با همین شیوه منتشر کنیم. مردم ما در روزهای قرنطینه نیاز به روحیه دارند و هنرمندان بخصوص موزیسینها میتوانند در این زمینه تأثیر گذار باشند.»
ساکسیفون سهروردی
«زبان هنر زبان صلح و دوستی است و این روزها با این زبان میتوانیم مردم را به آرامش دعوت کنیم. همه موزیسینها میتوانند روی بام خانه یا پشت پنجره برای بالا بردن روحیه مردم ساز بزنند.» اینها را محمد ملک لی نوازنده ساکسیفون و عضو گروه ارکستر ملی ایران میگوید. او هم در روزهای سخت کرونایی و باوجود اینکه قرنطینه برداشته شده اما همچنان خیلیها ناچار به ماندن در خانه هستند، پشت پنجره برای مردم ساکسیفون میزند و معتقد است باید به سهم خودش برای شاد کردن مردم در این روزها کاری کند: «در محله سهروردی زندگی میکنیم و خیلی از همسایههای ما هنرمند هستند. این روزها که خیلیها افسرده هستند برای بازگرداندن روحیه آنها چند بار پشت پنجره برای همسایهها ساکسیفون زدم که با استقبال خیلی خوبی همراه بود و دوست دارم این کار را ادامه بدهم. در آن لحظهها تنها به چهره مردمی که با خوشحالی نگاه میکنند و یا به صدای ساز گوش میدهند فکر میکنم.»
او از همه هنرمندان دعوت میکند به این حرکت زیبا که این روزها برخی از موزیسینها انجام میدهند بپیوندند و به مردم روحیه دهند. نیازی به گفتن نیست که هنرمندان نقش مهمی در بازگرداندن امید مردم دارند. آن هم در این روزهای سخت که تنها با امید میتوانیم ادامه دهیم.
کسب و کارها به گوش باشند
وام کرونایی چگونه پرداخت خواهد شد؟
با شیوع کووید 19 و تاثیری که این ویروس بر اکثر کسب و کارها گذاشت، دولت تصمیم گرفت برای حمایت از واحدهای تولیدی، صنعتی و کسب و کارها 75 هزار میلیارد تومان اختصاص دهد، هرچند آنگونه که گفته شده این عدد قابل افزایش است. با رایزنیهای صورت گرفته بین دولت و بخش خصوصی قرار شده از هفته سوم اردیبهشت ماه تسهیلات بانکی به بخشهایی که از کووید 19 آسیب دیدند، پرداخت شود...
با شیوع کووید 19 و مشکلاتی که این ویروس بر اکثر کسب و کارها گذاشت، دولت تصمیم گرفت برای حمایت از واحدهای تولیدی، صنعتی و کسب و کارها 75 هزار میلیارد تومان اختصاص دهد، هرچند آنگونه که گفته شده این عدد قابل افزایش است.
با رایزنیهای صورت گرفته بین دولت و بخش خصوصی قرار شده از هفته سوم اردیبهشت ماه تسهیلات بانکی به بخشهایی که از کووید 19 آسیب دیدند، پرداخت شود، البته پرداخت این وام دو شرط دارد، یک دریافتکنندگان وام، نیروی کار خود را اخراج نکرده باشند و دوم اینکه آن واحد صنعتی و کسب و کار، فعال باشد.
عیسی منصوری، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری درباره بسته مالی که برای حمایت از کسب و کارها در نظر گرفته شده است، گفت: گروه هدف این بسته شامل بنگاهها و کسب و کاری میشود که بیشترین آسیب را در دوره شیوع کرونا دیدهاند که در این میان ۱۱ رسته را در بر میگیرد.
او افزود: تسهیلاتی که به نرخ سود ۱۲ درصدی ارائه میشود برای بنگاههای یک نفره ۱۲ میلیون تومان است که شامل دستمزد و درصد باقی مانده سرمایه در گردش میشود، برای واحدهایی که بنا به دستور تعطیل شدهاند این رقم ۱۶ میلیون تومان برای هر کارگر است. برای وامهای زیر ۱۲ میلیون تومان سفته لازم است، وام ۱۲ تا ۴۸ میلیون تومانی سفته و ضامن میخواهد، وام ۵۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان دو ضامن، وام تا ۱۸۰ میلیون تومان ۳ ضامن و بالاتر از این رقم روال عادی بانکها طی میشود.
او ادامه داد: با توجه به شلوغ بودن سیستم بانکی، وقفه کوتاهی خواهیم داشت و از هفته سوم اردیبهشت ماه این برنامه اجرا میشود.
معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: در فاز اول بر اساس دادههایی که در اختیار ماست به این نوع از کارفرمایان پیامک میدهیم و در صورت تأیید کارفرما، در سامانه کارا ثبتنام میکنند و دستگاه مربوطه ظرف دو روز اعمال نظر میکند و سپس به بانک عامل اطلاعات ارسال میشود و پرداخت صورت میگیرد.
وی در مورد احتمال عدم ارسال پیامک به برخی از کارفرماها، افزود: این مسأله پیشبینی شده و امکان مراوده متقابل را فراهم کردهایم تا در صورت عدم دریافت پیامک، مسأله را به ما اعلام کنند و در گام بعد هم امکان ثبتنام از سایر افراد را فراهم کردهایم.
به گفته منصوری، تا مهر ماه تنفس اعلام میشود و بعد از ۲۴ ماه دوره بازپرداخت وام است.
وی یادآور شد: افرادی که برایشان پیامک ارسال شود به بانک معرفی شدهاند و این اقدام بهصورت الکترونیکی انجام شده است، ترجیح این است که وام مذکور بیشتر از یک قسط باشد و مثلاً در دو قسط اعمال شود تا حفظ نیروی کار برای ما مسجل شود.
معاون وزیر کار گفت: معمولاً وقتی نرخ تورم بالاست و نرخ سود بانکی بالاتر است فرصت طلبی فراهم میشود ولی ما در این قاعده جریمه در نظر گرفتهایم تا در صورت انجام تخلف، فرد متخلف جریمه ۶ درصدی شود.
وی با بیان اینکه برخی رستهها فرصت افزایش نیرو را هم دارند و حتماً مشوقی در نظر گرفتهایم، گفت: در ابتدا به نظر میرسید بنگاهها استقبال نکنند اما در حال حاضر شاهد پیگیری تشکلها در مورد اجرای این بسته هستیم.
معاون وزیر کار افزود: در دوره شیوع بیماری بیشترین توصیه در مورد رابطه کارکنان و کارفرما حفظ ارتباط است حتی اگر فعالیتی صورت نگیرد که همه جای دنیا قاعده به همین ترتیب است و حتی همه جای دنیا اینطور هست که همه حقوق کارکنان پرداخت نمیشود اما به هر نحوی ارتباط بین کارکنان و کارفرما حفظ میشود.
او در ادامه با بیان اینکه بر اساس مطالعات کمی و مذاکره با بخش خصوصی درحوزه صنایع واحدهای بزرگ و خرد، ۱۱ رسته را مشخص کردیم، گفت: این رستهها فقط شامل بنگاههای زیر ۵۰ نفر نیست بلکه بنگاههای بالای ۵۰ نفر را هم شامل میشود. اگرچه بخش عمدهای از بنگاههای مدنظر در بسته حمایتی خرد هستند اما بعضاً واحدهای بزرگ هم ضربه دیدهاند و در صورت تقویت این بنگاهها، واحدهای خرد وابسته به این واحدهای بزرگ نیز تقویت میشوند.
وی افزود: وقتی از زنجیره ارزش صحبت میکنیم یعنی کل زنجیره را مدنظر داریم و فقط واحدهای کوچک و بزرگ مدنظر نیست. تعداد بنگاههای بزرگ بالای ۱۰۰ نفر چهار دهم درصد هستند و اصلاً بخشی از اینها در بسته حمایتی ما تحت پوشش قرار نگرفتهاند، زیرا در رستهها نیستند.
معاون وزیر کار اظهار داشت: هدف حفظ بنگاه کسب و کار است و با توجه به اینکه گردش مالی بنگاهها را نداریم، بر اساس تعداد شاغلین، بنگاهها انتخاب شدهاند. برای بنگاههای زیر ۵۰ نفر، حدود ۳۰ درصد علاوه بر دستمزدی که محاسبه میکنیم بهعنوان باقی مانده سرمایه در گردش پرداخت میشود و برای باقی بنگاهها، ۵۰ درصد هزینه برای دستمزد و ۵۰ دستمزد برای سرمایه در گردش پرداخت میشود.
او ادامه داد: یک میلیون کسب و کار در این بسته حمایتی مورد توجه قرار گرفتهاند، بر اساس دادههای دقیق احصا شدهاند و دقیقاً میدانیم کارفرما با چه کد ملی و آدرسی انتخاب شده است.
او تصریح کرد: فردی تولیدی یا فروش پوشاک داشته شب عید کالا خریده و نتوانسته بفروشد که برای این گروه تمهیداتی اندیشیده شده است که در صورت نهایی شدن، جزئیات اعلام میشود. منصوری با اشاره به برخی از رستههای مورد حمایت، اظهار داشت: از جمله این رستهها مراکز آموزشی، مهدهای کودک، باشگاههای ورزشی، مراکز تولید و توزیع پوشاک و دستفروشان و کارگران ساختمانی است. اگر فردی مشغول به فعالیت است باید این فعالیت در جایی ثبت شده باشد، در صورت عدم ثبت دولت نمیتواند به این افراد بسته حمایتی بپردازد.
با رایزنیهای صورت گرفته بین دولت و بخش خصوصی قرار شده از هفته سوم اردیبهشت ماه تسهیلات بانکی به بخشهایی که از کووید 19 آسیب دیدند، پرداخت شود، البته پرداخت این وام دو شرط دارد، یک دریافتکنندگان وام، نیروی کار خود را اخراج نکرده باشند و دوم اینکه آن واحد صنعتی و کسب و کار، فعال باشد.
عیسی منصوری، معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری درباره بسته مالی که برای حمایت از کسب و کارها در نظر گرفته شده است، گفت: گروه هدف این بسته شامل بنگاهها و کسب و کاری میشود که بیشترین آسیب را در دوره شیوع کرونا دیدهاند که در این میان ۱۱ رسته را در بر میگیرد.
او افزود: تسهیلاتی که به نرخ سود ۱۲ درصدی ارائه میشود برای بنگاههای یک نفره ۱۲ میلیون تومان است که شامل دستمزد و درصد باقی مانده سرمایه در گردش میشود، برای واحدهایی که بنا به دستور تعطیل شدهاند این رقم ۱۶ میلیون تومان برای هر کارگر است. برای وامهای زیر ۱۲ میلیون تومان سفته لازم است، وام ۱۲ تا ۴۸ میلیون تومانی سفته و ضامن میخواهد، وام ۵۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان دو ضامن، وام تا ۱۸۰ میلیون تومان ۳ ضامن و بالاتر از این رقم روال عادی بانکها طی میشود.
او ادامه داد: با توجه به شلوغ بودن سیستم بانکی، وقفه کوتاهی خواهیم داشت و از هفته سوم اردیبهشت ماه این برنامه اجرا میشود.
معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: در فاز اول بر اساس دادههایی که در اختیار ماست به این نوع از کارفرمایان پیامک میدهیم و در صورت تأیید کارفرما، در سامانه کارا ثبتنام میکنند و دستگاه مربوطه ظرف دو روز اعمال نظر میکند و سپس به بانک عامل اطلاعات ارسال میشود و پرداخت صورت میگیرد.
وی در مورد احتمال عدم ارسال پیامک به برخی از کارفرماها، افزود: این مسأله پیشبینی شده و امکان مراوده متقابل را فراهم کردهایم تا در صورت عدم دریافت پیامک، مسأله را به ما اعلام کنند و در گام بعد هم امکان ثبتنام از سایر افراد را فراهم کردهایم.
به گفته منصوری، تا مهر ماه تنفس اعلام میشود و بعد از ۲۴ ماه دوره بازپرداخت وام است.
وی یادآور شد: افرادی که برایشان پیامک ارسال شود به بانک معرفی شدهاند و این اقدام بهصورت الکترونیکی انجام شده است، ترجیح این است که وام مذکور بیشتر از یک قسط باشد و مثلاً در دو قسط اعمال شود تا حفظ نیروی کار برای ما مسجل شود.
معاون وزیر کار گفت: معمولاً وقتی نرخ تورم بالاست و نرخ سود بانکی بالاتر است فرصت طلبی فراهم میشود ولی ما در این قاعده جریمه در نظر گرفتهایم تا در صورت انجام تخلف، فرد متخلف جریمه ۶ درصدی شود.
وی با بیان اینکه برخی رستهها فرصت افزایش نیرو را هم دارند و حتماً مشوقی در نظر گرفتهایم، گفت: در ابتدا به نظر میرسید بنگاهها استقبال نکنند اما در حال حاضر شاهد پیگیری تشکلها در مورد اجرای این بسته هستیم.
معاون وزیر کار افزود: در دوره شیوع بیماری بیشترین توصیه در مورد رابطه کارکنان و کارفرما حفظ ارتباط است حتی اگر فعالیتی صورت نگیرد که همه جای دنیا قاعده به همین ترتیب است و حتی همه جای دنیا اینطور هست که همه حقوق کارکنان پرداخت نمیشود اما به هر نحوی ارتباط بین کارکنان و کارفرما حفظ میشود.
او در ادامه با بیان اینکه بر اساس مطالعات کمی و مذاکره با بخش خصوصی درحوزه صنایع واحدهای بزرگ و خرد، ۱۱ رسته را مشخص کردیم، گفت: این رستهها فقط شامل بنگاههای زیر ۵۰ نفر نیست بلکه بنگاههای بالای ۵۰ نفر را هم شامل میشود. اگرچه بخش عمدهای از بنگاههای مدنظر در بسته حمایتی خرد هستند اما بعضاً واحدهای بزرگ هم ضربه دیدهاند و در صورت تقویت این بنگاهها، واحدهای خرد وابسته به این واحدهای بزرگ نیز تقویت میشوند.
وی افزود: وقتی از زنجیره ارزش صحبت میکنیم یعنی کل زنجیره را مدنظر داریم و فقط واحدهای کوچک و بزرگ مدنظر نیست. تعداد بنگاههای بزرگ بالای ۱۰۰ نفر چهار دهم درصد هستند و اصلاً بخشی از اینها در بسته حمایتی ما تحت پوشش قرار نگرفتهاند، زیرا در رستهها نیستند.
معاون وزیر کار اظهار داشت: هدف حفظ بنگاه کسب و کار است و با توجه به اینکه گردش مالی بنگاهها را نداریم، بر اساس تعداد شاغلین، بنگاهها انتخاب شدهاند. برای بنگاههای زیر ۵۰ نفر، حدود ۳۰ درصد علاوه بر دستمزدی که محاسبه میکنیم بهعنوان باقی مانده سرمایه در گردش پرداخت میشود و برای باقی بنگاهها، ۵۰ درصد هزینه برای دستمزد و ۵۰ دستمزد برای سرمایه در گردش پرداخت میشود.
او ادامه داد: یک میلیون کسب و کار در این بسته حمایتی مورد توجه قرار گرفتهاند، بر اساس دادههای دقیق احصا شدهاند و دقیقاً میدانیم کارفرما با چه کد ملی و آدرسی انتخاب شده است.
او تصریح کرد: فردی تولیدی یا فروش پوشاک داشته شب عید کالا خریده و نتوانسته بفروشد که برای این گروه تمهیداتی اندیشیده شده است که در صورت نهایی شدن، جزئیات اعلام میشود. منصوری با اشاره به برخی از رستههای مورد حمایت، اظهار داشت: از جمله این رستهها مراکز آموزشی، مهدهای کودک، باشگاههای ورزشی، مراکز تولید و توزیع پوشاک و دستفروشان و کارگران ساختمانی است. اگر فردی مشغول به فعالیت است باید این فعالیت در جایی ثبت شده باشد، در صورت عدم ثبت دولت نمیتواند به این افراد بسته حمایتی بپردازد.
کارشناسان در گفتوگو با «ایران» از پیامدهای سقوط قیمت نفت بر اقتصاد کشور میگویند
شوک جهانی لرزش ایرانی
- علی فراهانی: سه اثر منفی در مقابل سه اثر مثبت
- محمد مروتی: نباید از عارضه اصلی غافل شد
- علی شمس اردکانی: سفره کوچک نفت
سپیده پیری
خبرنگار
کاهش بی سابقه قیمت نفت خام در چند ماه اخیر و منفی شدن شاخص نایمکس آن در هفته گذشته که خود یک رکورد جهانی محسوب میشود، اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت را دستخوش تحولات و نوسانات فراوانی قرار داد. درآمدهای قابل توجه نفتی برای این کشورها حالا دیگر نفتی که مفت نمیارزد را برنمیتابد. البته اوضاع برای همه به یک منوال نیست و نسبت مستقیمی میان تعداد بشکهها و سقوط درآمد کشورها وجود دارد. در این میان ایران به عنوان یکی از مؤثرترین بازیگران میدان نفتی از گذشته تا کنون اقتصادی مبتنی بر نفت داشت تا اینکه پای تحریمها به میان آمد. موضوعی که درچند سال گذشته فروش نفت را برای ایران به یک چالش اصلی مبدل کرده و عرصه را بر اقتصاد کشور تنگ کرده بود اما در نهایت کشور مهیای مواجهه با چنین روزی شد. کارشناسان اتفاق نظر دارند که ایران در چندسال گذشته توانسته بر خلاف تصورات خود را در قبال اقتصاد بدون نفت مقاوم کند و حالا درمیان کشورهای عضو اوپک و دیگر کشورهای صادر کننده نفت کمترین آسیب را از این رخداد جهانی میبیند. در ادامه بررسی چرایی این موضوع را میخوانید.
سه اثر منفی در مقابل سه اثر مثبت
علی فراهانی
دبیر سابق کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی
نکته مهم در رابطه با تحلیل اثر قیمت نفت بر اقتصاد ایران این است که در اقتصاد فروش روزانه نفت محاسبه نمیشود و میانگین قیمت نفت به صورت سالانه یک عدد مهم و مورد توجه است. بنابراین نمیتوان اثر این کاهش قیمت کوتاه مدت را سنجید. در تأیید این گفته باید به سال 2008 اشاره کرد که قیمت نفت از 140 دلار در هر بشکه به 40 دلار کاهش یافت. اما میانگین فروش نفت ما در آن سال نزدیک به 100 دلار بود. بنابراین در همین کاهش قیمت اخیر هم اگر ارقام پایدار باشد، میتوان از اثر آن بر اقتصاد ایران صحبت کرد. اما به نظر میرسد چنین امری بعید باشد پس در اتفاقات اخیر هم اگر میخواهیم نسبت نفت و اقتصاد ایران را بسنجیم باز هم باید بر میانگین قیمت نفت متمرکز باشیم و نمی توان یک یا دو ماه اخیر را ملاک ارزیابی قرار داد. از آنجایی که صادرات نفت ما به دلیل تحریمها کاهش پیدا کرده، میتوان گفت آسیب پذیری اقتصاد کشور تا حدودی نسبت به درآمد نفتی کمتر شده است. در چند سال اخیر درآمدهای نفتی ما کاهش داشته و تأثیر این درآمد بر بودجه به حداقل زمان ممکن رسید و شاید کمتر کسی تصور میکرد کشور بتواند در چنین شرایطی دوام بیاورد.
در مجموع میتوان گفت کاهش قیمت نفت از سه جنبه بر اقتصاد ایران اثر میگذرد: نخست کاهش درآمدهای نفتی است، دوم کاهش فروش محصولات پتروشیمی و سوم کامودیتیهای صادراتی مانند فولاد و مس و محصولات معدنی است که اکنون با کاهش تقاضا روبهرو است و منجر به کاهش قیمت آنها هم شده است. در رابطه با محصولات کامودیتی این نکته را باید اضافه کرد که تاکنون قیمت انرژی در ایران ارزان بوده اما اگر سایر کشورها هم به انرژی با این قیمت دسترسی پیدا کنند مزیت رقابتی ما از بین میرود و شاید بتوان گفت ما در شرایط رقابتی تری قرار میگیریم پس در این حوزه هم با کاهش مصرف کامودیتیها و هم ارزان شدن انرژی رو به رو خواهیم بود که هر دو براقتصاد مؤثر است.البته دو اثر مثبت هم از این جریان برآورد میشود.
نخست باید به محصولات پتروشیمی اشاره کرد که مزیت نسبی ماست و درست است که با نفت نسبت مستقیم دارد اما به اندازه قیمت نفت کاهش نداشته است بنابراین ما در بخش درآمدهای ارزی حاصل از فروش محصولات پتروشیمی خیلی با کاهش قیمت مواجه نمیشویم. یک اثر مثبت دیگر بر کالاهای وارداتی ما است که قیمت آنها هم کاهش مییابد اما باید تأکید کرد که اثر آن سه مورد منفی بر این موارد مثبت بیشتر است و خود را در اقتصاد بیشتر نمایان میکند.حال ادامه این روند با دو سناریو همراه است که مستلزم اتخاذ سیاست گذاریهای متفاوت است؛ نخست آنکه اگر کاهش قیمت به دلیل شیوع کرونا و کاهش تقاضا باشد این یک مشکل جهانی است و قطعاً بر بودجه اثر میگذارد و راهکارهای رفع آن احتمالا ادامه روند برداشت از صندوق توسعه ملی اخذ وام از مجامع بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول باشد. علاوه بر آن هم سیاست گذار باید در تأمین مالی از عملیات بازار باز و خرید اوراق قرضه در این کانال اقدام کند.
در واقع استقراض از بانک مرکزی نه با چاپ پول بلکه به کمک اوراق قرضه انجام شود. اقدام دیگر دولت میتواند تأمین بخشی از منابع درآمدی خود از طریق تصدی گریهایی که تا کنون از طریق شرکتهای بورسی انجام شده صورت بگیرد. در حالت دوم اگر کاهش بی سابقه نفت به دلیلی عدم توافق اوپک باشد بازی به گونه دیگری رقم میخورد.
نباید از عارضه اصلی غافل شد
محمد مروتی
مدیر مؤسسه پژوهشهای پیشرفته تهران، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه خاتم
منفی شدن قیمت نفت در چند روز گذشته را میتوان تشبیه کرد به اقدام دو سال پیش کشاورزان ارومیه که به علت اشباع بازار، سیبهایشان را کنار خیابان رها کردند چرا که اگر چیده نمیشد، به درختان آسیب میزد. رها کردن سیبها به معنی رایگان شدن نرخ سیب در بازار میوه و تره بار نبود. همین اتفاق در رابطه با نفت هم رخ داده است که به دلیل پر شدن ظرفیت انتقال و انبارهای نگهداری، تولیدکنندگان مجبور به فروش با چنین رقمی شدند زیرا تولیدکنندگان امکان توقف فرآیند تولید را هم نداشتند چرا که متوقف کردن چاه هزینههای بیشتری دربرداشت، لذا حاضر شدند برای مدتی کوتاه مبلغی نیز پرداخت کنند که کسی حاضر شود مسئولیت حمل نفت را به عهده بگیرد تا چاه ضربه نبیند. البته که این رخداد هم به معنای مجانی شدن انرژی نخواهد بود.
در همین شرایط هم بنزین و فرآوردههای نفتی همچنان کالاهای ارزشمندی هستند و منفی شدن قیمت نفت بر آنها اثر بسیار کمی داشته است و قیمتهایشان همان قیمت یک ماه پیش بوده است. علاوه بر آن با توجه به دستور ترامپ برای آغاز فعالیت اقتصادی در امریکا و اقدامات مشابه بقیه کشورها به نظر میرسد این کاهش قیمت و کاهش تقاضا بزودی مرتفع شود. هرچند که مصرف ممکن است به میزان 6 ماه پیش نرسد اما تا 80 یا 90 درصد رقم گذشته نزدیک میشود. همچنین باید اضافه کرد که این روند کاهش قیمت مختص قراردادهای نفتی تحویل 20 ماه مه میلادی بوده است و حتی قراردادهای نفتی 20 ژوئن هم مثبت بود بنابراین میخواهم بگویم کاهش قیمت و حتی منفی شدن قیمت نفت یک موضوع بسیار مقطعی است و سر کوه یخ است و اصل مشکل پیش از این هم بوده ولی این گونه بروز نکرده است. لذا نباید از عارضه اصلی غافل شد. آنچه مسأله اصلی این روزهاست کاهش تقاضای نفت در جهان به علت شیوع کروناست نه منفی شدن قیمت نفت در یک مقطع زمانی کوتاه. حال برای بررسی اثر این اتفاق بر اقتصاد ایران میتوان گفت به دلیل اعمال تحریمها فروش نفت ما بشدت کاهش یافته بود پس ایران کمترین اثر را از کاهش جهانی قیمت نفت در میان کشورهای صادرکننده میپذیرد. در واقع نفت دیگر درآمد مطمئنی برای کشور به شمار نمی رفت. از سوی دیگر نفتی که صادر میکردیم حجم زیادی نداشت و اثر زیادی بر منابع درآمدی ما نخواهد داشت البته نباید منکر این قضیه بود که در شرایط بحرانی همان آب باریکه هم غنیمت است ولی چه بسا تبعات بسته شدن مرزها برای صادرکنندگان کاشی و لبنیات به عراق و افغانستان بعد از شیوع کرونا بسیار بیشتراز کاهش قیمت نفت در اقتصاد ایران خود را نشان میدهد.
ما کمابیش از بازار نفت منقطع بودهایم و کشورهای دیگر از این اتفاق جهانی بیشتراز ایران آسیب میبینند. همه اینها بدان معنا نیست که اقتصاد ایران توانسته خود را در مقابل اقتصاد بدون نفت مقاوم کند. تحقق این مهم مستلزم تغییر در سیاست گذاریهای اقتصادی کشور است و بیشتر جنبه ساختاری دارد. یک مثال بزنم: ممکن است یک فرد سالم و جدی تصمیم به وزنه برداری بگیرد و روز اول یک وزنه 20 کیلویی را بلند کند و بتدریج بر وزن وزنه اضافه کند و ظرف یک سال مثلاً بتواند یک وزنه 50 کیلویی را بردارد. ولی اگر فردی که مشکلات سلامتی قبلی نیز دارد و تحمل یک وزنه 20 کیلویی را هم ندارد، مجبور کنید یک وزنه 50 کیلویی را بردارد نمیتواند.
حال اگر این وزنه 50 کیلویی را به زور به دوش او بگذاریم، لزوماً قوی نمیشود بلکه فشار زیادی به او خواهد آمد و ممکن است آسیب های جدی ببیند. خلاصه اینکه این اتفاقات ناگهانی از قبیل کاهش قیمت نفت که در شرایط کاهش صادرات ما هم رخ داده است و به دلیل تحریم مشکلات صادرات و واردات هم داریم، لزوماً برای افزایش تاب آوری اقتصاد امر مبارکی نیست.
سفره کوچک نفت
علی شمس اردکانی
کارشناس ارشد انرژی
تمام کشورهای نفتی جهان این روزها با بحران نفت ارزان مواجه شدهاند و این مسأله تأثیر قابل توجهی بر انقباض و کوچک شدن اقتصاد کشورهای نفت خیز خواهد داشت. در این میان، کشور ما نیز که علاوه بر کاهش درآمدها با تحریمهای نفتی نیز مواجه است؛ شرایط سخت تری را تجربه خواهد کرد و امیدوارم که رانت خواران نفتی این واقعیت ملموس را بپذیرند که دیگر شرایط مانند سابق نیست و باید برای رهایی از این وضعیت دست بهکار شد.
البته بحرانی که امروز در صنعت نفت شاهد هستیم، نتیجه بیدقتی 70 ساله است. ما در تمام این دههها توجه نکردیم که پول نفت باید صرف سرمایهگذاریهای پایدار اقتصادی و توسعه این صنعت شود و در دورانی که تولیدکنندگان همه ساله بهدنبال افزایش تولید انرژی و وابسته کردن کشورهای جهان به خود بودند، ما فقط مصرف میکردیم و درآمدهای جزئی را هم در امور جاری کشور هزینه میکردیم. تصور ما این بود که این درآمد پایدار است.
اما در دوسال اخیر تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی کم شد. یکی از دلایل کاهش تقاضا برای سوخت مایع و نفت، کاهش تقاضا برای بنزین است و اکنون سوختهای جدیدی مانند گاز و برق در حال افزایش سهم در حملونقل هستند. بحران شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان شرایط را از آنچه که تصور میشد نیز سختتر کرد و تقاضا برای نفت را 30 میلیون بشکه در روز کاهش داد. اکنون بخشی از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار برای هر بشکه نفت را که در 20 سال اخیر بیسابقه بوده، باید به این موضوع مربوط دانست.
از سوی دیگر و همزمان با این کاهش تقاضا، بازیگران جدیدی به بازار نفت آمدند. بهطوری که طی 20 سال اخیر با سرمایهگذاریهای عظیم، نفت غیرمتعارف امریکا رقیب نفت متعارف شد و این کشور دست به بازارسازی از طریق تحریم برخی از تولیدکنندگان و فشار آوردن به مصرفکنندگان در مذاکرات زد. در یک سال اخیر نیز این کشور بخشی از بازار ایران را ربود و با عناد و تحریم به هدف خود دست یافته است.
شرایط اکنون بهگونهای شده که حتی اگر امسال نیز تحریمهای ایران برداشته شود، دیگر ممکن نیست که ایران بهراحتی گذشته بتواند در بازار سهم بگیرد. بنابراین پیشبینی که میتوان از تولید نفت و بازارش طی سال 1399 داشت، مثبت نیست و لازم است که قبول کنیم دیگر دوران درآمدهای کلان نفتی و رانت ناشی از آن تمام شده است. مردم نیز باید این تصور پوپولیستی که کسی میآید و «پول نفت را سر سفره آنها میگذارد» فراموش کنند.
در حال حاضر بازار نفت رقابتیتر از هر زمانی است. حتی شرایط بسیار سختتر از روزهای کودتای مرداد 1332 است. اما همان موقع نیز وقتی ایران بازار نفت خود را از دست داد، با اینکه امریکا و انگلیس برای تصاحب مجدد منابع نفت ایران کودتا کرده بودند؛ ورود ایران به بازار نفت آسان نبود. دولت کودتا تا 18 ماه پس از کودتا نمیتوانست در بازار جهانی نفت بفروشد. چراکه رقبای کشور اجازه ورود نفت ما را به بازار نمیدادند. لذا 10 سال طول کشید تا کشور بتواند به سهم تاریخی خود در بازار برسد.
آن سال، دوره افزایش شدید تقاضا بود. اما اکنون که تقاضا برای فرآوردههای نفتی کاهنده شده است نه ایران، بلکه همه تولیدکنندگان با مشکل سهم بازار مواجهند. چندان که نفت خام تولید شده حتی جایی برای انبار کردن ندارند و تولیدکننده مجبور است، نفت را تحویل خریدار فرضی کند و پول انبارداری را هم به آن بدهد. نفتهای سرگردان آینده بازار نفت را تغییر دادهاند و باید به این موضوع توجه ویژه تری داشته باشیم.
متأسفانه فرصتی را هم که برای گاز در بازار بینالمللی داریم، هر روز در حال محدود شدن است. حتی این نعمت بزرگ را نمیتوانیم به ارزش افزوده قابل قبولی تبدیل کنیم. ما در این بخش بشدت هدرسوزی میکنیم و با تولید یک میلیارد متر مکعب گاز نه صادرات قابل ملاحظهای داریم و نه ارزش افزودهای که بتوان به آن افتخار کرد. باید نیمی از این گاز تبدیل به ارزش افزوده شود و اگر در سال آتی تمرکز بیشتری بر گاز طبیعی و ظرفیتهای آن برای توسعه داشته باشیم، میتوانیم تا اندازهای از چشمانداز منفی کنونی خارج و به سمت بهبود حرکت کنیم. البته با کاهش اتلاف منابع، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال بواسطه درآمدهای این بخش در میان مدت که با اندکی همت، غیرممکن نخواهد بود.
خبرنگار
کاهش بی سابقه قیمت نفت خام در چند ماه اخیر و منفی شدن شاخص نایمکس آن در هفته گذشته که خود یک رکورد جهانی محسوب میشود، اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت را دستخوش تحولات و نوسانات فراوانی قرار داد. درآمدهای قابل توجه نفتی برای این کشورها حالا دیگر نفتی که مفت نمیارزد را برنمیتابد. البته اوضاع برای همه به یک منوال نیست و نسبت مستقیمی میان تعداد بشکهها و سقوط درآمد کشورها وجود دارد. در این میان ایران به عنوان یکی از مؤثرترین بازیگران میدان نفتی از گذشته تا کنون اقتصادی مبتنی بر نفت داشت تا اینکه پای تحریمها به میان آمد. موضوعی که درچند سال گذشته فروش نفت را برای ایران به یک چالش اصلی مبدل کرده و عرصه را بر اقتصاد کشور تنگ کرده بود اما در نهایت کشور مهیای مواجهه با چنین روزی شد. کارشناسان اتفاق نظر دارند که ایران در چندسال گذشته توانسته بر خلاف تصورات خود را در قبال اقتصاد بدون نفت مقاوم کند و حالا درمیان کشورهای عضو اوپک و دیگر کشورهای صادر کننده نفت کمترین آسیب را از این رخداد جهانی میبیند. در ادامه بررسی چرایی این موضوع را میخوانید.
سه اثر منفی در مقابل سه اثر مثبت
علی فراهانی
دبیر سابق کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی
نکته مهم در رابطه با تحلیل اثر قیمت نفت بر اقتصاد ایران این است که در اقتصاد فروش روزانه نفت محاسبه نمیشود و میانگین قیمت نفت به صورت سالانه یک عدد مهم و مورد توجه است. بنابراین نمیتوان اثر این کاهش قیمت کوتاه مدت را سنجید. در تأیید این گفته باید به سال 2008 اشاره کرد که قیمت نفت از 140 دلار در هر بشکه به 40 دلار کاهش یافت. اما میانگین فروش نفت ما در آن سال نزدیک به 100 دلار بود. بنابراین در همین کاهش قیمت اخیر هم اگر ارقام پایدار باشد، میتوان از اثر آن بر اقتصاد ایران صحبت کرد. اما به نظر میرسد چنین امری بعید باشد پس در اتفاقات اخیر هم اگر میخواهیم نسبت نفت و اقتصاد ایران را بسنجیم باز هم باید بر میانگین قیمت نفت متمرکز باشیم و نمی توان یک یا دو ماه اخیر را ملاک ارزیابی قرار داد. از آنجایی که صادرات نفت ما به دلیل تحریمها کاهش پیدا کرده، میتوان گفت آسیب پذیری اقتصاد کشور تا حدودی نسبت به درآمد نفتی کمتر شده است. در چند سال اخیر درآمدهای نفتی ما کاهش داشته و تأثیر این درآمد بر بودجه به حداقل زمان ممکن رسید و شاید کمتر کسی تصور میکرد کشور بتواند در چنین شرایطی دوام بیاورد.
در مجموع میتوان گفت کاهش قیمت نفت از سه جنبه بر اقتصاد ایران اثر میگذرد: نخست کاهش درآمدهای نفتی است، دوم کاهش فروش محصولات پتروشیمی و سوم کامودیتیهای صادراتی مانند فولاد و مس و محصولات معدنی است که اکنون با کاهش تقاضا روبهرو است و منجر به کاهش قیمت آنها هم شده است. در رابطه با محصولات کامودیتی این نکته را باید اضافه کرد که تاکنون قیمت انرژی در ایران ارزان بوده اما اگر سایر کشورها هم به انرژی با این قیمت دسترسی پیدا کنند مزیت رقابتی ما از بین میرود و شاید بتوان گفت ما در شرایط رقابتی تری قرار میگیریم پس در این حوزه هم با کاهش مصرف کامودیتیها و هم ارزان شدن انرژی رو به رو خواهیم بود که هر دو براقتصاد مؤثر است.البته دو اثر مثبت هم از این جریان برآورد میشود.
نخست باید به محصولات پتروشیمی اشاره کرد که مزیت نسبی ماست و درست است که با نفت نسبت مستقیم دارد اما به اندازه قیمت نفت کاهش نداشته است بنابراین ما در بخش درآمدهای ارزی حاصل از فروش محصولات پتروشیمی خیلی با کاهش قیمت مواجه نمیشویم. یک اثر مثبت دیگر بر کالاهای وارداتی ما است که قیمت آنها هم کاهش مییابد اما باید تأکید کرد که اثر آن سه مورد منفی بر این موارد مثبت بیشتر است و خود را در اقتصاد بیشتر نمایان میکند.حال ادامه این روند با دو سناریو همراه است که مستلزم اتخاذ سیاست گذاریهای متفاوت است؛ نخست آنکه اگر کاهش قیمت به دلیل شیوع کرونا و کاهش تقاضا باشد این یک مشکل جهانی است و قطعاً بر بودجه اثر میگذارد و راهکارهای رفع آن احتمالا ادامه روند برداشت از صندوق توسعه ملی اخذ وام از مجامع بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول باشد. علاوه بر آن هم سیاست گذار باید در تأمین مالی از عملیات بازار باز و خرید اوراق قرضه در این کانال اقدام کند.
در واقع استقراض از بانک مرکزی نه با چاپ پول بلکه به کمک اوراق قرضه انجام شود. اقدام دیگر دولت میتواند تأمین بخشی از منابع درآمدی خود از طریق تصدی گریهایی که تا کنون از طریق شرکتهای بورسی انجام شده صورت بگیرد. در حالت دوم اگر کاهش بی سابقه نفت به دلیلی عدم توافق اوپک باشد بازی به گونه دیگری رقم میخورد.
نباید از عارضه اصلی غافل شد
محمد مروتی
مدیر مؤسسه پژوهشهای پیشرفته تهران، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه خاتم
منفی شدن قیمت نفت در چند روز گذشته را میتوان تشبیه کرد به اقدام دو سال پیش کشاورزان ارومیه که به علت اشباع بازار، سیبهایشان را کنار خیابان رها کردند چرا که اگر چیده نمیشد، به درختان آسیب میزد. رها کردن سیبها به معنی رایگان شدن نرخ سیب در بازار میوه و تره بار نبود. همین اتفاق در رابطه با نفت هم رخ داده است که به دلیل پر شدن ظرفیت انتقال و انبارهای نگهداری، تولیدکنندگان مجبور به فروش با چنین رقمی شدند زیرا تولیدکنندگان امکان توقف فرآیند تولید را هم نداشتند چرا که متوقف کردن چاه هزینههای بیشتری دربرداشت، لذا حاضر شدند برای مدتی کوتاه مبلغی نیز پرداخت کنند که کسی حاضر شود مسئولیت حمل نفت را به عهده بگیرد تا چاه ضربه نبیند. البته که این رخداد هم به معنای مجانی شدن انرژی نخواهد بود.
در همین شرایط هم بنزین و فرآوردههای نفتی همچنان کالاهای ارزشمندی هستند و منفی شدن قیمت نفت بر آنها اثر بسیار کمی داشته است و قیمتهایشان همان قیمت یک ماه پیش بوده است. علاوه بر آن با توجه به دستور ترامپ برای آغاز فعالیت اقتصادی در امریکا و اقدامات مشابه بقیه کشورها به نظر میرسد این کاهش قیمت و کاهش تقاضا بزودی مرتفع شود. هرچند که مصرف ممکن است به میزان 6 ماه پیش نرسد اما تا 80 یا 90 درصد رقم گذشته نزدیک میشود. همچنین باید اضافه کرد که این روند کاهش قیمت مختص قراردادهای نفتی تحویل 20 ماه مه میلادی بوده است و حتی قراردادهای نفتی 20 ژوئن هم مثبت بود بنابراین میخواهم بگویم کاهش قیمت و حتی منفی شدن قیمت نفت یک موضوع بسیار مقطعی است و سر کوه یخ است و اصل مشکل پیش از این هم بوده ولی این گونه بروز نکرده است. لذا نباید از عارضه اصلی غافل شد. آنچه مسأله اصلی این روزهاست کاهش تقاضای نفت در جهان به علت شیوع کروناست نه منفی شدن قیمت نفت در یک مقطع زمانی کوتاه. حال برای بررسی اثر این اتفاق بر اقتصاد ایران میتوان گفت به دلیل اعمال تحریمها فروش نفت ما بشدت کاهش یافته بود پس ایران کمترین اثر را از کاهش جهانی قیمت نفت در میان کشورهای صادرکننده میپذیرد. در واقع نفت دیگر درآمد مطمئنی برای کشور به شمار نمی رفت. از سوی دیگر نفتی که صادر میکردیم حجم زیادی نداشت و اثر زیادی بر منابع درآمدی ما نخواهد داشت البته نباید منکر این قضیه بود که در شرایط بحرانی همان آب باریکه هم غنیمت است ولی چه بسا تبعات بسته شدن مرزها برای صادرکنندگان کاشی و لبنیات به عراق و افغانستان بعد از شیوع کرونا بسیار بیشتراز کاهش قیمت نفت در اقتصاد ایران خود را نشان میدهد.
ما کمابیش از بازار نفت منقطع بودهایم و کشورهای دیگر از این اتفاق جهانی بیشتراز ایران آسیب میبینند. همه اینها بدان معنا نیست که اقتصاد ایران توانسته خود را در مقابل اقتصاد بدون نفت مقاوم کند. تحقق این مهم مستلزم تغییر در سیاست گذاریهای اقتصادی کشور است و بیشتر جنبه ساختاری دارد. یک مثال بزنم: ممکن است یک فرد سالم و جدی تصمیم به وزنه برداری بگیرد و روز اول یک وزنه 20 کیلویی را بلند کند و بتدریج بر وزن وزنه اضافه کند و ظرف یک سال مثلاً بتواند یک وزنه 50 کیلویی را بردارد. ولی اگر فردی که مشکلات سلامتی قبلی نیز دارد و تحمل یک وزنه 20 کیلویی را هم ندارد، مجبور کنید یک وزنه 50 کیلویی را بردارد نمیتواند.
حال اگر این وزنه 50 کیلویی را به زور به دوش او بگذاریم، لزوماً قوی نمیشود بلکه فشار زیادی به او خواهد آمد و ممکن است آسیب های جدی ببیند. خلاصه اینکه این اتفاقات ناگهانی از قبیل کاهش قیمت نفت که در شرایط کاهش صادرات ما هم رخ داده است و به دلیل تحریم مشکلات صادرات و واردات هم داریم، لزوماً برای افزایش تاب آوری اقتصاد امر مبارکی نیست.
سفره کوچک نفت
علی شمس اردکانی
کارشناس ارشد انرژی
تمام کشورهای نفتی جهان این روزها با بحران نفت ارزان مواجه شدهاند و این مسأله تأثیر قابل توجهی بر انقباض و کوچک شدن اقتصاد کشورهای نفت خیز خواهد داشت. در این میان، کشور ما نیز که علاوه بر کاهش درآمدها با تحریمهای نفتی نیز مواجه است؛ شرایط سخت تری را تجربه خواهد کرد و امیدوارم که رانت خواران نفتی این واقعیت ملموس را بپذیرند که دیگر شرایط مانند سابق نیست و باید برای رهایی از این وضعیت دست بهکار شد.
البته بحرانی که امروز در صنعت نفت شاهد هستیم، نتیجه بیدقتی 70 ساله است. ما در تمام این دههها توجه نکردیم که پول نفت باید صرف سرمایهگذاریهای پایدار اقتصادی و توسعه این صنعت شود و در دورانی که تولیدکنندگان همه ساله بهدنبال افزایش تولید انرژی و وابسته کردن کشورهای جهان به خود بودند، ما فقط مصرف میکردیم و درآمدهای جزئی را هم در امور جاری کشور هزینه میکردیم. تصور ما این بود که این درآمد پایدار است.
اما در دوسال اخیر تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی کم شد. یکی از دلایل کاهش تقاضا برای سوخت مایع و نفت، کاهش تقاضا برای بنزین است و اکنون سوختهای جدیدی مانند گاز و برق در حال افزایش سهم در حملونقل هستند. بحران شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان شرایط را از آنچه که تصور میشد نیز سختتر کرد و تقاضا برای نفت را 30 میلیون بشکه در روز کاهش داد. اکنون بخشی از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار برای هر بشکه نفت را که در 20 سال اخیر بیسابقه بوده، باید به این موضوع مربوط دانست.
از سوی دیگر و همزمان با این کاهش تقاضا، بازیگران جدیدی به بازار نفت آمدند. بهطوری که طی 20 سال اخیر با سرمایهگذاریهای عظیم، نفت غیرمتعارف امریکا رقیب نفت متعارف شد و این کشور دست به بازارسازی از طریق تحریم برخی از تولیدکنندگان و فشار آوردن به مصرفکنندگان در مذاکرات زد. در یک سال اخیر نیز این کشور بخشی از بازار ایران را ربود و با عناد و تحریم به هدف خود دست یافته است.
شرایط اکنون بهگونهای شده که حتی اگر امسال نیز تحریمهای ایران برداشته شود، دیگر ممکن نیست که ایران بهراحتی گذشته بتواند در بازار سهم بگیرد. بنابراین پیشبینی که میتوان از تولید نفت و بازارش طی سال 1399 داشت، مثبت نیست و لازم است که قبول کنیم دیگر دوران درآمدهای کلان نفتی و رانت ناشی از آن تمام شده است. مردم نیز باید این تصور پوپولیستی که کسی میآید و «پول نفت را سر سفره آنها میگذارد» فراموش کنند.
در حال حاضر بازار نفت رقابتیتر از هر زمانی است. حتی شرایط بسیار سختتر از روزهای کودتای مرداد 1332 است. اما همان موقع نیز وقتی ایران بازار نفت خود را از دست داد، با اینکه امریکا و انگلیس برای تصاحب مجدد منابع نفت ایران کودتا کرده بودند؛ ورود ایران به بازار نفت آسان نبود. دولت کودتا تا 18 ماه پس از کودتا نمیتوانست در بازار جهانی نفت بفروشد. چراکه رقبای کشور اجازه ورود نفت ما را به بازار نمیدادند. لذا 10 سال طول کشید تا کشور بتواند به سهم تاریخی خود در بازار برسد.
آن سال، دوره افزایش شدید تقاضا بود. اما اکنون که تقاضا برای فرآوردههای نفتی کاهنده شده است نه ایران، بلکه همه تولیدکنندگان با مشکل سهم بازار مواجهند. چندان که نفت خام تولید شده حتی جایی برای انبار کردن ندارند و تولیدکننده مجبور است، نفت را تحویل خریدار فرضی کند و پول انبارداری را هم به آن بدهد. نفتهای سرگردان آینده بازار نفت را تغییر دادهاند و باید به این موضوع توجه ویژه تری داشته باشیم.
متأسفانه فرصتی را هم که برای گاز در بازار بینالمللی داریم، هر روز در حال محدود شدن است. حتی این نعمت بزرگ را نمیتوانیم به ارزش افزوده قابل قبولی تبدیل کنیم. ما در این بخش بشدت هدرسوزی میکنیم و با تولید یک میلیارد متر مکعب گاز نه صادرات قابل ملاحظهای داریم و نه ارزش افزودهای که بتوان به آن افتخار کرد. باید نیمی از این گاز تبدیل به ارزش افزوده شود و اگر در سال آتی تمرکز بیشتری بر گاز طبیعی و ظرفیتهای آن برای توسعه داشته باشیم، میتوانیم تا اندازهای از چشمانداز منفی کنونی خارج و به سمت بهبود حرکت کنیم. البته با کاهش اتلاف منابع، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال بواسطه درآمدهای این بخش در میان مدت که با اندکی همت، غیرممکن نخواهد بود.
واکنش ایران و روسیه به فضاسازی غربی ها:
پرتاب ماهواره نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نیست
گروه سیاسی/ کشورهای غربی در حالی پرتاپ ماهواره نور از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت خواندند که وزیر امور خارجه ایران این ادعا را رد کرد. به گفته سردار علی جعفرآبادی فرمانده فضایی نیروی هوافضای سپاه، «ماهواره نور بخشی از برنامهای است که قرار است عملیاتهای شناسایی، پشتیبانی راهبردی در عملیاتهای شناسایی، ارتباطی و ناوبری توسط آن انجام شود.» امریکا در موضعی مدعیجویانه این اقدام را ناقض قطعنامه شورای امنیت دانسته و کشورهای اروپایی طرف برجام نیز آن را محکوم کردند اما روسیه اقدام ایران را ناقض قطعنامه سازمان ملل ندانست.
مورگان اورتاگوس، سخنگوی وزارت خارجه امریکا در اظهاراتی مدعی شد که پرتاب ماهواره نور به مدار از سوی ایران خلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل محسوب میشود. او همچنین مدعی شد که پرونده پرتاب ماهواره ایران را به شورای امنیت خواهد برد. پیشتر مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا مدعی شده بود که پرتاب این ماهواره در شرایطی صورت گرفته است که ایران همواره بر غیرنظامی بودن برنامههای ماهوارهای و موشکیاش اصرار داشت. از سوی دیگر وزارت خارجه آلمان با ابراز نگرانی از اقدام اخیر ایران اعلام کرد که «موضع ما درباره برنامه موشکی ایران تغییری نکرده است و پرتاب این ماهواره تأثیر بیثبات کننده بر منطقه دارد و با در نظر گرفتن منافع امنیتی اروپا غیرقابل قبول است.» وزارت خارجه فرانسه نیز با صدور بیانیهای مدعی شد که برنامه موشکی ایران عامل نگرانی برای ثبات منطقه و ناسازگار با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است.
همچنین وزارت خارجه انگلیس با صدور بیانیهای استفاده ایران از فناوری موشک بالستیک و پرتاب ماهواره را مایه نگرانی شدید و در تضاد با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل توصیف کرد و مدعی شد که «سازمان ملل از ایران خواسته تا فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک را که با قابلیت حمل سلاح هستهای طراحی شدهاند، انجام ندهد. ایران باید از این امر تبعیت کند.»
با وجود مخالفت این کشورها روسیه اقدام ایران را ناقض قطعنامههای شورای امنیت ندانست. ماریا زاخارو، سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: «اقدام ایران ناقض قطعنامه 2231 نبوده و این نخستین بار نیست که امریکا که خود این قطعنامه را نقض کرده است بر اساس اتهامی بی پایه ایران را ناقض قطعنامه میشمرد.»
تعبیر نادرست از قطعنامه 2231
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان موضعگیری امریکا و کشورهای اروپایی درباره پرتاب ماهواره نور را زیر سؤال برد و در پیامی نوشت: «امریکا برخلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل از سال ۲۰۱۷ در حال زورگویی به بقیه بوده است. اروپا نیز به جای قطعنامه ۲۲۳۱ از امریکا تبعیت کرده است. هیچ کدام از طرفین نمیتوانند ایران را بر اساس تعبیر نادرست و بیاساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نکوهش کنند.» ظریف افزود: «ایران نه سلاح اتمی دارد و نه موشکی که برای حمل چنین تسلیحات دهشتناکی طراحی شده باشد اما حدس بزنید چه کسی این تسلیحات را دارد.»
ادعای ناهمخوانی موشکهای ایران با قطعنامه 2231 در حالی مطرح میشود که در این قطعنامه ضمن اعمال محدودیت 8 ساله برای ورود و خروج مواد و ابزار مرتبط با ساخت موشک به ایران، به مسئولان ایرانی توصیه شده که از توسعه برنامه موشکی بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای، اجتناب کنند؛ به عبارت دیگر، لحن قطعنامه 2231 در رابطه با برنامه موشکی ایران غیرالزامآور است و ضمانت اجرایی درباره آن وجود ندارد. با این وجود امریکا در حالی میکوشد که پرتاب ماهواره نظامی ایران را به بهانه نقض این قطعنامه به شورای امنیت ببرد که خود پیشتر با خروج یکجانبه از برجام عملاً به نقض فاحش قطعنامه 2231 اقدام کرده و عملاً از وجاهت لازم برای طرح چنین ادعایی برخوردار نیست.
«ایران» از حجم و ارزش معاملات بورس کالا گزارش میدهد
تأثیر کرونا بر رینگ بورس کالا
گروه اقتصادی / در بازار کالای ایران، عرضه برخی از کالاها به شرکت بورس کالای ایران بهعنوان یکی از زیرمجموعههای بازار سرمایه ایران محول شده است. هماکنون کالاهای پذیرش شده دراین بازار در سه گروه اصلی کالاهای صنعتی و معدنی، پتروشیمی، نفتی و کشاورزی مورد معامله قرار میگیرد. براین اساس درمجموع 54 کالای اصلی شامل 184 نوع کالا در بورس کالا مبادله میشود.
کالاهای صنعتی و معدنی در 24 زیرگروه اصلی و 51 زیرگروه فرعی شامل انواع فلزات فولاد، مس، آلومینیوم و حتی فلزات گرانبها شامل طلا از سوی تولیدکنندگان عرضه و توسط تولیدکنندگان پایین دستی خریداری میشود. همچنین کالاهای پتروشیمی و نفتی نیز در قالب 9 زیر گروه اصلی و 57 زیر گروه فرعی دراین بازار عرضه میشود. دراین گروه نیز محصولاتی مانند وکیوم باتوم، قیر و انواع محصولات شیمیایی عرضه میشود. محصولات کشاورزی عرضه شده دراین بازار نیز 21 زیر گروه اصلی شامل برنج، کشمش، خرما و... است که در 76 زیر گروه فرعی مبادله میشود. گفتنی است تمام این محصولات در بخش های مختلف این بازار یعنی بازار فیزیکی، فرعی، مشتقه و آتی و مالی مورد مبادله قرار میگیرد.
آثار کرونا در بازار کالا
هرچند همچنان بسیاری از کالاهای تولید شده در کشور از دایره رینگهای مختلف بورس کالا خارج است، ولی با توجه به اینکه بسیاری از محصولات اساسی نظیر فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و عمده محصولات کشاورزی دراین بازار عرضه، کشف قیمت و مبادله میشود، میتوان بورس کالا را شاخصی برای سنجش و ارزیابی بازارکالای ایران محسوب کرد. در طول 12 سالی که از فعالیت بورس کالای ایران میگذرد، نمودارهای عرضه و معاملات دراین بازار روند صعودی داشته است. با وجود این بررسی نمودار عرضه و معاملات محصولات مختلف در بورس کالا طی ماههای اخیر نشان میدهد که ریسکهای وارد شده به اقتصاد ایران همانند «ویروس کووید 19» بر بازار کالای ایران و حجم و ارزش معاملات آن اثر داشته است.
طبق آمار ارائه شده توسط شرکت بورس کالای ایران در اسفند ماه سال گذشته، یعنی نخستین ماه شیوع ویروس کرونا در کشور درحالی که حجم و ارزش معاملات کالاها به ترتیب با رشد 7.4 و 8.1 درصدی مواجه بوده است ولی درهمین ماه از حجم و ارزش کالاهای صنعتی کاسته شده است. در اسفند ماه حجم معاملات کالاهای صنعتی با افت 3.8 درصدی مواجه شده هرچند که ارزش معاملات رشد 4.6 درصدی داشته است.
در محصولات پتروشیمی این افت چشمگیرتر است. دراین بخش حجم معاملات 13.9 درصد و ارزش معاملات 11.5 درصد افت داشته است، رقمی که برای محصولات معدنی بهدلیل عرضه نشدن به منفی 100 میرسد. بررسی آمار معاملات درفروردین ماه (1 تا 29 فروردین) امسال نیز نشان دهنده افت 85.7 درصدی حجم و افت 86 درصدی ارزش معاملات آلومینیوم است. فلز روی نیز دراین مدت با افت 42 درصدی حجم و 52 درصدی ارزش معاملات روبهرو شده است. همچنین حجم و ارزش معاملات مس نیز به ترتیب با کاهش 26.8 و 34 درصدی همراه بوده است. تنها فولاد دراین ماه با رشد مواجه شده است به طوری که حجم و ارزش معاملات آن به ترتیب با رشد 21.8 و 52 درصدی مواجه شده است. درمحصولات شیمیایی نیز 11 درصد از حجم و 9 درصد از ارزش معاملات کاسته شده است. برای محصولات پلیمری نیز شاهد افت 30 درصدی حجم و 35 درصدی ارزش معاملات هستیم. همچنین محصولات پتروشیمی دراین دوره در حجم و ارزش معاملات به ترتیب با افت 25 و 31 درصدی روبهرو شده است.
نمای بازار در سال 98
با نگاهی به عملکرد این بازار در سال گذشته ارزش معاملات آن به بیش از ۱۶۹ هزار و ۱۲۰ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان رسید که بازار فیزیکی رشد قابل توجهی داشت. در بازار فیزیکی بورس کالای ایران معامله گران بیش از ۲۶ میلیون و ۳۳۵ هزار تن انواع کالا را معامله کردند که ارزش این معاملات به ۱۳۷ هزار و ۶۰۹ میلیارد تومان رشد کرد؛ بدین ترتیب حجم و ارزش کل بازار فیزیکی به ترتیب ۶.۱ و ۵۶ درصد رشد را نسبت به سال ۱۳۹۷ تجربه کرد. همچنین از کل معاملات این تالار حدود ۱۰ میلیون و ۴۰۸ هزار تن کالا بهصورت سلف، ۶۲۵ هزار تن کالا بهصورت نسیه و بیش از ۱۵ میلیون و ۳۲۱ هزار تن کالا بهصورت نقدی مورد معامله قرار گرفت.
معامله 7.6 هزار میلیارد تومان کالا در فروردین
درنخستین ماه سالجاری، تالارهای مختلف بورس کالای ایران، شاهد معامله یک میلیون و 812 هزار تن انواع کالا به ارزش بیش از 76 هزار میلیارد ریال بود. دراین ماه در تالار فرآوردههای نفتی و پتروشیمی بورس کالای ایران یک میلیون و 316 هزار تن انواع کالا به ارزش 40 هزار و 994 میلیارد ریال در دو بخش داخلی و صادراتی معامله شد.
در این تالار بالغ بر 376 هزار و 119 تن انواع قیر، 170 هزار و 85 تن انواع مواد پلیمری و 83 هزار و 681 تن مواد شیمیایی، 3 هزار و 200 تن سلاپس واکس، 458 هزار و 420 تن وکیوم باتوم به فروش رسید. از دیگر کالاهای معامله شده در این تالار میتوان به دادوستد 860 تن عایق رطوبتی، 3 هزار و 624 تن روغن پایه، 85 هزار و 500 تن گوگرد و 135 هزار تن لوب کات اشاره کرد. تالار محصولات صنعتی و معدنی بورس کالای ایران نیز طی فروردین ماه میزبان معامله 485 هزار و 411 تن انواع کالا به ارزش 35 هزار و 561 میلیارد ریال بود.در این تالار 466 هزار و 811 تن انواع فولاد، 11 هزار و 760 تن انواع مس، 300 تن کنسانتره مولیبدن، 5 هزار و 20 تن آلومینیوم، 420 تن شمش روی، 100 تن سرب و یک هزار تن کک از سوی مشتریان خریداری شد.
برترینها در تالار فرآوردههای نفتی
در فروردین ماه امسال در تالار فرآوردههای نفتی معامله گران در حالی بیش از ۶۵۲ هزار تن انواع کالا را خرید و فروش کردند که ارزش ۱۲ هزار و ۶۷۰ میلیارد ریالی برای آن به ثبت رسید. در مقایسه کالاها وکیوم باتوم، لوب کات سبک و سنگین از نظر حجم و ارزش معاملات به ترتیب سه کالای برتر تالار مذکور در فروردین ماه بودند. معامله گران در مجموع بیش از ۴۵۸ هزار تن وکیوم را به ارزشی حدود ۸ هزار و ۳۰ میلیارد ریال خریدند که این حجم معاملات بیش از ۷۲ درصد از حجم کل معاملات این تالار را در بر میگرفت. حجم معاملات دو محصول دیگر نیز به ترتیب به ۷۲ هزار و ۵۰۰ تن و ۶۲ هزار و ۵۰۰ تن رسید.
بهترینهای تالار پتروشیمی
درتالار پتروشیمی نزدیک به ۲۲۵ هزار تن انواع کالا به ارزشی بیش از ۲۰ هزار میلیارد ریال معامله شد. براساس آمار معاملات فروردین ماه ۲۴ هزار و ۶۰۰ تن سود کاستیک معامله شد که این حجم با سهم ۱۱ درصدی از کل حجم تالار، بالاترین رقم معاملاتی در این دوره بود. استایرن منومر و پلی وینیل کلراید S۶۵ نیز به ترتیب دوم و سوم شدند. به طوری که بیش از ۲۳ هزار و ۵۶۰ تن استایرن منومر در بازار به فروش رسید و معامله گران نزدیک به ۱۸ هزار تن پلی وینیل کلراید S۶۵ را دادوستد کردند. اما از نظر ارزش معاملات، محصول پلی وینیل کلراید S۶۵ با ثبت رقم حدود ۱۶۱۷ میلیارد ریالی به جایگاه نخست صعود کرد. پس از آن نیز، استایرن منومر با ارزش ۱۵۲۵ میلیارد ریالی و الکیل بنزن خطی با ارزش ۱۱۸۱ میلیارد ریالی جایگاههای بعدی را از آن خود کردند.
برش
پرطرفدارهای تالار صنعتی
سه کالای شمش بلوم، ورق گرم B و ورق سرد C سه کالای پرمعامله تالار صنعتی در اولین ماه سالجاری بودند. در فروردین با فروش 155 هزارتن شمش بلوم، بالاترین سهم (معادل 32 درصد از کل حجم معاملات) به این محصول اختصاص داشت.
همچنین بیش از ۹۹ هزار تن ورق گرم B و نزدیک به ۹۰ هزار تن ورق سرد C نیز در این ماه معامله شد. اما از نظر ارزش معاملاتی، مس کاتد با حجم معاملاتی نزدیک به ۱۱ هزار تنی و با ارزش بیش از ۷ هزار و ۶۲۲ میلیارد ریال در صدر تالار صنعتی و معدنی ایستاد. دو محصول ورق سرد B و شمش بلوم نیز به ترتیب جایگاه دوم و سوم را کسب کردند. در فروردین ماه امسال در مجموع بیش از ۴۸۵ هزار تن انواع کالاهای صنعتی و معدنی به ارزشی بیش از ۳۵ هزار و ۵۶۱ میلیارد ریال در تالار نقرهای معامله شد.
همه چیز درباره سریالهای ماه رمضان؛ از حاشیه حضور گوهر خیراندیش در«زیرخاکی» تا بازگشت زوج خالق «وضعیت سفید»
دست پرتر سریالهای رمضان پس از شکست نوروزی تلویزیون
نرگس عاشوری
خبرنگار
با گذر از ایام نوروز و فروکش کردن بحثها درباره سریالهای ویژه عید، حالا ماه مبارک رمضان هم ماراتنی تازه برای سریالهای مناسبتی است و هم فرصتی برای تلویزیون تا این رسانه مهجور در ایران بیشتر دیده شود. در شرایطی که دستان خالی تلویزیون برای برنامههای ویژه افطار و بخصوص جالی خالی برنامه «ماه عسل» بیش از سال گذشته احساس میشود اما در کنداکتور 4 شبکه اصلی تلویزیون پخش سریال لحاظ شده است. اگر چه آنطور که از شواهد و قرائن برمیآید شاید امسال نتوان به گل کردن سریالی خاص امید بست اما بههرحال ساعات پس از افطار جزو ساعتهای طلایی پخش تلویزیون است و سریالهای تلویزیونی شانس بیشتری برای دیده شدن دارند. با این حال میتوان پیشبینی کرد شبکه سه سیما که سال گذشته با سریال «برادر جان» پرمخاطب بود امسال هم با همکاری تازه هادی مقدم دوست و حمید نعمتالله توفیق بیشتری در جلب رضایت مخاطبان داشته باشد. هادی مقدم دوست که به خاطر فیلمنامه «شعله ور» نامزد سیمرغ شد و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه برای «بیپولی» و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای «سر به مهر» را در کارنامه دارد در اولین تجربه سریالسازیاش «سرباز» را برای پخش از این شبکه آماده کرده است. از میان 4 سریال ویژه این ایام اما نامآشناترین سریال، سریال شبکه دو سیما «بچه مهندس» است که قرار است فصل سوم این مجموعه از این شبکه پخش شود. شناختهشدهترین کارگردان تلویزیونی اما جلیل سامان سازنده سریالهایی چون «ارمغان تاریکی» و «پروانه» است که قرار است سریال طنز «زیر خاکی» او از شبکه یک سیما پخش شود. شبکه تهران که چند سالی است قافیه را به دیگر شبکهها باخته هم سریال «پدر پسری» به کارگردانی محمدرضا حاجیغلامی را برای پخش در این ایام آماده کرده است.
گوهر خیراندیش متهم میشود
سریال نوروزی شبکه یک سیما اگر در ایام پخش درگیر حاشیهها شد و «پایتخت 6» به خاطر مسائل خارج از متن، سر زبانها افتاد سریال ماه رمضان این شبکه پیش از پخش جنجالآفرین شد و حرف و حدیثها پیرامون آن بالا گرفت. در حالی که نام سریال «زیر خاکی» بهصورت رسمی بهعنوان سریال مناسبتی شبکه یک سیما مطرح شده بود اما برخی رسانهها از احتمال جلوگیری از پخش این سریال خبر دادند. دلیل این اتفاق حواشی سفر خارج از کشور گوهر خیراندیش (مراسم ازدواج دخترش در امریکا و حضور خوانندگان شناخته شده در این مراسم) اعلام شد. زمزمههای غیررسمی از کوتاه شدن برخی سکانسهای حضور این بازیگر شنیده میشد که اظهارنظر کارگردان مهر تأییدی بر این گمانهزنیها زد. جلیل سامان در گفتوگویی عنوان کرد که گوهر خیراندیش با ما بد کرد و اگر به خاطر او سریال ممیزی بیشتری شود این بازیگر مقصر است. تب حواشی سریال «زیر خاکی» در حالی در چند روز اخیر در فضای رسانهای بالا گرفته است که در عین حال سیاست یک بام و دوهوای تلویزیون هم تعجببرانگیز است. از یک سو خبرهای احتمالی کم شدن سکانسهای حضور گوهر خیراندیش مطرح است و از سوی دیگر همزمان سریال «میوه ممنوعه» و برنامه «خندوانه» با حضور این بازیگر بازپخش میشود. این تصمیمات شتابزده واکنش برخی منتقدان و فیلمسازان را بههمراه داشته و محسن علی اکبری یکی از تهیهکنندگان تلویزیونی به ایلنا گفته که در شرایط امروز مردم به فضای مفرح نیاز دارند و نباید ایجاد حاشیه مانع دیده شدن فعالیتهای شبانهروزی یک گروه شود. او همچنین عنوان کرده که حضور گوهر خیراندیش در مراسم عروسی دخترش با توجه به شرایط سنی او اشکال شرعی ندارد! بهنظر میرسد عواقب شبیهسازی بخشهای پایانی فصل ششم «پایتخت» با دو فیلم «ممل امریکایی» و «همسفر» حالا حالاها گریبانگیر سریالهای تلویزیونی است و پس از سانسورهای سریال «نون خ» بویژه سکانس تقلید بازی بهروز وثوقی در فیلم «گوزنها» مسعود کیمیایی که حسابی خبرساز شد حالا نوبت به سانسور بازی بازیگران فیلمها و سریالهای پس از انقلاب هم رسیده و حتی سریال «زیر خاکی» در مظان توقیف قرار گرفته است. اگرچه دستان تلویزیون خالیتر از آن است که چنین ریسکی بکند و به احتمال زیاد از ساعت 22:15 امشب شاهد پخش این مجموعه خواهیم بود. علاوه بر خیراندیش، پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، هادی حجازیفر، نادر فلاح، امید روحانی و... هم در این سریال ایفای نقش کردهاند. بعد از سریال نوروزی«دوپینگ» این دومین سریال تلویزیونی هادی حجازیفر در سال 99 است. جلیل سامان که سه گانه «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را با محوریت تاریخ معاصر انقلاب و سازمان موسوم به مجاهدین خلق در سالهای ۵۰ و ۶۰ ساخته بود در «زیر خاکی» با رویکردی طنز سعی کرده بخشی از فرآیندهای اجتماعی کشور را روایت کند.
بازگشت ثریا قاسمی به تلویزیون
سریال «بچهمهندس» با فصل اولش که رمضان سال 97 روی آنتن رفت گل کرد. این مجموعه که داستان یک پرورشگاه را به تصویر میکشید به خاطر بازی خوب یونا تدین و نیوشا علیپور – که بعدها در «قصر شیرین» رضا میرکریمی خوش درخشیدند- دیده شد. فصل دوم این سریال که مربوط به دوران نوجوانی دو شخصیت اصلی قصه جواد و مژگان بود چندان رضایت مخاطبان را جلب نکرد. بخش سوم این سریال دوره جوانی جواد را روایت میکند و روزبه حصاری بازیگر این نقش است. ثریا قاسمی که از آخرین حضورش در تلویزیون حدود دو سال میگذرد (سریال نوروزی «هیأت مدیره» بهکارگردانی مازیار میری) در کنار فرهاد قائمیان، کامران تفتی، اتابک نادری، سیدمهرداد ضیایی، کاوه سماکباشی، فرناز رهنما، شیوا خسرومهر و... از بازیگران جدیدی هستند که در فصل سوم «بچه مهندس» حضور دارند. کارگردان این سریال همچون فصل اول، علی غفاری است که مهمترین فیلم کارنامهاش «استرداد» است. «بچهمهندس 3» به تهیهکنندگی سعید سعدی هر شب ساعت ٢١:٣٠ از شبکه دو پخش میشود.
کاری تازه از یک زوج هنری موفق
با شنیدن نام هادی مقدمدوست، نام یک نویسنده سینمایی کاربلد در ذهن اغلب مخاطبان جدی سینما تداعی میشود: حمید نعمتالله؛ از «بیپولی» و «آرایش غلیظ» و «شعلهور» گرفته تا مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید». در همه این آثار نعمتالله کارگردان بود و هادی مقدمدوست بهعنوان فیلمنامهنویس با او همکاری میکرد. حالا در اولین تجربه سریالسازی مقدمدوست این همکاری ادامه داشته و حمید نعمتالله در نگارش فیلمنامه به او کمک کرده است. در تعریف «#سرباز» که وسوسهبرانگیزترین سریال این ایام است گفته شده که ماجراهایی عاشقانه و حماسی دارد و حکایت سرباز وظیفهای بهنام یحیی، همسرش یلدا و رفقای همخدمتیاش است. یکی از ویژگیهای شاخص این سریال تعدد لوکیشن است و در شهرهای مختلفی همچون تهران، لواسان، ساوه، قم، زاهدان، اهواز، خرمشهر، آبادان، زابل، قزوین، دماوند، پرند، مشهد و همچنین درکشور عراق در شهرهای کربلا و نجف تصویربرداری شده است. «#سرباز» ترکیب پروپیمانی هم بهلحاظ بازیگری دارد و آرش مجیدی، الیکا عبدالرزاقی، پدرام شریفی، رویا تیموریان، کوروش تهامی، نیما شعباننژاد، سیاوش خیرابی، علی عامل هاشمی، جمال اجلالی، اسماعیل محرابی، گلوریا هاردی، افسانه کمالی، جواد خواجوی (چهره شناخته شده فضای مجازی)، فرحناز منافی ظاهر، کاوه آهنگر، مهتاب ثروتی، محبوبه صادقی، مهدی مستبصری و دریا بخشنده … از بازیگران آن هستند. این سریال ۵۰ قسمتی به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی هر شب ساعت 20:45 روی آنتن شبکه سه میرود و پخش آن پس از اتمام شبهای ماه مبارک رمضان نیز ادامه خواهد داشت.
از همکاری با میرکریمی و مهرجویی تا حضور در یک سریال اقتباسی
«پدر پسری» هم اولین سریال تلویزیونی محمدرضا حاجی غلامی در مقام کارگردان است. این سریال اقتباسی از کتاب «آخرین نشان مردی» به قلم مهرداد صدقی است که بهصورت طنزگونه و اپیزودیک پخش میشود. محمدجواد جعفرپور که بازیگری را در کودکی و با فیلمهایی چون «بههمین سادگی» رضا میرکریمی، «نارنجیپوش»داریوس مهرجویی و «شکارچی شنبه» پرویز شیخ طادی شروع کرد در اولین تجربه تلویزیونیاش نقش محوری سریال «پدرپسری» را ایفا میکند؛ نقش پسر جوان دانشجویی که درگیر ارائه پایاننامه است و با معضلاتی در خانواده هم روبهروست. عزتالله مهرآوران، افشین سنگچاپ، مهران رجبی و مریم سرمدی از دیگر بازیگران این سریال 40 قسمتی هستند. «پدر پسری» به تهیهکنندگی رضا جودی هر شب ساعت 23 از شبکه تهران پخش میشود.
خبرنگار
با گذر از ایام نوروز و فروکش کردن بحثها درباره سریالهای ویژه عید، حالا ماه مبارک رمضان هم ماراتنی تازه برای سریالهای مناسبتی است و هم فرصتی برای تلویزیون تا این رسانه مهجور در ایران بیشتر دیده شود. در شرایطی که دستان خالی تلویزیون برای برنامههای ویژه افطار و بخصوص جالی خالی برنامه «ماه عسل» بیش از سال گذشته احساس میشود اما در کنداکتور 4 شبکه اصلی تلویزیون پخش سریال لحاظ شده است. اگر چه آنطور که از شواهد و قرائن برمیآید شاید امسال نتوان به گل کردن سریالی خاص امید بست اما بههرحال ساعات پس از افطار جزو ساعتهای طلایی پخش تلویزیون است و سریالهای تلویزیونی شانس بیشتری برای دیده شدن دارند. با این حال میتوان پیشبینی کرد شبکه سه سیما که سال گذشته با سریال «برادر جان» پرمخاطب بود امسال هم با همکاری تازه هادی مقدم دوست و حمید نعمتالله توفیق بیشتری در جلب رضایت مخاطبان داشته باشد. هادی مقدم دوست که به خاطر فیلمنامه «شعله ور» نامزد سیمرغ شد و دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه برای «بیپولی» و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای «سر به مهر» را در کارنامه دارد در اولین تجربه سریالسازیاش «سرباز» را برای پخش از این شبکه آماده کرده است. از میان 4 سریال ویژه این ایام اما نامآشناترین سریال، سریال شبکه دو سیما «بچه مهندس» است که قرار است فصل سوم این مجموعه از این شبکه پخش شود. شناختهشدهترین کارگردان تلویزیونی اما جلیل سامان سازنده سریالهایی چون «ارمغان تاریکی» و «پروانه» است که قرار است سریال طنز «زیر خاکی» او از شبکه یک سیما پخش شود. شبکه تهران که چند سالی است قافیه را به دیگر شبکهها باخته هم سریال «پدر پسری» به کارگردانی محمدرضا حاجیغلامی را برای پخش در این ایام آماده کرده است.
گوهر خیراندیش متهم میشود
سریال نوروزی شبکه یک سیما اگر در ایام پخش درگیر حاشیهها شد و «پایتخت 6» به خاطر مسائل خارج از متن، سر زبانها افتاد سریال ماه رمضان این شبکه پیش از پخش جنجالآفرین شد و حرف و حدیثها پیرامون آن بالا گرفت. در حالی که نام سریال «زیر خاکی» بهصورت رسمی بهعنوان سریال مناسبتی شبکه یک سیما مطرح شده بود اما برخی رسانهها از احتمال جلوگیری از پخش این سریال خبر دادند. دلیل این اتفاق حواشی سفر خارج از کشور گوهر خیراندیش (مراسم ازدواج دخترش در امریکا و حضور خوانندگان شناخته شده در این مراسم) اعلام شد. زمزمههای غیررسمی از کوتاه شدن برخی سکانسهای حضور این بازیگر شنیده میشد که اظهارنظر کارگردان مهر تأییدی بر این گمانهزنیها زد. جلیل سامان در گفتوگویی عنوان کرد که گوهر خیراندیش با ما بد کرد و اگر به خاطر او سریال ممیزی بیشتری شود این بازیگر مقصر است. تب حواشی سریال «زیر خاکی» در حالی در چند روز اخیر در فضای رسانهای بالا گرفته است که در عین حال سیاست یک بام و دوهوای تلویزیون هم تعجببرانگیز است. از یک سو خبرهای احتمالی کم شدن سکانسهای حضور گوهر خیراندیش مطرح است و از سوی دیگر همزمان سریال «میوه ممنوعه» و برنامه «خندوانه» با حضور این بازیگر بازپخش میشود. این تصمیمات شتابزده واکنش برخی منتقدان و فیلمسازان را بههمراه داشته و محسن علی اکبری یکی از تهیهکنندگان تلویزیونی به ایلنا گفته که در شرایط امروز مردم به فضای مفرح نیاز دارند و نباید ایجاد حاشیه مانع دیده شدن فعالیتهای شبانهروزی یک گروه شود. او همچنین عنوان کرده که حضور گوهر خیراندیش در مراسم عروسی دخترش با توجه به شرایط سنی او اشکال شرعی ندارد! بهنظر میرسد عواقب شبیهسازی بخشهای پایانی فصل ششم «پایتخت» با دو فیلم «ممل امریکایی» و «همسفر» حالا حالاها گریبانگیر سریالهای تلویزیونی است و پس از سانسورهای سریال «نون خ» بویژه سکانس تقلید بازی بهروز وثوقی در فیلم «گوزنها» مسعود کیمیایی که حسابی خبرساز شد حالا نوبت به سانسور بازی بازیگران فیلمها و سریالهای پس از انقلاب هم رسیده و حتی سریال «زیر خاکی» در مظان توقیف قرار گرفته است. اگرچه دستان تلویزیون خالیتر از آن است که چنین ریسکی بکند و به احتمال زیاد از ساعت 22:15 امشب شاهد پخش این مجموعه خواهیم بود. علاوه بر خیراندیش، پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، هادی حجازیفر، نادر فلاح، امید روحانی و... هم در این سریال ایفای نقش کردهاند. بعد از سریال نوروزی«دوپینگ» این دومین سریال تلویزیونی هادی حجازیفر در سال 99 است. جلیل سامان که سه گانه «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را با محوریت تاریخ معاصر انقلاب و سازمان موسوم به مجاهدین خلق در سالهای ۵۰ و ۶۰ ساخته بود در «زیر خاکی» با رویکردی طنز سعی کرده بخشی از فرآیندهای اجتماعی کشور را روایت کند.
بازگشت ثریا قاسمی به تلویزیون
سریال «بچهمهندس» با فصل اولش که رمضان سال 97 روی آنتن رفت گل کرد. این مجموعه که داستان یک پرورشگاه را به تصویر میکشید به خاطر بازی خوب یونا تدین و نیوشا علیپور – که بعدها در «قصر شیرین» رضا میرکریمی خوش درخشیدند- دیده شد. فصل دوم این سریال که مربوط به دوران نوجوانی دو شخصیت اصلی قصه جواد و مژگان بود چندان رضایت مخاطبان را جلب نکرد. بخش سوم این سریال دوره جوانی جواد را روایت میکند و روزبه حصاری بازیگر این نقش است. ثریا قاسمی که از آخرین حضورش در تلویزیون حدود دو سال میگذرد (سریال نوروزی «هیأت مدیره» بهکارگردانی مازیار میری) در کنار فرهاد قائمیان، کامران تفتی، اتابک نادری، سیدمهرداد ضیایی، کاوه سماکباشی، فرناز رهنما، شیوا خسرومهر و... از بازیگران جدیدی هستند که در فصل سوم «بچه مهندس» حضور دارند. کارگردان این سریال همچون فصل اول، علی غفاری است که مهمترین فیلم کارنامهاش «استرداد» است. «بچهمهندس 3» به تهیهکنندگی سعید سعدی هر شب ساعت ٢١:٣٠ از شبکه دو پخش میشود.
کاری تازه از یک زوج هنری موفق
با شنیدن نام هادی مقدمدوست، نام یک نویسنده سینمایی کاربلد در ذهن اغلب مخاطبان جدی سینما تداعی میشود: حمید نعمتالله؛ از «بیپولی» و «آرایش غلیظ» و «شعلهور» گرفته تا مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید». در همه این آثار نعمتالله کارگردان بود و هادی مقدمدوست بهعنوان فیلمنامهنویس با او همکاری میکرد. حالا در اولین تجربه سریالسازی مقدمدوست این همکاری ادامه داشته و حمید نعمتالله در نگارش فیلمنامه به او کمک کرده است. در تعریف «#سرباز» که وسوسهبرانگیزترین سریال این ایام است گفته شده که ماجراهایی عاشقانه و حماسی دارد و حکایت سرباز وظیفهای بهنام یحیی، همسرش یلدا و رفقای همخدمتیاش است. یکی از ویژگیهای شاخص این سریال تعدد لوکیشن است و در شهرهای مختلفی همچون تهران، لواسان، ساوه، قم، زاهدان، اهواز، خرمشهر، آبادان، زابل، قزوین، دماوند، پرند، مشهد و همچنین درکشور عراق در شهرهای کربلا و نجف تصویربرداری شده است. «#سرباز» ترکیب پروپیمانی هم بهلحاظ بازیگری دارد و آرش مجیدی، الیکا عبدالرزاقی، پدرام شریفی، رویا تیموریان، کوروش تهامی، نیما شعباننژاد، سیاوش خیرابی، علی عامل هاشمی، جمال اجلالی، اسماعیل محرابی، گلوریا هاردی، افسانه کمالی، جواد خواجوی (چهره شناخته شده فضای مجازی)، فرحناز منافی ظاهر، کاوه آهنگر، مهتاب ثروتی، محبوبه صادقی، مهدی مستبصری و دریا بخشنده … از بازیگران آن هستند. این سریال ۵۰ قسمتی به تهیهکنندگی محمدرضا شفیعی هر شب ساعت 20:45 روی آنتن شبکه سه میرود و پخش آن پس از اتمام شبهای ماه مبارک رمضان نیز ادامه خواهد داشت.
از همکاری با میرکریمی و مهرجویی تا حضور در یک سریال اقتباسی
«پدر پسری» هم اولین سریال تلویزیونی محمدرضا حاجی غلامی در مقام کارگردان است. این سریال اقتباسی از کتاب «آخرین نشان مردی» به قلم مهرداد صدقی است که بهصورت طنزگونه و اپیزودیک پخش میشود. محمدجواد جعفرپور که بازیگری را در کودکی و با فیلمهایی چون «بههمین سادگی» رضا میرکریمی، «نارنجیپوش»داریوس مهرجویی و «شکارچی شنبه» پرویز شیخ طادی شروع کرد در اولین تجربه تلویزیونیاش نقش محوری سریال «پدرپسری» را ایفا میکند؛ نقش پسر جوان دانشجویی که درگیر ارائه پایاننامه است و با معضلاتی در خانواده هم روبهروست. عزتالله مهرآوران، افشین سنگچاپ، مهران رجبی و مریم سرمدی از دیگر بازیگران این سریال 40 قسمتی هستند. «پدر پسری» به تهیهکنندگی رضا جودی هر شب ساعت 23 از شبکه تهران پخش میشود.
آمار رسمی بیکاران امریکا به 26.5 میلیون نفر رسید
امریکا؛ از بحران همهگیری تا معضل بیکاری
ندا آکیش
خبرنگار
پس از آنکه وزارت کار ایالات متحده امریکا روز پنجشنبه به وقت محلی از تازهترین آمار بیکاری در امریکا به خاطر همهگیری ویروس کرونا پرده برداشت و شمار بیکاران این کشور را 26.5 میلیون نفر اعلام کرده، مجلس نمایندگان امریکا با 388 رأی موافق در مقابل 5 رأی مخالف کمک 484 میلیارد دلاری برای مشاغل کوچک و بیمارستانها را تصویب کرد. این بودجه در سنا هم به تصویب رسید و منتظر امضای رئیس جمهوری است. پیش از این نیز کنگره در ماه مارس بسته کمکی 350 میلیارد دلاری را برای مشاغل کوچک تصویب کرده بود.
مجله «آتلانتیک» پس از بررسی تجربیات بیکاری در 20 سال گذشته پیشبینی کرده است که این بحران بیکاری دو فاز جداگانه داشته باشد. در فاز اول کشور تا حد زیادی به این بحران با حس اتحاد و شفقت برای میلیونها امریکایی که شغلشان را از دست دادهاند، پاسخ میدهد. امریکاییها درک خواهند کرد که فشارهای بیرونی شامل ویروس کرونا و سیاستهای دولت برای ایجاد فاصلهگذاری اجتماعی بحران بیکاری جمعی را رقم زده است و آنها به این مخمصه با دیده خوشبینی نگاه خواهند کرد. حدود 26 میلیون نفری که از یک ماه قبل تاکنون در امریکا فرم بیکاری پر کردهاند، با بستههای حمایتی ای که کنگره تصویب کرده و سیاستهای حمایتی موقتی دولت احتمالاً بر مشکلات خود فائق آیند و بالاخره این همهگیری ویروس کرونا دیر یا زود تمام خواهد شد و شرایط اقتصادی بهبود خواهد یافت.
در فاز دوم بحران بیکاری کنونی امریکا، شرکتها استخدام دوباره کارگران خود را آغاز خواهند کرد. اگر نگاهی به گذشته بیندازیم بسیاری از کارفرمایان از این فرصت بحران به نفع خود استفاده خواهند کرد و کارکنان سابق خود را با حقوق و دستمزدی پایینتر از قبل به کار میگیرند. در شرایط اقتصادی نرمال پایین آوردن دستمزدها یا به خطر انداختن امنیت شغلی کارکنان باعث میشود تظاهرات کارگری راه بیفتد اما در زمانهای بحران بیکاری که کارگران پس از چند ماه سخت بالاخره موفق شدهاند سر کارهای خود بازگردند، حتی اگر حقوقها کم شود و سختی کار افزایش یابد، احتمال بروز اعتراضهای بیکاری به حداقل میرسد.
همچنین حتی پس از پرداخت یارانه هایی که دولت امریکا برای مشاغل کوچک در نظر گرفته تعطیلی طولانی مغازهها میتواند بسیاری از این کسب و کارها را از بین ببرد. کسب و کارهایی که حتی قبل از بحران کووید19 هم به خاطر فروشگاههای آنلاین مانند والمارت و آمازون شرایط خوبی نداشتند. تنها چیزی که این کسب و کارها را زنده نگه داشته بود این بود که مشتریان آنها افرادی بودند که به خرید بهعنوان یک تفریح دارای تعامل اجتماعی و انسانی نگاه میکردند و ترجیح میدادند به جای خرید آنلاین حضوری خرید کنند اما کمپانیها و شرکتها بهطور معمول فرصت به حداقل رساندن هزینههای خود را از دست نخواهند داد. آنها به احتمال زیاد از نیروی کار خود میکاهند، بیش از پیش به کامپیوترها، روباتها و فناوری متوسل خواهند شد، کارها را با پیمانکاران واسپاری خواهند کرد یا اصلاً تمام و کمال بخش تولیدی خود را به بیرون از مرزها که نیروی کار ارزان است منتقل خواهند کرد. در فاز دوم رکود اقتصادی ناشی از ویروس کرونا شبکه امنیت اجتماعی امریکاییها به طور موقتی تقویت خواهد شد اما هیچ پولی برای کمک به افرادی که طولانی مدت بیکار بودهاند وجود نخواهد داشت. همین سه سال قبل بود که کنگره بیش از حد مالیاتها را کاهش داد و از این اتفاق به طرز غیرمنصفانهای ثروتمندان امریکا بیشترین نفع را بردند. حالا هم به خاطر ویروس کرونا کنگره مزایا و کمکهای مالی را برای بیکار شدهها در نظر گرفته اما اگر اعطای این مزایا متوقف شود، بیکارها و خانواده هایشان با فروپاشی اقتصادی مواجه خواهند شد. شفقت و دلسوزی عمومی که اکنون در امریکا در قبال بیکاران حاکم است رفته رفته جای خود را به خشم خواهد داد و رسانههای حزبی هم به این خشم دامن خواهند زد.
عزم خیّران برای کمک به نیازمندان در ماه مبارک رمضان
رسم نیکوکاری با کرونا ور نمیافتد
حمیرا حیدریان
خبرنگار
کرونا هرچند به فاصله اجتماعی دامن زده و فاصله فیزیکی آدمها را بیشتر کرده اما دلها ی بزرگ جایی است که کرونا به آنجا راهی ندارد.
همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان از دور و نزدیک ایران خبر میرسد که نیکوکاران با عزمی قوی تر از گذشته به کمک نیازمندان و آسیب دیدگان اقتصادی و اجتماعی از کرونا شتافتهاند.
یونس ژائله، رئیس اتاق بازرگانی استان آذربایجان شرقی در گفت وگو با «ایران»، از پویش داوطلبانه اصناف تبریز برای کمک به نیازمندان خبرداد. او گفت: 10 هزار بسته حمایتی بین اقشار آسیب پذیر و کم درآمد آذربایجان شرقی در ماه مبارک رمضان توزیع میشود. وی افزود: با آغاز ماه مبارک رمضان و با توجه به شیوع بیماری کرونا که به دنبال آن بسیاری از کسبه و اصناف تعطیل و دچار ضرر و زیان شده اند و از افراد کم درآمد محسوب میشوند، اتاق اصناف با همکاری بخش خصوصی اقدام به جمع آوری بستههای حمایتی کرده است که در سراسر استان از جمله شهر تبریز توزیع خواهد شد. این مسئول اظهار داشت: ١٠ هزار بسته آماده شده از امروز (٦ اردیبهشت) بین نیازمندان توزیع خواهد شد. ضمن اینکه امیدواریم این حرکت با کمک خیرین تا پایان ماه مبارک رمضان و اتمام بیماری کرونا ادامه داشته باشد. مدیرکل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی نیز با بیان اینکه امسال به دلیل شیوع کرونا وقفهای مربوط به اطعام روزهداران برگزار نخواهد شد، گفت: طی ماه رمضان ۲۵۰۰ بسته مواد غذایی از محل نیات وقف بین نیازمندان شناسایی شده توزیع خواهد شد.
حجتالاسلام پرویز بخشیپور اظهار کرد: برخی از نیات مرتبط با ماه رمضان در استان توسط واقفان وجود دارد که اجرای آن با تجمعاتی همراه است که به منظور جلوگیری از شیوع کرونا از اجرای آن صرفنظر خواهیم کرد. وی افزود: در طرح ضیافت همدلی از محل موقوفات و کمک خیرین، بستههای غذایی در طول ماه رمضان بین خانوادههای نیازمندی که از طریق کمیته امداد و استانداری شناسایی شدهاند، توزیع خواهد شد.
محمد هاشمی، رئیس اتاق بازرگانی استان فارس نیز در این خصوص به خبرنگار «ایران» گفت: ٧٠٠ خیریه در استان فارس فعالیت دارند که در مقاطع مختلف از جمله ماه مبارک رمضان اقدام به جمعآوری و توزیع اقلام مصرفی برای نیازمندان در سراسر استان میکنند اما در این ماه مبارک و با توجه به شیوع بیماری کرونا که به بخش زیادی از کارگران و کارفرمایان بخصوص بنگاههای کوچک تر آسیب زده است، ترجیح ما بر این است که به جای توزیع اقلام غذایی هزینه آن را به صورت بن در اختیار کارگران نیازمند قرار دهیم تا شاید گوشه کوچکی از آسیب وارده از بیماری کرونا را بتوانیم جبران کنیم.
محمد هاشمی با اشاره به اینکه این کمکها تنها بخش کوچکی از نیاز هزاران کارگر اصناف این استان را پوشش میدهد، اظهار داشت: قطعاً دولت باید با حمایتهای خود توجه ویژه ای به این قشر زحمتکش داشته باشد و در کنار آن اعضای اتاق اصناف از این افراد حمایت میکند تا بیشتر از این دچار آسیبهای اقتصادی نشوند.
نوید مسائلی، مدیر مؤسسه مردم نهاد طلوع مهر و دوستی اصفهان نیز در گفت و گو با «ایران» از حمایت مؤسسات مردم نهاد از کودکان و نیازمندان استان اصفهان خبر داد و گفت: دهها مؤسسه مردمنهاد در استان مشغول فعالیت هستند که با شروع بیماری کرونا هر یک به نوبه خود اقدام به کمکرسانی کردهاند و حال با توجه به روند این بیماری و نیز آسیب پذیر بودن قشر نیازمند جامعه و با شروع ماه مبارک رمضان، این مؤسسات خودجوش اقدام به جمع آوری و توزیع اقلام معیشتی برای آنان کرده است که مؤسسه ما در این حرکت همگام با سایر نهادها وارد عمل شده است. وی افزود: از آنجایی که کودکان کار به نوعی نانآور خانواده هستند و با شیوع بیماری کرونا از فعالیت بازداشته شده اند، مؤسسه ما اقدام به جمع آوری و توزیع اقلام و بستههای معیشتی برای ٧٠٠کودک کار در شهر اصفهان و دولت آباد کرده است.
محمدرضا حضرتپور، لیبرو تیم ملی والیبال در گفتوگو با «ایران»:
کمک ورزشکاران به مردم و بیمارستانها محبت نیست، وظیفه است
حامد جیرودی
خبرنگار
در روزهایی که خیلیها تلاش میکنند نقشی در راه مقابله با ویروس کرونا داشته باشند، آنقدر خبرهای کمک ورزشکاران زیاد است که حسابش از دستمان در رفته. یکی از این ستارهها، بازیکنی نام آشنا برای علاقه مندان به ورزش بخصوص طرفداران والیبال است. محمدرضا حضرتپور بازیکن ارومیهای تیم ملی والیبال چند روز پیش ضمن تهیه تجهیزات پزشکی برای 2 بیمارستان این شهر، با پرستاران و کادر درمانی نیز دیدار کرد. لیبرو 21 ساله تیم والیبال شهرداری ارومیه درخصوص اقدامات خود به خبرنگار«ایران» گفت: «نه تنها در ارومیه بلکه در کل کشور همه برای جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا تلاش میکنند. وقتی به بیمارستان طالقانی ارومیه مراجعه کردم، فکر نمیکردم که از لحاظ تجهیزات چیزی کم داشته باشند. البته ماسک، گان و دستکش داشتند ولی شیلد مناسب با گان سرهم و عینک نداشتند. برای همین تصمیم گرفتم کمکهایی هر چند کم به بیمارستان داشته باشم. با چند شرکت تجهیزات پزشکی هم صحبت کردم که گفتند پرستاران بیشتر وقتها خودشان میآیند وسایل مورد نیازشان را تهیه میکنند. در ادامه با بیمارستان امام خمینی(ره) ارومیه هم که صحبت کردم، دیدم آنها هم کمبود وسایل دارند. برای همین تصمیم گرفتم که به این دو بیمارستان کمک کنم.» او قصد دارد کمکهای خود را به مردم ارومیه هم برساند: «برنامه دیگری هم دارم. میخواهم به افراد بیبضاعت و کسانی که کرونا کسب و کارشان را با مشکل مواجه کرده هم کمک برسانم. افراد و مشاغل زیادی هستند که در این مدت نتوانستهاند درآمد مناسبی داشته باشند و برای همین حدود 40، 30 درصد از کمکهایم را به آنها اختصاص میدهم و از چند روز دیگر اقلامی مانند برنج و روغن را بهدست افراد نیازمند میرسانم.»
البته حضرتپور در این مسیر خیرخواهانه تنها نیست. تعدادی از همبازیان لیبرو تیم ملی، او را در اقدامات نوع دوستانه همراهی میکنند: «بچههای تیم ملی خیلی کمک کردهاند. وقتی با امیر غفور، سیدمحمد موسوی و سعید معروف صحبت کردم، خیلی از این موضوع استقبال کردند و قرار شد کمکهایشان را به ما برسانند. میلاد عبادیپور، میثم صالحی، علی اصغر مجرد و جواد کریمی هم کمک کردند. همچنین آقای بهنام محمودی هم خیلی کمک کرد و توانستیم وسایل زیادی تهیه کنیم. همانطور که گفتم بخشی از کمکها را هم میخواهیم به دست مردم برسانیم.»
براساس اخباری که هر روز در رسانهها منتشر میشود، ورزشکاران رشتههای مختلف سعی میکنند گامی در این مسیر بردارند و ماجرا تنها به والیبال یا کشتی و فوتبال محدود نمیشود. حضرتپور در این باره نظر قابل توجهی دارد:«من فکر میکنم در مواقع بحرانی و در شرایط فعلی که همه انسانها یک دشمن مشترک به نام کرونا دارند، وظیفهمان است که به هم کمک کنیم. فرقی هم نمیکند که ورزشکار باشیم یا مثلاً چهرهای سیاسی. از طرفی بهنظر من ورزشکاری که کمک میکند، محبت نیست، وظیفهاش است. باید به هم یاری برسانیم تا کرونا را شکست دهیم.»
در حالی که تمام مسابقات لغو شده و ورزشکاران هم از انجام تمرینات گروهی منع شدهاند، حضرتپور سعی میکند آمادگی جسمانی اش را حفظ کند:«طبیعتاً در این مدت که وضعیت کرونا شدید شد، نتوانستیم در سالن تمرین کنیم ولی سعی کردهام تمرینات هوازی را بهصورت انفرادی انجام دهم و وزنه هم میزنم. در روزهای آینده که شرایط بهتر و سختگیریها کمتر شد، حالا نه بهصورت دسته جمعی ولی با دو سه نفر تمرین با توپ را شروع خواهیم کرد.»
در این روزهای کرونایی، اتفاق مهمی در تیم ملی والیبال افتاد. تعویق یکساله المپیک توکیو باعث شد فدراسیون والیبال به همکاری خود با ایگور کولاکوویچ که قراردادش تا پایان المپیک 2020 بود، خاتمه دهد. حضرتپور درخصوص سؤالی مبنی بر اینکه نظرش در این باره چیست؟ چنین پاسخ داد:«این تصمیم فدراسیون بوده و من نمیتوانم دخالتی درباره آن داشته باشم. البته آقای کولاکوویچ خیلی برای والیبال ایران زحمت کشید و حالا تصمیم با فدراسیون است که مربی ایرانی بیاورد یا خارجی، وظیفه ما بازیکنان هم این است که برای تیم ملی خوب بازی کنیم.» این بازیکن که در سال 2017 همراه با تیم ملی نوجوانان و در سال 2019 همراه با تیم ملی جوانان به قهرمانی جهان رسید و در بازیهای آسیایی 2018 قهرمانی با تیم ملی بزرگسالان را تجربه کرد، تعویق یکساله المپیک را به سود والیبال ایران میداند:«به نظرم اتفاق خوبی است. فکر میکنم که لیگ برتر قرار است زودتر شروع شود و اردوهای تیم ملی هم برگزار خواهد شد و وقت زیادی داریم تا به آمادگی ایده آل برسیم.»
شکست کرونا موفقیت همه است
محمود واعظی
رئیس دفتر رئیسجمهوری
برخی از مخالفان سنتی به بهانههای مختلف و بهنام انتقاد، عملیات روانی و تخریب دولت را همچنان ادامه میدهند، همواره یکی از سیاستهای دولت شفافسازی و توضیح به افکار عمومی برای رفع شبهات و ابهامات به وجود آمده در افکار عمومی است و این پاسخگویی البته نه صرفاً برای دفاع از دولت یا مقابله با جنگ روانی علیه دولت که با هدف دفاع از حق و صیانت از اعتماد عمومی انجام میشود. با این حال سؤال اساسی این است که در بحبوحه نبرد همهجانبه کشور در دو جبهه دشوار تحریم و کرونا، چرا باید بخشی از تمرکز و قوای دستگاههای اجرایی، بهجای اولویتهای کشور، صرف رفع شبهه و مقابله با تشویش اذهان عمومی شود؟ آیا وقت آن نشده که همه ما که در این کشور فعالیت سیاسی میکنیم یا مشغول خدمت در مسئولیتهای رسمی هستیم، علایق و منافع شخصی و حزبی خود را کنار بگذاریم و ...
بهنام ایران و منافع ملی در کنار یکدیگر بایستیم؟ این سؤالی است که مردم هم این روزها میپرسند؛ دیگر چه بحرانی باید رخ دهد که اینها رقابتهای بیحاصل و مخرب سیاسی را کنار بگذارند، بحرانی بزرگتر از همزمانی نامیمون کرونا و تحریم که جان و معیشت تک تک مردم را تهدید میکند؟
گروههای معاند خارج از کشور با کمک برخی کشورها از طریق رسانههای خود جنگ روانی تمامعیار علیه ایران راه انداختهاند، آنها مأموریت دارند به روشهای مختلف در هر مقطع روی موضوعاتی تبلیغ کنند تا مردم را نسبت به نظام و مسئولان و کارآمدی دستگاههای اجرایی بیاعتماد سازند. در این روزهای سخت لازم است مبانی و روشهای سیاستورزی تغییر کند. جریانی که در انتخابات موفق نمیشود، نباید تمام هم وغم خود را مصروف این کند که به مردم ثابت کند اشتباه انتخاب کردهاند. در رقابتهای سیاسی سطح معقولی از بگومگوها میان جناحهای مختلف تا زمانی که به امنیت و منافع ملی ضربه نزنند، پذیرفتنی است. اما در شرایطی که کشور درگیر بحرانی عالمگیر است که سلامت یکایک شهروندان کشور را تهدید میکند، مردم تحت هیچ شرایطی، انشقاق، چند دستگی و دعاوی مرسوم را از نیروهای سیاسی نمیپذیرند. مردم بحق این انتظار را دارند که دغدغه همه نیروهای سیاسی حفظ جان و سلامت آنها باشد و از همین رو، آنهایی که امروز بر طبل سیاسیبازی و تخریب و تخطئه میکوبند، عکس خواست و سلیقه مردم گام برمیدارند.
گذشته از این، میزان توفیق سیاستهای کنترلی در مصاف با پاندمی کرونا، وابستگی مستقیم به میزان همراهی مردم دارد. هرچقدر دستورالعملها و پروتکلهای ابلاغی از سوی مردم جدی گرفته و بدرستی و با دقت اجرا شود، شانس موفقیت سیاستگذاریها بیشتر است و هرچقدر اقبال عمومی به سیاستهای ابلاغی کمتر باشد، سرعت شیوع بیماری بالاتر میرود. در چنین شرایطی اگر ارکان کشور و نیروهای سیاسی در راستای وحدت و یکپارچگی گام برندارند، چطور میتوانیم از مردم انتظار وحدت و انسجام و همراهی کامل با سیاستگذاریها را داشته باشیم؟ البته بر خلاف برخی نیروها و گروههای معدود سیاسی، مردم درک بالایی از موقعیت کشور دارند. آنها بدرستی از همه مسئولان و جناحهای سیاسی انتظار دارند در شرایط فعلی منافع حزبی و جناحی خودشان را –لااقل موقتاً- کنار بگذارند و فکر و ذکرشان سلامت و معیشت شهروندان باشد.
بنده بهعنوان عضو کوچکی از دولت، صراحتاً به مردم و همه جناحهای سیاسی عرض میکنم که موفقیت در کنترل بیماری کرونا، فقط در کارنامه دولت تدبیرو امید ثبت نمیشود و موفقیت همه ارگانهای نظام و مردم است. برخی از گروههای سیاسی قادر نیستند از مارپیچ منافع حزبی بیرون بیایند و از موضع ملی به مسائل کشور بنگرند. آنها باید بدانند که غلبه بر کرونا، نه فقط پیروزی دولت که پیروزی یکایک ملت و همه نیروها و جناحهای سیاسی است. تاکنون هم اگر بنا برآمار و ارقام و مستندات سازمان بهداشت جهانی، نسبت به خیلی کشورهای دیگر، عملکرد بهتری را در مدیریت کرونا داشتهایم، نتیجه وحدت و انسجام ساختارها و نیروها در کشور و همراهی بسیار خوب مردم است. هرچقدر وحدت و انسجام را تقویت کنیم، توفیق بیشتری خواهیم داشت و اگر در جهت عکس گام برداریم، در حقیقت علیه سلامت مردم، منافع ملی و امنیت ملی گام برداشتهایم.
جریانهایی که دغدغه انتخابات سال آینده را دارند هم مطمئن باشند، راه انتخابات پرشکوهی که کشور را از خطرات و بلایای آتی بیمه کند، قطعاً از میدان مبارزهای میگذرد که کشور امروز درگیر آن است. امروز اگر با یکپارچگی، بتوانیم بر ویروس کرونا غلبه کنیم و بحران را با کمترین هزینه و بهترین شکل پشت سر بگذاریم، فردا شاهد مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خواهیم بود اما امروز اگر نتوانیم آنطور که مردم انتظار دارند، از سلامت و معیشتشان حفاظت کنیم، نتیجهاش تضعیف اعتماد عمومی و ناامیدی آنها از آینده خواهد بود. بیاعتمادی و ناامیدی مردم هم بلیهای است دودش نه فقط به چشم دولت، که به چشم همه فعالان و جناحهای سیاسی خواهد رفت.
رئیس دفتر رئیسجمهوری
برخی از مخالفان سنتی به بهانههای مختلف و بهنام انتقاد، عملیات روانی و تخریب دولت را همچنان ادامه میدهند، همواره یکی از سیاستهای دولت شفافسازی و توضیح به افکار عمومی برای رفع شبهات و ابهامات به وجود آمده در افکار عمومی است و این پاسخگویی البته نه صرفاً برای دفاع از دولت یا مقابله با جنگ روانی علیه دولت که با هدف دفاع از حق و صیانت از اعتماد عمومی انجام میشود. با این حال سؤال اساسی این است که در بحبوحه نبرد همهجانبه کشور در دو جبهه دشوار تحریم و کرونا، چرا باید بخشی از تمرکز و قوای دستگاههای اجرایی، بهجای اولویتهای کشور، صرف رفع شبهه و مقابله با تشویش اذهان عمومی شود؟ آیا وقت آن نشده که همه ما که در این کشور فعالیت سیاسی میکنیم یا مشغول خدمت در مسئولیتهای رسمی هستیم، علایق و منافع شخصی و حزبی خود را کنار بگذاریم و ...
بهنام ایران و منافع ملی در کنار یکدیگر بایستیم؟ این سؤالی است که مردم هم این روزها میپرسند؛ دیگر چه بحرانی باید رخ دهد که اینها رقابتهای بیحاصل و مخرب سیاسی را کنار بگذارند، بحرانی بزرگتر از همزمانی نامیمون کرونا و تحریم که جان و معیشت تک تک مردم را تهدید میکند؟
گروههای معاند خارج از کشور با کمک برخی کشورها از طریق رسانههای خود جنگ روانی تمامعیار علیه ایران راه انداختهاند، آنها مأموریت دارند به روشهای مختلف در هر مقطع روی موضوعاتی تبلیغ کنند تا مردم را نسبت به نظام و مسئولان و کارآمدی دستگاههای اجرایی بیاعتماد سازند. در این روزهای سخت لازم است مبانی و روشهای سیاستورزی تغییر کند. جریانی که در انتخابات موفق نمیشود، نباید تمام هم وغم خود را مصروف این کند که به مردم ثابت کند اشتباه انتخاب کردهاند. در رقابتهای سیاسی سطح معقولی از بگومگوها میان جناحهای مختلف تا زمانی که به امنیت و منافع ملی ضربه نزنند، پذیرفتنی است. اما در شرایطی که کشور درگیر بحرانی عالمگیر است که سلامت یکایک شهروندان کشور را تهدید میکند، مردم تحت هیچ شرایطی، انشقاق، چند دستگی و دعاوی مرسوم را از نیروهای سیاسی نمیپذیرند. مردم بحق این انتظار را دارند که دغدغه همه نیروهای سیاسی حفظ جان و سلامت آنها باشد و از همین رو، آنهایی که امروز بر طبل سیاسیبازی و تخریب و تخطئه میکوبند، عکس خواست و سلیقه مردم گام برمیدارند.
گذشته از این، میزان توفیق سیاستهای کنترلی در مصاف با پاندمی کرونا، وابستگی مستقیم به میزان همراهی مردم دارد. هرچقدر دستورالعملها و پروتکلهای ابلاغی از سوی مردم جدی گرفته و بدرستی و با دقت اجرا شود، شانس موفقیت سیاستگذاریها بیشتر است و هرچقدر اقبال عمومی به سیاستهای ابلاغی کمتر باشد، سرعت شیوع بیماری بالاتر میرود. در چنین شرایطی اگر ارکان کشور و نیروهای سیاسی در راستای وحدت و یکپارچگی گام برندارند، چطور میتوانیم از مردم انتظار وحدت و انسجام و همراهی کامل با سیاستگذاریها را داشته باشیم؟ البته بر خلاف برخی نیروها و گروههای معدود سیاسی، مردم درک بالایی از موقعیت کشور دارند. آنها بدرستی از همه مسئولان و جناحهای سیاسی انتظار دارند در شرایط فعلی منافع حزبی و جناحی خودشان را –لااقل موقتاً- کنار بگذارند و فکر و ذکرشان سلامت و معیشت شهروندان باشد.
بنده بهعنوان عضو کوچکی از دولت، صراحتاً به مردم و همه جناحهای سیاسی عرض میکنم که موفقیت در کنترل بیماری کرونا، فقط در کارنامه دولت تدبیرو امید ثبت نمیشود و موفقیت همه ارگانهای نظام و مردم است. برخی از گروههای سیاسی قادر نیستند از مارپیچ منافع حزبی بیرون بیایند و از موضع ملی به مسائل کشور بنگرند. آنها باید بدانند که غلبه بر کرونا، نه فقط پیروزی دولت که پیروزی یکایک ملت و همه نیروها و جناحهای سیاسی است. تاکنون هم اگر بنا برآمار و ارقام و مستندات سازمان بهداشت جهانی، نسبت به خیلی کشورهای دیگر، عملکرد بهتری را در مدیریت کرونا داشتهایم، نتیجه وحدت و انسجام ساختارها و نیروها در کشور و همراهی بسیار خوب مردم است. هرچقدر وحدت و انسجام را تقویت کنیم، توفیق بیشتری خواهیم داشت و اگر در جهت عکس گام برداریم، در حقیقت علیه سلامت مردم، منافع ملی و امنیت ملی گام برداشتهایم.
جریانهایی که دغدغه انتخابات سال آینده را دارند هم مطمئن باشند، راه انتخابات پرشکوهی که کشور را از خطرات و بلایای آتی بیمه کند، قطعاً از میدان مبارزهای میگذرد که کشور امروز درگیر آن است. امروز اگر با یکپارچگی، بتوانیم بر ویروس کرونا غلبه کنیم و بحران را با کمترین هزینه و بهترین شکل پشت سر بگذاریم، فردا شاهد مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خواهیم بود اما امروز اگر نتوانیم آنطور که مردم انتظار دارند، از سلامت و معیشتشان حفاظت کنیم، نتیجهاش تضعیف اعتماد عمومی و ناامیدی آنها از آینده خواهد بود. بیاعتمادی و ناامیدی مردم هم بلیهای است دودش نه فقط به چشم دولت، که به چشم همه فعالان و جناحهای سیاسی خواهد رفت.
ماه روزه و روزگار پساکرونا
علی ربیعی
دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت
وقتی از دنیای «پسا کرونا» سخن میگوییم باید در پیشوند «پسا» مداقه بیشتری داشته باشیم. پساکرونا آیندهای دوردست و در فراسوی زمان حال نیست. از آیندهای سخن میگوییم که از هماکنون در برابر دیدگان ما در حال شکلگیری است. در ایران نیز چندی است این دغدغه مطرح است. این روزها جلسات هیأت دولت به دو بخش اخبار و سیاستگذاری کرونا و مسائل جاری کشور اختصاص دارد. در بخش کرونا دکتر اردکانیان وزیر نیرو به نکتهای اشاره کرد که «حاکمیت و دولت از امروز باید برای دوران پساکرونا برنامهریزی جامعی داشته باشند. عدم پیشبینی برای پساکرونا عواقب منفی خواهد داشت.» گرچه هنوز مطالعات زیادی درباره آثار کرونا انجام نگرفته است. چندی پیش ۱۲ اندیشمند جهان در نشریه فارن پالیسی از دنیای پساز همهگیری سخن گفتند.
بهنظر میرسد با توجه به ابعاد جدید این بیماری بخصوص نبود چشماندازی برای نقطه پایانی آن، جهان نیازمند مطالعات عمیقتری است. قطعاً هرکشوری بنابر شرایط داخلی و خارجی خود نیازمند نوعی آیندهنگری است. من فکر میکنم با این روند کرونا میتواند در منحنی روند جهانی نقطه عطفی برای کشورها باشد.
تاکنون آنچه مسلم است اینکه بسیاری از عرصهها از روابط انسانی، خانوادگی، زندگی و کنشهای اجتماعی گرفته تا رابطه دولت-ملت، نهادهای مدنی، استراتژیهای اقتصادی (نگاه کنید به اظهارات ترامپ که میگفت ما باید به سیاست اقتصادی خودکفا بازگردیم. در روزهای بحران تولید خارج از مرزها مشکلات ما را حل نخواهد کرد) و استراتژیهای صنعتی دچار دگردیسی و تجدیدنظر خواهد شد. در آینده، آیا جهانی بدون دست دادن و آغوش کشیدن خواهیم داشت؟ در فاصلهگذاری اجتماعی، جامعهپذیری به چه شکل خواهد شد؟ آیا باز هم در استادیومهای ورزشی بهطور جمعی شادمانی و تخلیه انرژی خواهیم کرد؟ آیا سوگها و جشنهای ما تغییر خواهد کرد؟ در رفتار اجتماعی بسیاری از این ابهامات پیش روست.
بدون شک رابطه دولت-ملتها و شیوه اعمال قدرت هم تغییر خواهد کرد. یک سؤال مهم این است که به کدام سو پیش خواهیم رفت: جریانی جامعهمحور یا قدرتمحور؟ آیا دولتها بهنفع جوامع عقبنشینی خواهند کرد؟ نهادهای مدنی قدرت بیشتری خواهند گرفت؟ شاید میزان حمایتخواهی و شیوه حمایت از مردم در دولتها، پایههای مشروعیت جدید را بسازد.
در آینده روابط بینالملل نیز دچار تغییر خواهد شد. سازمانهای بینالمللی بههمین شکل باقی نخواهند ماند. در صورت تداوم کرونا، اشکال هژمونی دچار تغییر خواهد شد. باید دید جوامع مختلف که ما نیز مصداق آنانیم چه جایگاهی در جهان آینده خواهند داشت؟ در صورت کاهش فشارهای سیاسی امریکا شاید در منطقه به منظومه جدیدی بتوانیم فکر کنیم.
بدون تردید شیوه ایستادن ما در این نقطه و پیشبینی درست از آینده و سامان دادن نظام روابط بینالملل، نظام اقتصادی و اجتماعی در ساخت جایگاه دوره پساکرونا نقش مهمی ایفا میکند. منوط به اینکه بدانیم چه تغییرات بنیادینی در شیوه حکمرانی و نگرش به جهان را باید دنبال کنیم. در این صورت ما میتوانیم فرصتهای کووید۱۹ را به نسل آتی منتقل کنیم. کشورهایی که این مسیر را نروند به تعبیر ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی امریکا تبدیل به کشوری شکستخورده خواهند شد. گاهی در مقایسه تاریخی اتفاقاتی مانند انقلاب صنعتی، جنگ جهانی اول و دوم و حتی شیوع طاعون، پایههای عقبماندگی و پیشرفت برخی کشورها را میسازند. این اتفاقات تبدیل به بزنگاههای مهمی در تاریخ جوامع انسانی میشود.
امروزگذار از فروردین و آغاز ماه مبارک رمضان میتواند الگویی از یک فصل نوین باشد. من معتقدم در دوران پساکرونا میتوانیم جامعهای از نوع دیگر و مطلوبتر شویم. فردگراییهای منفی به کنار رفته و نوعی جمعگرایی دردمندانه نسبت به یکدیگر را پیش رو داشته باشیم. حتی اگر بعداز کرونا فرصت شکلگیری نوعی از مدارا، اخلاق، خیرخواهی و زندگی بهتر برای خود و دیگران باشد، تقویت آن برای نسلهای آینده مغتنم است.
همکناری نوروز و بهار طبیعت و بهار قرآن فرصت مغتنمی برای یک آغاز نوین است. آنچه علمای اخلاق تزکیه نفس نامیدهاند در حقیقت یک نوع مبارزه با نفس است که جایزه و پیروزی آن رزم بیامان برقراری یک رابطه تازه با خویشتن فطریمان است. ماه مبارک به ما میآموزد که آدمی خود صراف خود است و افکار و اندیشهها و امیال ما پس از عبور از صافی این صرافی نقادانه میتواند تازه و نوروزی شود. اسلام دین سیاست است و اجتماع و برقراری یک پیوند نوین با خویشتن فطری خود جدای از آن مناسبات نوینی نیست که با جامعه برقرار میکنیم. رمضان فرصتی است برای تلاقی و ترکیب همه اشکال این خانهتکانی ذهنی و جشنوارهای ممتد و متصل برای چندین آشتی: آشتی با فطرت الهی خود، آشتی با طبیعت، آشتی با ارزشها و سبکهای زیستی جامعه و ساختن جامعهای مبتنی بر ارزشهایی که هر فرد پشتوانهای برای همه جامعه باشد. ما میتوانیم درگذار از بهار طبیعت و قرآن فرصتی برای بازسازی جامعه به نحوی که کرونا را با کمترین آسیب پشت سر گذاشته و در پساکرونا جامعه را برای تحولی بزرگ و قرار دادن ایران برای عرصهای که فرصتهای کرونا باشد بسازیم.
مجازات در دنیای مجازی
محمد بلوچ زهی
روزنامه نگار و بخشدار مرکزی نیک شهر
در روزهای گذشته انتشار یک ویدئو از امام جمعه ایرانشهر در هنگام توزیع اسکناس 10 هزار تومانی بین کارگران روزمزد بلوچ متضرر شده ناشی از کرونا و در عین حال تصویربرداری و پخش این اقدام توسط یکی از همراهان و سرنشینان خودروی ایشان حال چه خواسته بوده یا که ناخواسته سبب گردید تا موجی از واکنشها در نفی این عمل غیر معمول متوجه نامبرده گردد و دامنه رخداد یاد شده را فراتر از مرزها پیش ببرد. در مذمت چنین اقدامات بخصوص رخداد کمک به کارگران ایرانشهری و نیز سایر اقشار ضعیف در مقابل دوربینها و اصل و ذات اعمال خیرخواهانه را اینگونه زیر سؤال بردن با چنین شیوههای ناصوابی توسط همین قلم فراوان پرداخته شده است و جان کلام همین ابتدا باید عرض شود که این روش نه تنها هیچ قابل توجیه نیست و مورد تأیید با هر نوع نگاه بلکه تبعات زیانبار و جبرانناپذیری نیز بر افراد و اقشار مستمند و آسیبپذیر جامعه خواهد گذاشت...
اما رخداد کمک به کارگران روزمزد توسط امام جمعه ایرانشهر در مقابل دوربین که منجر به استعفای ایشان نیز گردید از چند منظر قابل بررسی است و توجه.
اولاً آنچه باعث شد تا این رخداد با حجم بالای واکنشها روبهرو گردد و انتقاد تند و تیز کاربران در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بهدنبال داشته باشد نه تنها شیوه نادرست عمل رخ داده است بلکه بخشی از این رفتارهای تند برمیگردد به مسئولیتی که حجتالاسلام ابطحی در ایرانشهر داشته و از همه مهمتر لباس مقدس روحانیتی است که بر تن دارد وگرنه هماکنون که کلمات این یادداشت جان میگیرد کمکهای شوآف گونه بهنام نیکوکاری و خیرخواهی توسط فعالان و گروههای مختلف در حال انجام است که نه تنها فریادی را بلند ننموده هیچ بلکه در بسیاری از موارد تحسین همین جمع معترضین به اقدام امام جمعه ایرانشهر را نیز بهدنبال داشته و فراتر از آن همان معترضان به این عمل از کجا معلوم که خود بخشی از این جریان خیرخواهی شوآف محور متظاهر نباشند یا مشوقان و مروجان زیرپوستی و ناخواسته این اقدام که متأسفانه بهصورت فزایندهای در شبکههای اجتماعی در حال گسترش است و ترویج و رشد!
اما آنچه روی دیگر این رخداد را متمایز ساخت شاید کم سابقه بودن چنین اقدامی توسط یک امام جمعه باشد آن هم با این شیوه غیرمعمول که خود به دیده شدن بیشتر ویدئو منتشر یافته کمک کرد و اتخاذ واکنشهای پیرامون آن.
از همه مهمتر در پس همین ماجرا چند اتفاق قابل توجه و تأمل نیز رخ نمایاند که متأسفانه در لابهلای واکنشهای خشمگونه و هیجانی کاربران شبکههای اجتماعی نادیده گرفته شد و بیتوجه ماند، البته در اینگونه موارد و شرایط آنچه بهطور معمول نادیده گرفته میشود ابعاد مختلف رخدادهاست و واکنشهای عقلانی و بیطرفانه پیرامون آن.
در کشور ما متأسفانه در بین مقامات مسئول حال چه انتصابی یا انتخابی و دولتی و حکومتی فرهنگ عذرخواهی و استعفا نهادینه نشده و پذیرش، خاصاً در میان امامان جمعه که کمتر مسبوق به سابقه بوده حال در جریان این واقعه اگر استعفای بموقع این امام جمعه یک تصمیم و باور شخصی بوده باشد برای بازگرداندن آب رفته به جوی باید به فال نیک گرفت و میمون شمرد این رفتار پذیرش خطا را و بدور از قضاوت صادق دانست نیت این روحانی را که در توضیحات تکمیلی خویش پس از استعفا بر عدم رضایت و انتشار بدون اجازه فیلم توسط انتشاردهندگان تأکید کرده. در کنار آن باید به یاد داشت که سوا از استعفا، عذرخواهی این روحانی نیز روی دیگر این رخداد را متفاوت ساخت و قابل توجه چرا که ایشان در همان ابتدای ماجرا، بهخاطر تکدر خاطر مردم ایرانشهر و جریحه دار نمودن افکار عمومی پوزش خواست.
اما علیرغم این مهم کاربران شبکههای اجتماعی و فعالان فضای مجازی بدون در نظر گرفتن سایر جوانب ماجرا این روحانی را احساسی و یک طرفه در فضای مجازی مجازات نمودند و قضاوت و محاکمه.
این در حالی است که درست پس از این رخداد یکی از سلبریتیهای فعال در شبکههای اجتماعی و بازیگر مشهور و صاحب نام نیز با سفر به سیستان و بلوچستان و همراه نمودن یک گروه حرفهای فیلمبرداری اقدام به توزیع سبد غذایی و ترویج فقر در میان نیازمندان و مستمندان بلوچ و سیستانی نمود که تحسین همین کاربران و منتقدان به عمل امام جمعه ایرانشهر را به همراه داشت و با سوت و کف از این عمل تظاهرگونه استقبال گردید.
زندگی در فضای کرونایی
سخنان اخیر آقای رئیس جمهوری در هیأت دولت واجد نکات مهمی بود، که یک محور آن برای تنظیم رفتار امروزمان اساسی است. با آغاز به کار بخش مهمی از فعالیتهای عمومی و اقتصادی و تأکید دولت بر این مسأله این تصور نادرست پیش آمده است که مسأله کرونا تمام شده محسوب میشود. بویژه اینکه آمار تعداد مبتلایان و فوتشدگان نیز به نحو ملموس و معناداری کاهش پیدا کرده است. ولی این سخنان نشان داد که از نظر دولت نه تنها از مرحله بیماری عبور نکردهایم، بلکه اگر ملاحظات بهداشتی و رعایت اصول فاصلهگذاری و ماندن در خانه را رعایت نکنیم، هر آن ممکن است که دوباره به اوج برگردیم و نظام درمانی کشور تحت فشار قرار گیرد. بههمین علت نیز برخی از رسانهها میان این دو نگاه تعارض دیدهاند و گمان میکنند که توصیه به در خانه ماندن در تعارض با آغاز کار و فعالیت اقتصادی است.در واقع چنین نیست.
فراموش نکنیم که کماکان بخشهای مهمی از فعالیتهای مردم، مثل آموزش عمومی و متوسطه یا دانشگاهی، یا فعالیتهای نمایشگاهی و فرهنگی و سینمایی و ورزشی و بخشی از فعالیتهای پرخطر اقتصادی همچنان تعطیل است. اینها بخش مهمی از فعالیتهای روزانه و تردد در سطح شهر را شامل میشوند. بهعلاوه بخش مهم دیگری از ترددها و بیرون رفتن از خانه وجود دارد که در دایره فعالیتهای اقتصادی ضروری نمیگنجد. گردش رفتن، میهمانی رفتن یا دعوت کردن به میهمانی، خیابانگردی یا خریدهای غیرضرور نیز هستند که اینها نیز سهم قابل توجهی از بیرونروی از منزل و حضور در خیابان را تشکیل میدهند، ضمن آنکه دورکاریها همچنان میتوانند یک گزینه مهم برای فعالیت اقتصادی و در عین حال حضور در خانه باشند. گرچه آمار دقیقی نداریم، ولی گمان میکنیم که اگر این موارد رعایت شوند، میتوانیم تصور کنیم که ارتباطات اجتماعی نسبت به شرایط عادی تا حدود نصف کاهش خواهد یافت.
از سوی دیگر با مصون شدن تعداد قابل توجهی از کسانی که مبتلا به این بیماری شدهاند، انتظار میرود که با رعایت کلیه جوانب بهداشتی و حفاظتی که خوشبختانه مردم با آنها آشنا هستند، از قبیل رعایت فاصله با یکدیگر، استفاده از ماسک، شستوشوی دست و استفاده از محلولهای ضد عفونیکننده و... و از همه مهمتر قرنطینه افراد مشکوک به کرونا، ضریب ابتلا به سرعت کاهش پیدا کرده و به سمت یک و سپس صفر میل کند. اگر در اسفند ماه و پیش از آن شاهد چنان رشد چشمگیری در تعداد مبتلایان بودیم، ناشی از این بود که هیچکدام از نکات فوقالذکر وجود نداشت و رعایت نمیشد. البته طبیعی است که اگر همه مردم برای مدت زیادی در خانه میماندند، خیلی زودتر به نقطه مطلوب میرسیدیم ولی در مقابل باید هزینه زیادی پرداخت میشد و خیلی چیزهای دیگر از دست میرفت که خسارات آنها برای جامعه بدتر بود. این مشکل را باید با مراعات و همکاری عمومی حل کرد. همچنان که آقای روحانی نیز دیروز متذکر شدهاند:
«تا اینجا موفقیتهای نسبی را در مقابله با این بیماری و ویروس به دست آوردیم اما اگر فکر کنیم کار را تمام کردیم و این قدمهای پایانی است حتماً ضرر کرده و ممکن است تمامی زحمات گذشته یک لحظه از دستمان برود.»
یکی دو هفته آینده از نظر مواجهه با این اپیدمی سرنوشتساز است، هر چند هیچگاه نباید گمان کنیم که ماجرا خاتمه یافته است. نه ما و نه هیچکس دیگری در جهان نمیتواند در این باره قول دهد. این همان تأکیدی است که آقای روحانی نیز انجام داد و گفت: «نه؛ ما هنوز در شرایط کرونا هستیم. تا امروز هیچ دانشمند و مرکز درمانی نتوانسته پیشبینی کند که بشر چه زمانی از کرونا خلاص میشود که اگر میشد پیشبینی کرد خوب بود ولی این ویروس ناشناخته است. تا زمانی که بشر به درمان قطعی برای این بیماری نرسد، این شرایط وجود دارد؛ پس تا ماههای آینده زندگی ما باید زندگی در فضای کرونا باشد و همه باید احتیاطهای لازم را انجام بدهیم.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
وقتی در #خانه نیستیم برای جلوگیری از شیوع کرونا فاصله با افراد را رعایت کنیم
-
پخش محفل قرآنی رهبر انقلاب در اول رمضان از شبکه معارف سیما
-
پرتاب ماهواره «نور» به فضا یک موفقیت ارزشمند ملی است
-
حلول ماه مبارک رمضان ماه خودسازی و مهرورزی مبارک باد
-
مصاف همزمان دولت با کرونا و تحریم
-
روزگار زنان در روزهای پساکرونا
-
کمانچه آپادانا ساکسیفون سهروردی
-
وام کرونایی چگونه پرداخت خواهد شد؟
-
شوک جهانی لرزش ایرانی
-
پرتاب ماهواره نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نیست
-
تأثیر کرونا بر رینگ بورس کالا
-
دست پرتر سریالهای رمضان پس از شکست نوروزی تلویزیون
-
امریکا؛ از بحران همهگیری تا معضل بیکاری
-
رسم نیکوکاری با کرونا ور نمیافتد
-
کمک ورزشکاران به مردم و بیمارستانها محبت نیست، وظیفه است
-
شکست کرونا موفقیت همه است
-
ماه روزه و روزگار پساکرونا
-
مجازات در دنیای مجازی
-
زندگی در فضای کرونایی
اخبارایران آنلاین