ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پوتین در گفت وگو با روحانی :
تحریم های امریکا علیه ایران نقض حقوق انسانی است
رئیس جمهوری کشورمان عصر دیروز در تماسهایی جداگانه با رئیس جمهوری روسیه و نخستوزیر اسپانیا گفتوگو کرد. حجتالاسلام حسن روحانی عصر دوشنبه هم با نخستوزیر ایتالیا، رئیس جمهوری آذربایجان و امیرکویت تلفنی رایزنی کرده بود. تأکید بر گسترش روابط دوجانبه و توسعه همکاریها و ارزیابی وضعیت مقابله با کرونا محور این گفتوگوها بود. روحانی برآمادگی ایران برای انتقال تجربیات خود در مقابله با کرونا به دیگر کشورها تأکید کرد. بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی در تماس تلفنی «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه با وی، با اشاره به ضرورت گسترش همکاریها و تبادل تجربیات ایران و روسیه در مبارزه با ویروس کرونا، گفت: مسئولان دو کشور باید تلاش کنند تا با رعایت پروتکلهای بهداشتی تبادلات تجاری فی مابین انجام شود. روحانی با اشاره به اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی از سوی امریکا علیه ایران در این شرایط سخت و مانع تراشی برای پرداخت وام به ایران توسط صندوق بینالمللی پول، خاطرنشان کرد: امروز شرایط سختی پیش روی همه کشورهای جهان قرار دارد و دراین شرایط کشورهای دوست باید همکاری و روابط صمیمانه تری با هم داشته باشند. وی با اشاره به برخی اقدامات تحریکآمیز امریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه بر ضرورت توسعه همکاریها و گفتوگوهای دو کشور پیرامون مسائل و مشکلات منطقه و ادامه رایزنی سران ایران، روسیه و ترکیه در چارچوب روند آستانه تأکید کرد.رئیس جمهوری روسیه نیز دراین گفتوگوی تلفنی با اشاره به شیوع کرونا در بیشتر کشورهای جهان، تشریک مساعی، همکاری و تبادل تجربیات دو کشور را درعبورازاین شرایط سخت حائز اهمیت دانست و بر توسعه روابط و مناسبات فی مابین و تلاش برای تسریع در اجرای توافقهای تهران - مسکو تأکید کرد. بهگفته پوتین روسیه روابط استراتژیکی با ایران داشته و همواره از توسعه مناسبات و همکاریهای متقابل استقبال میکند. او تحریمهای امریکا علیه ایران را نقض حقوق انسانی دانست و افزود: متأسفانه درغرب از حقوق انسانی زیاد سخن میگویند اما در عمل رفتاری متفاوت دارند.
اعلام آمادگی اسپانیا برای پیوستن به اینستکس
رئیس جمهوری کشورمان در گفتوگوی تلفنی با نخستوزیر اسپانیا ضمن ابراز همدردی با مردم این کشور گفت: آماده هستیم تجربیات خود را در زمینه مقابله با ویروس کرونا به اشتراک بگذاریم. حسن روحانی درگفتوگو با «پدرو سانچز» با اشاره به مشکلات ایجاد شده برای شهروندان ایرانی بهخاطر شیوع ویروس کرونا، تأکید کرد: در چنین شرایطی باید روابط کشورها براساس اصول انسانی باشد و با سیاستهای خصمانه مقابله شود، اما متأسفانه شاهد هستیم که در این شرایط بسیار سخت امریکا همچنان تحریمهای خود علیه ایران را تشدید میکند و حتی در زمینه دارو نیز اعمال میشود. رئیس جمهوری با استقبال از پیشنهاد نخستوزیر اسپانیا برای از سرگیری دیدارها و مذاکرات وزیران خارجه دو کشور برای تبادل نظر درخصوص مسائل مهم دوجانبه و بینالمللی از جمله اجرای برجام، تأکید کرد: درصورتی که کشورهای مقابل بههمه تعهدات خود عمل کنند، ما نیز به تعهدات خود باز خواهیم گشت. نخستوزیر اسپانیا نیز تأکید کرد: باور داریم که تحریمهای امریکا بر اقتصاد ایران و سلامتی مردم بویژه در این دوره سخت که درگیر کرونا هستید، تأثیر شدیدی گذاشته است و اسپانیا و اتحادیه اروپا با این تحریمها موافق نیستند. او همچنین با اعلام حمایت از فعال شدن ساز وکار مالی اتحادیه اروپا (اینستکس)، اظهار داشت: ما نیز ملحق شدن به اینستکس را در دستور کار داریم.
اعلام آمادگی اسپانیا برای پیوستن به اینستکس
رئیس جمهوری کشورمان در گفتوگوی تلفنی با نخستوزیر اسپانیا ضمن ابراز همدردی با مردم این کشور گفت: آماده هستیم تجربیات خود را در زمینه مقابله با ویروس کرونا به اشتراک بگذاریم. حسن روحانی درگفتوگو با «پدرو سانچز» با اشاره به مشکلات ایجاد شده برای شهروندان ایرانی بهخاطر شیوع ویروس کرونا، تأکید کرد: در چنین شرایطی باید روابط کشورها براساس اصول انسانی باشد و با سیاستهای خصمانه مقابله شود، اما متأسفانه شاهد هستیم که در این شرایط بسیار سخت امریکا همچنان تحریمهای خود علیه ایران را تشدید میکند و حتی در زمینه دارو نیز اعمال میشود. رئیس جمهوری با استقبال از پیشنهاد نخستوزیر اسپانیا برای از سرگیری دیدارها و مذاکرات وزیران خارجه دو کشور برای تبادل نظر درخصوص مسائل مهم دوجانبه و بینالمللی از جمله اجرای برجام، تأکید کرد: درصورتی که کشورهای مقابل بههمه تعهدات خود عمل کنند، ما نیز به تعهدات خود باز خواهیم گشت. نخستوزیر اسپانیا نیز تأکید کرد: باور داریم که تحریمهای امریکا بر اقتصاد ایران و سلامتی مردم بویژه در این دوره سخت که درگیر کرونا هستید، تأثیر شدیدی گذاشته است و اسپانیا و اتحادیه اروپا با این تحریمها موافق نیستند. او همچنین با اعلام حمایت از فعال شدن ساز وکار مالی اتحادیه اروپا (اینستکس)، اظهار داشت: ما نیز ملحق شدن به اینستکس را در دستور کار داریم.
کارشناسان سیاسی از روی دیگر کووید 19 به «ایران» گفتند
همبستگی ملی؛ تحفه کرونا
■مجید فراهانی؛ درس آموختههای دوران کرونا ■ناصر ایمانی؛ مردم به اعتماد پاسخ مثبت میدهند
■ابراهیم امینی؛ اعتماد عمومی به حد معقول رسیده ■پرویز سروری؛ بحران ملی مشارکت ملی میطلبد
■محمد مهاجری؛ زیر پوست شهر اتفاقات دیگری هم هست ■آذر منصوری؛ درد مشترک، جدا جدا حل نمیشود
1و 3
عبدالحسین مختاباد در گفت و گو با «ایران»:
موسیقی ایران از فقدان مؤلف رنج میبرد
ندا سیجانی
خبرنگار
سیدعبدالحسین مختاباد خواننده ایرانی، نشان طلای رقابتهای ۲۰۲۰ جایزه موزیک جهانی را در بخش آهنگسازی و خوانندگی برای اثر «از شرم در حجاب» با شعری از حافظ کسب کرد. این نخستین بار است که یک ایرانی در این رقابتها جایزه طلایی میگیرد. جایزه جهانی موسیقی از سال ۲۰۱۱ کار خود را آغاز و طی همین مدت کوتاه توانست خود را به عنوان نهادی معتبر و بینالمللی برای معرفی موزیسینهای مستقل بشناساند. در این جایزه هر ساله به ۹ نفر نشان طلا تعلق میگیرد و به صد نفر نشان نقره و نیز به ۵۰ نفر نشان برنز.از ایران سالار زمانیان در دو بخش آلبوم و نوازندگی برای آلبوم «از اَرَس» در جمع صد نفری قرار دارد که نشان نقره دریافت کرده است و شاهین یوسفزمانی در میان ۵۰ نفری قرار دارد که نشان برنز گرفتهاند. در میان برندگان نشان طلای این رقابتها، نام هنرمندانی از کشورهای آلمان، امریکا، صربستان، ایتالیا، انگلیس و چین دیده میشود.
عبدالحسین مختاباد آهنگساز و خواننده شناخته شده کشورمان دراین روزها که تأکید به در خانه ماندن شده است بیشتر به مطالعه کتاب و شنیدن موسیقی مشغول است . به گفته خودش به مطالعه و تحلیل دوره جدیدی از تاریخ موسیقی کلاسیک غرب می پردازد؛ از دوران پیش از باروک تا موسیقی مدرن و در کنار آن موسیقیهای آن دوران را هم با لذت می شنود و این اوقات را میگذراند و گاهی از طریق فضاهای مجازی با مخاطبانش در ارتباط است و آثارش را به گوش آنها میرساند. او ضمن تشکر و خسته نباشید به کادر پزشکی کشورمان، موفقیت خود را در دریافت این جایزه طلایی به مردم ایران بخصوص عزیزانی که جانشان را در کف دست گذاشتهاند تا جانی را نجات بدهند تقدیم کرده است؛ از پزشکان، تیم درمانی، کارکنان بیمارستانها پاکبانها و... .
مختاباد در مورد جایزه جهانی موسیقی و این انتخاب به « ایران» گفت: Global Music Awards مؤسسهای در امریکاست که تقریباً یک دهه از راهاندازی آن میگذرد و در بین موسیقیدانان مطرح دنیا شناخته شده و معتبر است. شرکت در این مسابقه بینالمللی که تقریباً موسیقیدانان همه دنیا از آن استقبال میکنند بر اساس فراخوانی بوده که طی سال منتشر شده است و آثارشان را ارسال کرده و توسط هیأت داوران انتخاب میشود و در نهایت به آثار موسیقیدانان منتخبان جایزه طلا، نقره و برنز تعلق میگیرد. من نیز از چندی قبل با این مؤسسه در ارتباط بودم و تعدادی از آثارم را ارسال کردم که در این میان قطعه «از شرم در حجاب » از آلبوم «سایه دوست» در بخش وکال (خوانندگی) عنوان نخست را دریافت کرد. قطعهای که سال 88 نوشته شد و سال 91 ضبط و در این آلبوم منتشر شد. این خواننده درباره شناخت جشنوارههای بینالمللی و هیأت داوران آن از موسیقی ایرانی و موسیقی ردیف دستگاهی گفت: کسانی که موسیقی را به صورت حرفهای دنبال میکنند قطعاً نسبت به انواع موسیقی در دنیا اشراف خوبی دارند. نکته دیگر این است رشته اتنوموزیکولوژی یک رشته مطرح دانشگاهی در دنیاست و علاقهمندانی که به دنبال تحصیلات عالیه هستند این دوره دانشگاهی را گذراندهاند. اتنوموزیکولوژی در بخش موسیقی اقوام است و به عنوان یک موسیقیدان وقتی اثری را از هر جای دنیا گوش کنید ،میتوانید به راحتی شاخصه و قواعد آن اثر را درک کرده و بشناسید که بر چه اساس و استانداردی ساخته شده است.بنابراین طبیعتاً کسانی که در این زمینه تحصیل کردهاند با این استانداردها آشنا هستند و لذا کسانی که به عنوان داور یک جشنواره بینالمللی انتخاب میشوند معمولاً افرادی هستند که کارشناس این مجموعه بوده و دراین زمینه مطالعاتی دارند.
حضور هنرمندان موسیقی در جشنوارههای بین المللی و یا اجرای کنسرت اغلب با همت و تلاش خود هنرمندان بوده است و به ندرت برنامههای دولتی و فرهنگی کشورمان میزبان حضور و اجرای این هنرمندان در خارج از کشور بوده است. خواننده قطعه معروف «شبانگاهان» در پاسخ به این سؤال که آیا در این سالها موسیقی ایرانی چه به لحاظ سازی یا آوازی توانسته به خوبی به دنیا معرفی شود اظهار کرد: اگر هم تا به امروز شاهد چنین اتفاقاتی بودهایم قطعاً با تلاش خود هنرمندان کشورمان بوده است. در کشور ما یک نظام پشتیبانی اصولی و درست دولتی برای حمایت از موسیقی ایرانی در دنیا وجود ندارد چرا که اگر اینچنین بود وضعیت موسیقی ما بسیار بهتر از این بود. شرکت در اکثر این جشنوارهها هزینهبر است و این هزینهها شخصاً از جیب هنرمندان موسیقی پرداخت می شود اما در مقابل اگر فیلم بخواهد نماینده سینمای ایران در جشنواره و یا فستیوالی باشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تمامی هماهنگیهای لازم را انجام و در کنار آن بودجه خوبی هم اختصاص میدهد اما در مورد موسیقی فقط اقدامات شخصی هنرمندان بوده و هست که توانستهاند در گوشه و کنار دنیا کنسرت برگزار کنند و با گروهها و هنرمندان مختلف موسیقی در دنیا اجرای برنامه داشته باشند.اما بهطورکلی باید بگویم امروزه موسیقی ایرانی در دنیا شناخته شده است و حتی در دانشگاههای مطرح دنیا هم تدریس میشود و علاقهمندان به این رشته میدانند این موسیقی دارای چه استایل و قواعدی است. بنابراین در وضعیت فعلی و با همه پراکنده کاری،موسیقی ایرانی نمره خوبی را در امریکا و اروپا کسب کرده است.
این خواننده درباره ماندگاری آواز ایرانی بیان کرد: برای ماندگاری آواز ایرانی باید آوازخوان خوب داشته باشیم که متأسفانه بسیار محدود است و در یک اظهار تأسف عمیق باید بگویم آواز در ایران در حال نابودی است، حتی تصانیفی هم که شنیده می شود تلفیقی از موسیقیهای مختلف بوده و هیچ اثری از ردیف موسیقی ایرانی درآن دیده و شنیده نمیشود.به این دلیل که هنرمند (آهنگساز یا خواننده) ترجیح میدهد سطح کار هنری خود را پایین بیاورد تا طرفداران بیشتری را جذب کند و این اتفاقات هم خواهد افتاد . اثر «از شرم در حجاب » که در این جشنواره شرکت کرده و حائز مقام شده است تمام قواعد موسیقی ایرانی در آن رعایت شده است. موسیقی ایرانی، موسیقی بینظیری است و توانمندی جذب گوشهای حرفهای و حتی عادی را هم دارد و نباید از این مهم غافل باشیم و حس کنیم موسیقی ایرانی کارآیی ندارد . اگر بخواهید خلاقیت داشته باشید و دستی هم در سنتها داشته باشید برخلاقیت شما افزوده میشود اما متأسفانه بدون آگاهی و تجربه و شناخت دست به نوآوری و خلاقیت میزنیم و این وضعیت حال حاضر موسیقی ایرانی ماست و متأسفم که باید بگویم نفسهای آخر را میکشد.
ناگفته نماند در این زمینه آهنگسازها بیتقصیر نیستند چرا که در یک دهه گذشته آهنگساز خوب هم دیده نمیشود وحتی تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نیست که بتوانند حس موسیقی ایرانی را در کارهایشان انتقال بدهند. تنها تلفیق کارهای مختلفی است که اغلب وصلههای ناجور بوده و صدایی خوبی از آن بر نمیخیزد. در واقع مؤلف در موسیقی ایرانی نداریم و این جای تأسف است.
سه روایت از شاغلان خیابان در روزهای خانهنشینی
فاصله بگیر اما دلم را نشکن
مریم طالشی
گزارش نویس
«همین که آمدم سوار آسانسور شوم، دیدم یک خانمی که توی پارکینگ کنار ماشینش ایستاده، دارد چشم غره میرود. از همان دور داد زد که داری چه کار میکنی؟ ماندم چه بگویم. فکر کردم خب معلوم است که جنس آوردهام. همیشه همین کار را میکردم. آمدم جواب بدهم که همانطور با غیظ گفت با پله برو. با بار سنگین پنج طبقه را بالا رفتم. از آن به بعد دیگر جرأت نکردم توی خانه مردم سوار آسانسور شوم. فکر میکنند ویروس داریم.»
اینها را فرهاد میگوید، شاگرد سوپرمارکت که روزهاست به قول خودش مجال سرخاراندن ندارد. تلفن مغازه پشت هم زنگ میخورد و اوست که باید فیالفور سفارش مشتری را برساند. دارد تند تند بارها را جابهجا میکند و ساعتی است که زنگخور مغازه زیاد نیست پس میشود کمی وقتش را گرفت.
«هم دستکش دست میکنم و هم ماسک میزنم. توی مغازه هم همین طور. همه چیز را رعایت میکنیم اما مردم باز میترسند. خودشان زنگ میزنند که بار ببریم ولی بعضی وقتها آدم رفتارهایی میبیند که گریهاش میگیرد. یک خانم مسنی بود که برایش جنس بردم، دقیقاً شب عید بود. حالا عیدی که نداد بماند، یک جوری تشر زد جلو نیا که زهرهام آب شد. دو متر دورتر از در ایستاده بودم، هی میگفت برو عقبتر. بار را هم بگذار همانجا، برو خودم برمیدارم. آخرش گفتم باشد مادرجان. گفت نرو تا پولت را بدهم. اسکناسها را مچاله پرت کرد طرفم. هیچی نگفتم. پیش خودم گفتم پیر است دیگر، میترسد ولی از این رفتارها در این مدت زیاد دیدهام. ببخشید ولی انگار آدم حسابمان نمیکنند. بالاخره اگر ما نباشیم که چه کسی بار را در خانهشان ببرد که خودشان بیرون نیایند؟!»
فرهاد 23 ساله شبها در مغازه میخوابد، درواقع داخل انبار پشت مغازه. مدتهاست پدر و مادرش را ندیده و اگر این اوضاع تمام شود یکسر میرود شهرستان پیششان. حرفهای او نشان از تغییر رفتارهایی دارد که احتمالاً میشود بخشی از آن را به شیوع کرونا نسبت داد و بخشی را ناشی از همان نگاه از بالا به پایین دانست که بین برخی اقشار رایج است.
«یک آقایی جنس سفارش داده بود، بردم و دیدم در خانه را باز گذاشته. از داخل صدا زد که بیا تو. فکر کردم میخواهد جنس را بگذارم داخل ولی گفت ببر داخل آشپزخانه و همه را بشور و خشک کن. گفت خودت آوردهای، خودت هم بشورش. ما که دیگر خدمتکار داخل خانه نیستیم. یک جوری میگفت خودت آوردهای انگار به دلخواه خودم برده بودم. یک مشتری هم داریم که وقتی بار را میبرم همانجا همه چیز را از نایلون درمیآورد و نایلونها را میاندازد جلوی پای خودم دستکش خودش را هم میکند و میاندازد روی آن و در را میبندد. خودم همه را جمع میکنم و میبرم میاندازم سطل آشغال ولی این کارها به خدا خیلی زشت است؛ به غرور آدم برمیخورد. البته همه هم اینجور نیستند و بعضیها خیلی مهربان رفتار میکنند و انگار دلشان میسوزد که ما داریم بیرون کار می کنیم. گاهی انعامهای خوبی هم میدهند.»
مردم از ما میترسند
جانعلی، پاکبان است. در این مدت هیچ تعطیلی نداشته. خیلی سفت و سخت موارد بهداشتی را رعایت کرده، هم خودش و هم همکارانش؛ با اینحال میگوید مردم از ما میترسند.
واقعاً میترسند؟ میگوید: «بله، یک جوری در خیابان تا ما را میبینند مسیرشان را عوض میکنند که معلوم است میترسند. شکر خدا هیچکدام از همکارهایی که من میشناسم و شنیدهام مریض نشدهاند اما مردم فکر میکنند ما چون با زباله سر و کار داریم یعنی تمیز نیستیم. ولی برعکس این است. آنقدر که ما حواسمان هست، کسی اینجور رعایت نمیکند. ما داریم کار میکنیم که مردم راحت باشند. انتظاری هم نداریم، وظیفهمان است ولی فکر نکنند که پاکبانها آلوده هستند.»
جانعلی حرف بیشتری ندارد. دوستی که شمارهاش را از او گرفتهام میگفت مرد خوش سر و زبانی است و خوب حرف میزند. خوش صحبت هم هست اما انگار دیگر حرفش نمیآید. چند بار همانها را که گفته بود، تکرار میکند و توی سر من تکرار میشود که «مردم از ما میترسند.»
خرید مجازی، پیکهای واقعی
علی پیک موتوری است و برای یکی از شرکتهای پستی کار میکند. اگر او و همکارانش نباشند در واقع خرید آنلاینی هم در کار نیست چون بالاخره کسی باید بستهها را به دست مشتریها برساند.
«بیشتر سفارشهای این مدت اقلام بهداشتی است. چیزهای دیگر هم هست اما بیشترش همین است. به خاطر اینکه مردم همه چیز را خودشان ضدعفونی میکنند نگرانی از خرید آنلاین ندارند ولی در مورد چیزهایی مثل پوشاک زیاد به مشکل برمیخوریم چون میتوانند در صورت سایز نبودن، تا یک هفته تعویض کنند اما خیلیها از ترسشان اصلاً لباس را تا یک هفته سایز نمیکنند و کنار میگذارند تا ویروسهایش از بین برود.»
علی میگوید تمام نکات بهداشتی از سوی شرکت رعایت میشود و خود شاغلان هم این مدت کاملاً مراقب بودهاند اما بعضی مشتریها هستند که اصول ایمنی را اصلاً رعایت نمیکنند: «یک بار که رفته بودم بار را به مشتری تحویل بدهم، آقای سرماخوردهای بیرون آمد که چشمش را به زور باز نگه داشته بود و مدام عطسه میکرد. خیلی راحت جلو آمد و انگار نه انگار که او باید فاصله بگیرد یا اینکه حداقل در آن شرایط طور دیگری بستهاش را تحویل بگیرد. میتوانست تماس بگیرد و بگوید کالا را بعداً برایش بفرستند چون یک میز تحریر تاشو سفارش داده بود و خیلی چیز واجبی نبود. به هرحال آن روز گذشت ولی من تا یک هفته استرس داشتم که نکند کرونا داشته و من هم مریض شوم. حتی توی خانه خودم را از زن و بچهام دور نگه داشتم ولی شکر خدا اتفاقی نیفتاد.
منظور حرف من این است که فقط ما نیستیم که باید رعایت کنیم و مراقب سلامتی مردم باشیم. آنها هم باید هوای ما را داشته باشند چون بیشتر در معرض خطریم. ما حتی از مشتری میخواهیم برای امضا، خودکار خودش را بیاورد که هیچ تماسی با من نوعی نداشته باشد. آنها بارشان را تحویل میگیرند و میبرند و هزار جور ضدعفونیاش میکنند درحالی که ما در طول روز حداقل 20 جای دیگر هم میرویم.»
شهروز هم مثل علی پیک موتوری است. نمیتواند بگوید این مدت نسبت به قبل کارشان بیشتر شده یا نه چون همیشه سرشان شلوغ است و مردم قبل از کرونا هم با خرید آنلاین میانه نسبتاً خوبی داشتند. شهروز فکر میکند شاید با این وضعیت خرید آنلاین دیگر برای خیلی از خانوادهها جا بیفتد: «البته اوایل عید که شرکت هیچ سفارشی نمیگرفت و بعد هم که سفارشها بهراه شد، خیلی همه چیز را رعایت کردیم. نمیتوانم بگویم مردم رفتار بدی داشتهاند، به هرحال بعضی موارد هست اما در کل حتی حس کردم رفتارها نسبت به قبل بهتر شده. بعضیها حتی به زبان میآورند که شما خیلی کارتان سخت است و خدا قوت میگویند.
یک بار خانمی حرفی زد که خیلی به دلم نشست. گفت من شرمندهام که شما به خاطر خرید من باید توی خیابان باشید. برایم خیلی ارزش داشت این حرف. البته که اگر مردم خرید نکنند، ما هم بیکار میشویم. یک شرایطی است که هم سخت است کار مدام در خیابان و هم باید خدا را شکر کنیم که کار داریم.»
حرفها توی سرم رژه میروند. دلم برای فرهاد شاگرد سوپری میسوزد که دلش برای دیدن پدر و مادرش لک زده و لابد هر زن پا به سن گذاشتهای را میبیند، یاد مادرش میافتد که از زبان خودش هم شنیدم که چند بار گفت آنها هم مثل مادرخودم... یا حرفهای جانعلی پاکبان که دلش گرفته از اینکه مردم فکر میکنند رفتگرها تمیز نیستند و مریضشان میکنند. لابد این قصه کرونا هم میگذرد و دلتنگی و وسواس آدمها هم تمام میشود. کاش زخم دلها هم خوب شود ولی...
گزارش نویس
«همین که آمدم سوار آسانسور شوم، دیدم یک خانمی که توی پارکینگ کنار ماشینش ایستاده، دارد چشم غره میرود. از همان دور داد زد که داری چه کار میکنی؟ ماندم چه بگویم. فکر کردم خب معلوم است که جنس آوردهام. همیشه همین کار را میکردم. آمدم جواب بدهم که همانطور با غیظ گفت با پله برو. با بار سنگین پنج طبقه را بالا رفتم. از آن به بعد دیگر جرأت نکردم توی خانه مردم سوار آسانسور شوم. فکر میکنند ویروس داریم.»
اینها را فرهاد میگوید، شاگرد سوپرمارکت که روزهاست به قول خودش مجال سرخاراندن ندارد. تلفن مغازه پشت هم زنگ میخورد و اوست که باید فیالفور سفارش مشتری را برساند. دارد تند تند بارها را جابهجا میکند و ساعتی است که زنگخور مغازه زیاد نیست پس میشود کمی وقتش را گرفت.
«هم دستکش دست میکنم و هم ماسک میزنم. توی مغازه هم همین طور. همه چیز را رعایت میکنیم اما مردم باز میترسند. خودشان زنگ میزنند که بار ببریم ولی بعضی وقتها آدم رفتارهایی میبیند که گریهاش میگیرد. یک خانم مسنی بود که برایش جنس بردم، دقیقاً شب عید بود. حالا عیدی که نداد بماند، یک جوری تشر زد جلو نیا که زهرهام آب شد. دو متر دورتر از در ایستاده بودم، هی میگفت برو عقبتر. بار را هم بگذار همانجا، برو خودم برمیدارم. آخرش گفتم باشد مادرجان. گفت نرو تا پولت را بدهم. اسکناسها را مچاله پرت کرد طرفم. هیچی نگفتم. پیش خودم گفتم پیر است دیگر، میترسد ولی از این رفتارها در این مدت زیاد دیدهام. ببخشید ولی انگار آدم حسابمان نمیکنند. بالاخره اگر ما نباشیم که چه کسی بار را در خانهشان ببرد که خودشان بیرون نیایند؟!»
فرهاد 23 ساله شبها در مغازه میخوابد، درواقع داخل انبار پشت مغازه. مدتهاست پدر و مادرش را ندیده و اگر این اوضاع تمام شود یکسر میرود شهرستان پیششان. حرفهای او نشان از تغییر رفتارهایی دارد که احتمالاً میشود بخشی از آن را به شیوع کرونا نسبت داد و بخشی را ناشی از همان نگاه از بالا به پایین دانست که بین برخی اقشار رایج است.
«یک آقایی جنس سفارش داده بود، بردم و دیدم در خانه را باز گذاشته. از داخل صدا زد که بیا تو. فکر کردم میخواهد جنس را بگذارم داخل ولی گفت ببر داخل آشپزخانه و همه را بشور و خشک کن. گفت خودت آوردهای، خودت هم بشورش. ما که دیگر خدمتکار داخل خانه نیستیم. یک جوری میگفت خودت آوردهای انگار به دلخواه خودم برده بودم. یک مشتری هم داریم که وقتی بار را میبرم همانجا همه چیز را از نایلون درمیآورد و نایلونها را میاندازد جلوی پای خودم دستکش خودش را هم میکند و میاندازد روی آن و در را میبندد. خودم همه را جمع میکنم و میبرم میاندازم سطل آشغال ولی این کارها به خدا خیلی زشت است؛ به غرور آدم برمیخورد. البته همه هم اینجور نیستند و بعضیها خیلی مهربان رفتار میکنند و انگار دلشان میسوزد که ما داریم بیرون کار می کنیم. گاهی انعامهای خوبی هم میدهند.»
مردم از ما میترسند
جانعلی، پاکبان است. در این مدت هیچ تعطیلی نداشته. خیلی سفت و سخت موارد بهداشتی را رعایت کرده، هم خودش و هم همکارانش؛ با اینحال میگوید مردم از ما میترسند.
واقعاً میترسند؟ میگوید: «بله، یک جوری در خیابان تا ما را میبینند مسیرشان را عوض میکنند که معلوم است میترسند. شکر خدا هیچکدام از همکارهایی که من میشناسم و شنیدهام مریض نشدهاند اما مردم فکر میکنند ما چون با زباله سر و کار داریم یعنی تمیز نیستیم. ولی برعکس این است. آنقدر که ما حواسمان هست، کسی اینجور رعایت نمیکند. ما داریم کار میکنیم که مردم راحت باشند. انتظاری هم نداریم، وظیفهمان است ولی فکر نکنند که پاکبانها آلوده هستند.»
جانعلی حرف بیشتری ندارد. دوستی که شمارهاش را از او گرفتهام میگفت مرد خوش سر و زبانی است و خوب حرف میزند. خوش صحبت هم هست اما انگار دیگر حرفش نمیآید. چند بار همانها را که گفته بود، تکرار میکند و توی سر من تکرار میشود که «مردم از ما میترسند.»
خرید مجازی، پیکهای واقعی
علی پیک موتوری است و برای یکی از شرکتهای پستی کار میکند. اگر او و همکارانش نباشند در واقع خرید آنلاینی هم در کار نیست چون بالاخره کسی باید بستهها را به دست مشتریها برساند.
«بیشتر سفارشهای این مدت اقلام بهداشتی است. چیزهای دیگر هم هست اما بیشترش همین است. به خاطر اینکه مردم همه چیز را خودشان ضدعفونی میکنند نگرانی از خرید آنلاین ندارند ولی در مورد چیزهایی مثل پوشاک زیاد به مشکل برمیخوریم چون میتوانند در صورت سایز نبودن، تا یک هفته تعویض کنند اما خیلیها از ترسشان اصلاً لباس را تا یک هفته سایز نمیکنند و کنار میگذارند تا ویروسهایش از بین برود.»
علی میگوید تمام نکات بهداشتی از سوی شرکت رعایت میشود و خود شاغلان هم این مدت کاملاً مراقب بودهاند اما بعضی مشتریها هستند که اصول ایمنی را اصلاً رعایت نمیکنند: «یک بار که رفته بودم بار را به مشتری تحویل بدهم، آقای سرماخوردهای بیرون آمد که چشمش را به زور باز نگه داشته بود و مدام عطسه میکرد. خیلی راحت جلو آمد و انگار نه انگار که او باید فاصله بگیرد یا اینکه حداقل در آن شرایط طور دیگری بستهاش را تحویل بگیرد. میتوانست تماس بگیرد و بگوید کالا را بعداً برایش بفرستند چون یک میز تحریر تاشو سفارش داده بود و خیلی چیز واجبی نبود. به هرحال آن روز گذشت ولی من تا یک هفته استرس داشتم که نکند کرونا داشته و من هم مریض شوم. حتی توی خانه خودم را از زن و بچهام دور نگه داشتم ولی شکر خدا اتفاقی نیفتاد.
منظور حرف من این است که فقط ما نیستیم که باید رعایت کنیم و مراقب سلامتی مردم باشیم. آنها هم باید هوای ما را داشته باشند چون بیشتر در معرض خطریم. ما حتی از مشتری میخواهیم برای امضا، خودکار خودش را بیاورد که هیچ تماسی با من نوعی نداشته باشد. آنها بارشان را تحویل میگیرند و میبرند و هزار جور ضدعفونیاش میکنند درحالی که ما در طول روز حداقل 20 جای دیگر هم میرویم.»
شهروز هم مثل علی پیک موتوری است. نمیتواند بگوید این مدت نسبت به قبل کارشان بیشتر شده یا نه چون همیشه سرشان شلوغ است و مردم قبل از کرونا هم با خرید آنلاین میانه نسبتاً خوبی داشتند. شهروز فکر میکند شاید با این وضعیت خرید آنلاین دیگر برای خیلی از خانوادهها جا بیفتد: «البته اوایل عید که شرکت هیچ سفارشی نمیگرفت و بعد هم که سفارشها بهراه شد، خیلی همه چیز را رعایت کردیم. نمیتوانم بگویم مردم رفتار بدی داشتهاند، به هرحال بعضی موارد هست اما در کل حتی حس کردم رفتارها نسبت به قبل بهتر شده. بعضیها حتی به زبان میآورند که شما خیلی کارتان سخت است و خدا قوت میگویند.
یک بار خانمی حرفی زد که خیلی به دلم نشست. گفت من شرمندهام که شما به خاطر خرید من باید توی خیابان باشید. برایم خیلی ارزش داشت این حرف. البته که اگر مردم خرید نکنند، ما هم بیکار میشویم. یک شرایطی است که هم سخت است کار مدام در خیابان و هم باید خدا را شکر کنیم که کار داریم.»
حرفها توی سرم رژه میروند. دلم برای فرهاد شاگرد سوپری میسوزد که دلش برای دیدن پدر و مادرش لک زده و لابد هر زن پا به سن گذاشتهای را میبیند، یاد مادرش میافتد که از زبان خودش هم شنیدم که چند بار گفت آنها هم مثل مادرخودم... یا حرفهای جانعلی پاکبان که دلش گرفته از اینکه مردم فکر میکنند رفتگرها تمیز نیستند و مریضشان میکنند. لابد این قصه کرونا هم میگذرد و دلتنگی و وسواس آدمها هم تمام میشود. کاش زخم دلها هم خوب شود ولی...
رئیس جمهوری در گفت وگو با تولیت آستان قدس رضوی:
بازگشایی سریعتر اماکن مقدس و زیارتی دغدغه مهم دولت
رئیس جمهوری با قدردانی از همکاری و همراهی مراجع عظام، علما و روحانیون و بویژه حجتالاسلام مروی تولیت آستان مقدس حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا(ع) با ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا، تصریح کرد که تسریع در بازگشایی اماکن مقدس و زیارتی با رعایت پروتکلهای بهداشتی، جزو دغدغههای مهم دولت بوده و هست. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی روز سهشنبه در تماس تلفنی با حجتالاسلام احمد مروی با بیان اینکه متأسفانه جانهای تشنه محبان اهل بیت(ع)چه در آستانه تحویل سال نو و چه در اعیاد و مناسبتهای مذهبی هفتههای گذشته از زیارت عتبات متبرکه کشور محروم شد، گفت: با شیوع بیماری کرونا و برای حفظ سلامتی مؤمنان و عاشقان اهل بیت(ع) که پیوسته نیز مورد تأکید ائمه اطهار(ع) بوده است، ناچار شدیم برای عمل به یک واجب مهم شرعی که همان حفظ سلامتی مؤمنان است، از زیارت مورد تأکید مشاهد مشرفه بویژه حرم امام هشتم محروم شویم و در تمام این روزها، از همکاری و همراهی جنابعالی به عنوان تولیت آستان مقدس حضرت ثامنالحجج علی ابن موسی الرضا(ع) و سایر تولیتها و از جمله آستانه مقدسه کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س)، آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و آستان مقدس حضرت احمد ابن موسی شاهچراغ (ع) برخوردار بودیم که جای قدردانی دارد. روحانی گفت: پس از مشورت با نهادهای مذهبی و متولیان امور بهداشتی کشور قرار شد تا 15 اردیبهشت ماه با ارزیابی مجدد اقدامات انجام شده در روند اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند اجتماعی، دستکم درخصوص بازگشایی صحنهای اماکن مذهبی با رعایت طرح فاصله گذاری هوشمند اجتماعی، اقدام شود.
پاسخ سخنگوی قوه قضائیه به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل:
مرخصی بهزندانیان برای همه نظامها الگو است
گروه سیاسی/ سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری دیروز خود که همچنان به صورت مجازی انجام میشود، به سؤالات ارسالی خبرنگاران پاسخ داد.
غلامحسین اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره ادعای گزارشگر ویژه سازمان ملل که گفته ایران در اعطای مرخصی به زندانیان تبعیض قائل شده، گفت: اقدام جمهوری اسلامی هم در سلامت زندانیان و هم امنیت زندانها و هم در اعطای مرخصی به زندانیان یک اقدام الگو و نمونه و برجسته در همه نظامهای حکمرانی است. خوب است امثال این آقای به اصطلاح گزارشگر حقوق بشر، گزارش بدهد در امریکا و انگلیس و سایر کشورهای اروپایی که شیوع کرونا بیشتر از ایران بوده، در مورد زندانیان چه کردند؟ ما هیچ گزارشی از اعطای مرخصی و مساعدت برای زندانیان در دوره کرونا از کشورهای مدعی نشنیدیم.
کسانی که عملکرد صفر دارند، مورد بازخواست قرار نمیگیرند و ما که عملکرد فوقالعاده عالی داریم مدعی میشوند عملکرد ما تبعیضآمیز بوده است. قوه قضائیه به عدالت رفتار کرده است و هیچ فرقی بین تابعیتها نگذاشتیم. به بیش از هزار نفر تبعه بیگانه مرخصی دادیم. برخی از اتباع همین کشورهای مدعی در زمره کسانی بودند که به مرخصی رفتند.
ما دوتابعیتی را به رسمیت نمیشناسیم و ملاک ما در اعطای مرخصی نوع جرم و میزان مجازات و مخاطراتی که فرد میتواند برای جامعه داشته باشد و میزان تحمل و داشتن وثیقه بوده است.
گزارش دیوان محاسبات در دادسرای تهران
به گزارش ایسنا، اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره اظهارات رئیس دیوان محاسبات کشور و گزارش تفریغ بودجه 97 گفت: گزارش مربوط به دیوان محاسبات کشور را ریاست مجلس شورای اسلامی طی نامهای رسمی برای قوه قضائیه ارسال کرد و با وصول نامه رئیس مجلس شورای اسلامی دستور ارجاع این پرونده به دادسرای تهران صادر شد.
به محض وصول پرونده به دادسرای تهران بررسی در ارتباط با محتوای گزارش دیوان محاسبات انجام شد و در همین زمان کوتاه به این نتیجه رسیدیم که بخش اندکی از محتوای گزارش دیوان محاسبات قبلاً با گزارش سازمان بازرسی و گزارش ضابطین قضایی در دادسرای تهران تشکیل پرونده شده است و درباره تعدادی از دریافت کنندگان ارز، مراجع قضایی به آن رسیدگی کرده و رأی صادر شده و متهمین در حال تحمل محکومیت هستند.
بخش دیگری از گزارش را نیز قبلاً مطلع شده بودیم که پرونده تشکیل شده اما هنوز منتهی به تصمیم قضایی نشده است و بخش قابل توجهی از گزارش دیوان نیز بخشهایی است که باید از الان برای آن پرونده تشکیل شود و گزارش دیوان محاسبات را با جدیت و تمام توان رسیدگی میکنیم و نتیجه را به مردم اعلام خواهیم کرد.
سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت پرونده علی اصغر پیوندی، رئیس سابق جمعیت هلال احمر گفت: نواقص این پرونده برطرف شده و رسیدگیهای دادسرایی به اتمام رسید و پرونده در مرحله اعاده به دادگاه نسبت به بخشی که نواقص داشت و ارسال به دادگاه نسبت به بخشی که بعداً به این پرونده اضافه شد، قرار دارد و فعلاً متهم بازداشتی ندارد.
اهتمام قوه قضائیه به حقوق شهروندی
اسماعیلی درخصوص اهتمام بسیار جدی قوه قضائیه به حقوق شهروندی هم گفت: این قوه حقوق شهروندی را در مقام اجرا و عمل میداند و به دنبال شعار و فضاسازی سیاسی نیست. هیأتهای اجرایی قوه قضائیه در سال ۹۸ عملکرد خوبی داشتند و این هیأتها ۱۳۷۶ مورد گزارش مردمی را در حقوق شهروندی دریافت کردند و تنها ۲۰ مورد نقض حقوق شهروندی در زیرمجموعه قوه و ضابطین قوه قضائیه به اثبات رسیده است.
انبارهای لیمو ترش شناسایی شدند
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره اظهار نظر رئیس اتحادیه بارفروشان مبنی بر اینکه انحصار لیموترش در اختیار 5 نفر است و آیا اسامی آنها به قوه قضائیه اعلام شده است گفت: اسامی به قوه قضائیه اعلام نشده، اما مطلع شدم در استان فارس همکارانمان توانستند بخش قابل توجهی از این انبارها را شناسایی کنند. از روز دوشنبه امر بارگیری و توزیع لیموهای انبار شده آغاز شده و پیشبینی میکنیم با این اقدام در روزهای آتی شاهد کاهش قیمت لیمو باشیم. حتماً پیگیریهای لازم را برای اعلام اسامی این 5 نفر انجام میدهیم، زیرا احتکار مایحتاج مردم اگر به صورت عمده باشد، جرم است و به صورت خرد نیز در اختیارات تعزیرات حکومتی است.
از آییننامه وکالت تعبیر به دخالت نکنید
اسماعیلی در پاسخ به سؤالی درباره تدوین پیشنویس اصلاح آییننامه اجرایی لایحه استقلال کانونهای وکلا گفت: ما در قوه قضائیه به دنبال سالمسازی دستگاه خودمان و جریان عدالت هستیم. ما به دنبال مداخله نیستم اما امور باید شفاف باشد و بخشهای مختلف نظارتپذیر باشند.
موضوع آییننامه وکالت در همین راستاست. آییننامه وکالت عمری بیش از 60 سال دارد و در این 60 سال قوانین جدیدی تصویب شده از جمله قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت و قانون بودجه سال 99 که در آنجا ما مکلف به ایجاد سامانهای برای ثبت قراردادهای مالی وکالت شدیم.
این سامانه و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی بعد از قانون اصلی وکالت، اقتضا میکند آیین نامه وکالت بهروزرسانی شود و متناسب با قوانین جدید باشد و قوه قضائیه اراده جدی دارد تا با کمک جامعه وکلا و نخبگان برای شفافیت در امر وکالت و نظارتپذیری امر وکالت ورود کند و این جزو امور شفافسازی و نظارت پذیری است و کسی این را تعبیر به مداخله نکند. انشاءالله آییننامه مطابق با قوانین جدید تصویب شود.
برش
حکم حبس برای متهمان پروندههای فساد
غلامحسین اسماعیلی در آغاز این نشست، به پروندههایی اشاره کرد که در روزهای کرونایی به آن رسیدگی و حکم آنها هم صادر شد. او گفت: «ابراهیم زابلی پیله رود به جرم اخلال در نظام تولیدی کشور از طریق سوء استفاده عمده از فروش غیر مجاز مواد اولیه سهمیهای پتروشیمی در بازار آزاد و پرداخت رشوه به ۱۰ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت دائم از خدمات دولتی و ضبط مبلغ ۲۴۴ میلیارد و ۷۵۰ میلیون و ۷۶۴ هزار و ۷۶۰ ریال محکوم شده است.
نوید محمودی فرزند مسعود به جرم اخلال در نظام تولیدی کشور به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ضبط مبلغی، رضا عیوض زاده که متأسفانه بازرس وزارت صمت بوده به جرم اخلال در نظام اقتصادی از طریق اخذ رشوه و فراهم ساختن مواد پتروشیمی خارج از شبکه به ۶ سال حبس محکوم شده است.»
سقف معافیت مالیاتی حقوق ۹۹ اعلام شد
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور، با اعلام میزان معافیت سالانه حقوق و همچنین نرخ مالیات بر درآمد حقوق سال ۱۳۹۹ گفت: سقف معافیت مالیاتی در سالجاری بهصورت سالانه ۳۶ میلیون تومان و بهصورت ماهانه سه میلیون تومان است. امید علی پارسا افزود: نرخ مالیات بر کل درآمد کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایای فوقالعاده و کارانه مازاد بر مبلغ مذکور تا یک و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه به نرخ ۱۰ درصد و نسبت به مازاد یک و نیم برابر تا دو و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه ۱۵ درصد و نسبت به مازاد دو و نیم برابر تا چهار برابر آن مشمول مالیات سالانه ۲۰ درصد و نسبت به مازاد چهار برابر مشمول مالیات ۲۵ درصد است.وی در ادامه گفت: حقوق اعضای هیأت علمی دانشگاهها با رعایت ماده (۵) قانون اصلاح پارهای از مقررات مربوط به پایه حقوق اعضای هیأت علمی (آموزش و پژوهشی) شاغل و بازنشسته دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مصوب ۱۶ اسفندماه ۱۳۶۸ یا اصلاحات الحاقات بعدی، با رعایت معافیتهای مقرر در قانون مالیاتهای مستقیم، در سال ۱۳۹۹ مشمول مالیات به نرخ ۱۰ درصد خواهد بود./ سازمان مالیاتی
گفت وگو ی «ایران» با معاون وزیربهداشت درباره اجرا نشدن فاصلهگذاری هوشمند در برخی مشاغل و فروشگاهها
یک میلیون واحد صنفی بدون کد سلامت
فریبا خان احمدی
خبرنگار
با گذشت دو روز از اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند در استان تهران، بیش از 80 درصد صنوف و مشاغل کم خطر با ثبتنام در سامانه سلامت وزارت بهداشت مجوز بازگشایی در پایتخت گرفتهاند. گزارشهای رسمی وزارت بهداشت نشان میدهد از مجموع سه میلیون واحد صنفی و صنعتی کشور، هنوز یک میلیون واحد برای گرفتن کد سلامت و از سرگیری فعالیتهایشان در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام نکرده و کدی هم دریافت نکردهاند البته فعالیت این اصناف جدا از اصناف پر خطر مثل آرایشگاههای مردانه و زنانه، رستورانها، تالارهای پذیرایی و سالن های مراسم، مراکز بازی، تفریحی، گیمنت، قهوهخانهها، چایخانهها و تریاها، اماکن اقامتی، هتلها، استخر، سونا و ماساژ و باشگاههای بدنسازی و ورزشی، سینماها، جشنوارهها و نمایشگاههای هنری و فرهنگی و... است که در فهرست مشاغل پر ریسک طبقهبندی شدهاند و همچنان در انتظار دستور ستاد ملی کرونا و صدور مجوز برای از سرگیری فعالیتشان هستند. با این همه و در حالی که صاحبان صنوف و مشاغل کم ریسک برای بازگشایی کسب و کارشان بعد از دریافت تأییدیه وزارت بهداشت متعهد و مکلف به رعایت پروتکلهای بهداشتی خاص هر صنف شدهاند اما گزارشهای رسیده نشان میدهد برخی صنوف بدون ثبتنام در سامانه وزارت بهداشت و صدور مجوز و دریافت کد، کسب و کارشان را راه انداختهاند و برخی نیز بدون الزام به تعهداتشان دستورالعملهای بهداشتی فاصلهگذاری هوشمند را رعایت نمیکنند. همین بیتوجهی به اجرای دستورالعملهای بهداشتی طرح فاصلهگذاری هوشمند، نگرانیهای زیادی را در رابطه با افزایش ملایم منحنی مبتلایان به کرونا بویژه در تهران به وجود آورده است.
اگرچه فعالیت مشاغل کم خطر براساس دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی آغاز شده و اصنافی که کد سلامت دریافت کردهاند، میتوانند کسبوکار خود را شروع کنند اما مسأله اساسی این است که اصنافی که کد سلامت دریافت نکردهاند چگونه بر فعالیتشان نظارت میشود؟ معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در این باره به «ایران» میگوید: حدود 80 تا 90 درصد واحدهای صنفی و مشاغل کم ریسک در سامانه سلامت وزارت بهداشت ثبتنام کردهاند. وزارت بهداشت به بقیه صنوف مهلت داده تا تاریخ 5 اردیبهشت ماه در سامانه ثبتنام کنند و پساز دریافت کد سلامت و دادن تعهد رعایت پروتکلهای بهداشتی مجوز بازگشایی دریافت کنند اما برخی اصناف هنوز این اقدام را انجام ندادهاند و فعالیت آنها غیر قانونی است و طبق دستور ستاد ملی کرونا این اصناف به مراجع قضایی معرفی شده و پلمب میشوند.
محسن فرهادی در ادامه افزود: برخی سوپرمارکتها، قصابیها، داروخانه ها و فروشگاههای مواد پروتئینی که قبل از اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند مجوز فعالیت داشتند، برای دادن تعهد رعایت پروتکلهای بهداشتی هنوز در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام نکردهاند. این اصناف نیز باید تاپایان روز 5 اردیبهشت در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام و مجوز فعالیت دریافت کنند در غیر این صورت از این تاریخ فعالیتشان غیر قانونی خواهد بود.
او درباره نحوه برخورد و نظارت مأموران وزارت بهداشت در روند اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی مشاغلی که بعد از صدور مجوزفعالیت پروتکلها را رعایت نمیکنند، عنوان کرد: نظارتها بر روند اجرای دستورالعملهای بهداشتی از سوی اصناف توسط کارشناسان بهداشت و محیط بهطور مستقیم انجام میشود در کل کشور حدود 6 هزار کارشناس رسمی وزارت بهداشت اجرای پروتکلها را از سوی اصناف رصد میکنند همچنین بازرسان اتاق اصناف نیز اضافه شدهاند و همراه با تیمهای تعزیرات و قوه قضائیه و وزارت صمت در روند اجرای پروتکلهای بهداشتی نظارت دارند.
معاون مرکز سلامت و محیط کار وزارت بهداشت با تأکید بر اینکه باز شدن اصناف به معنای عادی شدن وضعیت نیست و مردم کماکان باید فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند، افزود: بعد از پایان زمان ثبتنام اصناف در سامانه وزارت بهداشت مردم میتوانند با استفاده از کدهای رهگیری اصناف متخلف را به وزارت بهداشت معرفی کنند. این بارکدهای رهگیری با گوشیهای تلفن همراه قابل خواندن هستند بدین ترتیب که وقتی کسی برای خرید یا انجام کاری به فروشگاه یا ادارهای مراجعه میکند میتواند گوشی تلفن همراهش را جلوی کد رهگیری بگیرد و به 5 سؤال وزارت بهداشت پاسخ دهد از طریق این کد رهگیری از مردم سؤال میشود آیا الزامات بهداشتی در آن واحد صنفی رعایت شده است یا خیر؟ اینجا بازرسی و رصد دستورالعملهای بهداشتی بر عهده مردم است.
فرهادی با بیان اینکه تاکنون از مجموع سه میلیون واحد صنفی و صنعتی در کشور دو میلیون واحد در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام کردهاند، اظهار داشت: علاوه بر اصناف و بخشهای غیر دولتی همچنین بخش های دولتی مانند کلینیکهای پزشکی، دندانپزشکی و مراکز بهداشتی و درمانی نیز باید در این سامانه ثبتنام کنند در حال حاضر بیشترین واحدها ی ثبتنامی مربوط به استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی بوده است.
بهگفته او، جایگاههای پمپ بنزین کمترین میزان مشارکت را در سامانه سلامت وزارت بهداشت داشتهاند و واحدهای صنفی کوچک از جمله خشک شوییها، خواربارفروشیها و تعمیرگاهها بیشترین ثبتنام را کردهاند. رتبه دوم شامل واحدهای اداری مانند بانکهاست و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی نیز از نظر ثبتنام برای بازگشایی و اخذ مجوز وزارت بهداشت در رتبه سوم هستند.
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در پاسخ به اینکه آیا برای فعالیت مشاغل پر ریسک تصمیم گرفتهاید یا نه؟ عنوان کرد: رستورانها و برخی مشاغل پرریسک نیز میتوانند در سامانه ثبتنام کرده و کد رهگیری دریافت کنند اما فعالیت آنها منوط به مصوبه ستاد ملی کرونا است ستاد ملی کرونا در 15 اردیبهشت برای تصمیمگیری در این باره تشکیل جلسه خواهد داد و با توجه به روند شیب بیماری کرونا درباره این واحدها تصمیمگیری خواهد کرد.
خبرنگار
با گذشت دو روز از اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند در استان تهران، بیش از 80 درصد صنوف و مشاغل کم خطر با ثبتنام در سامانه سلامت وزارت بهداشت مجوز بازگشایی در پایتخت گرفتهاند. گزارشهای رسمی وزارت بهداشت نشان میدهد از مجموع سه میلیون واحد صنفی و صنعتی کشور، هنوز یک میلیون واحد برای گرفتن کد سلامت و از سرگیری فعالیتهایشان در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام نکرده و کدی هم دریافت نکردهاند البته فعالیت این اصناف جدا از اصناف پر خطر مثل آرایشگاههای مردانه و زنانه، رستورانها، تالارهای پذیرایی و سالن های مراسم، مراکز بازی، تفریحی، گیمنت، قهوهخانهها، چایخانهها و تریاها، اماکن اقامتی، هتلها، استخر، سونا و ماساژ و باشگاههای بدنسازی و ورزشی، سینماها، جشنوارهها و نمایشگاههای هنری و فرهنگی و... است که در فهرست مشاغل پر ریسک طبقهبندی شدهاند و همچنان در انتظار دستور ستاد ملی کرونا و صدور مجوز برای از سرگیری فعالیتشان هستند. با این همه و در حالی که صاحبان صنوف و مشاغل کم ریسک برای بازگشایی کسب و کارشان بعد از دریافت تأییدیه وزارت بهداشت متعهد و مکلف به رعایت پروتکلهای بهداشتی خاص هر صنف شدهاند اما گزارشهای رسیده نشان میدهد برخی صنوف بدون ثبتنام در سامانه وزارت بهداشت و صدور مجوز و دریافت کد، کسب و کارشان را راه انداختهاند و برخی نیز بدون الزام به تعهداتشان دستورالعملهای بهداشتی فاصلهگذاری هوشمند را رعایت نمیکنند. همین بیتوجهی به اجرای دستورالعملهای بهداشتی طرح فاصلهگذاری هوشمند، نگرانیهای زیادی را در رابطه با افزایش ملایم منحنی مبتلایان به کرونا بویژه در تهران به وجود آورده است.
اگرچه فعالیت مشاغل کم خطر براساس دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی آغاز شده و اصنافی که کد سلامت دریافت کردهاند، میتوانند کسبوکار خود را شروع کنند اما مسأله اساسی این است که اصنافی که کد سلامت دریافت نکردهاند چگونه بر فعالیتشان نظارت میشود؟ معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در این باره به «ایران» میگوید: حدود 80 تا 90 درصد واحدهای صنفی و مشاغل کم ریسک در سامانه سلامت وزارت بهداشت ثبتنام کردهاند. وزارت بهداشت به بقیه صنوف مهلت داده تا تاریخ 5 اردیبهشت ماه در سامانه ثبتنام کنند و پساز دریافت کد سلامت و دادن تعهد رعایت پروتکلهای بهداشتی مجوز بازگشایی دریافت کنند اما برخی اصناف هنوز این اقدام را انجام ندادهاند و فعالیت آنها غیر قانونی است و طبق دستور ستاد ملی کرونا این اصناف به مراجع قضایی معرفی شده و پلمب میشوند.
محسن فرهادی در ادامه افزود: برخی سوپرمارکتها، قصابیها، داروخانه ها و فروشگاههای مواد پروتئینی که قبل از اجرای طرح فاصلهگذاری هوشمند مجوز فعالیت داشتند، برای دادن تعهد رعایت پروتکلهای بهداشتی هنوز در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام نکردهاند. این اصناف نیز باید تاپایان روز 5 اردیبهشت در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام و مجوز فعالیت دریافت کنند در غیر این صورت از این تاریخ فعالیتشان غیر قانونی خواهد بود.
او درباره نحوه برخورد و نظارت مأموران وزارت بهداشت در روند اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی مشاغلی که بعد از صدور مجوزفعالیت پروتکلها را رعایت نمیکنند، عنوان کرد: نظارتها بر روند اجرای دستورالعملهای بهداشتی از سوی اصناف توسط کارشناسان بهداشت و محیط بهطور مستقیم انجام میشود در کل کشور حدود 6 هزار کارشناس رسمی وزارت بهداشت اجرای پروتکلها را از سوی اصناف رصد میکنند همچنین بازرسان اتاق اصناف نیز اضافه شدهاند و همراه با تیمهای تعزیرات و قوه قضائیه و وزارت صمت در روند اجرای پروتکلهای بهداشتی نظارت دارند.
معاون مرکز سلامت و محیط کار وزارت بهداشت با تأکید بر اینکه باز شدن اصناف به معنای عادی شدن وضعیت نیست و مردم کماکان باید فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند، افزود: بعد از پایان زمان ثبتنام اصناف در سامانه وزارت بهداشت مردم میتوانند با استفاده از کدهای رهگیری اصناف متخلف را به وزارت بهداشت معرفی کنند. این بارکدهای رهگیری با گوشیهای تلفن همراه قابل خواندن هستند بدین ترتیب که وقتی کسی برای خرید یا انجام کاری به فروشگاه یا ادارهای مراجعه میکند میتواند گوشی تلفن همراهش را جلوی کد رهگیری بگیرد و به 5 سؤال وزارت بهداشت پاسخ دهد از طریق این کد رهگیری از مردم سؤال میشود آیا الزامات بهداشتی در آن واحد صنفی رعایت شده است یا خیر؟ اینجا بازرسی و رصد دستورالعملهای بهداشتی بر عهده مردم است.
فرهادی با بیان اینکه تاکنون از مجموع سه میلیون واحد صنفی و صنعتی در کشور دو میلیون واحد در سامانه وزارت بهداشت ثبتنام کردهاند، اظهار داشت: علاوه بر اصناف و بخشهای غیر دولتی همچنین بخش های دولتی مانند کلینیکهای پزشکی، دندانپزشکی و مراکز بهداشتی و درمانی نیز باید در این سامانه ثبتنام کنند در حال حاضر بیشترین واحدها ی ثبتنامی مربوط به استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی بوده است.
بهگفته او، جایگاههای پمپ بنزین کمترین میزان مشارکت را در سامانه سلامت وزارت بهداشت داشتهاند و واحدهای صنفی کوچک از جمله خشک شوییها، خواربارفروشیها و تعمیرگاهها بیشترین ثبتنام را کردهاند. رتبه دوم شامل واحدهای اداری مانند بانکهاست و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی نیز از نظر ثبتنام برای بازگشایی و اخذ مجوز وزارت بهداشت در رتبه سوم هستند.
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در پاسخ به اینکه آیا برای فعالیت مشاغل پر ریسک تصمیم گرفتهاید یا نه؟ عنوان کرد: رستورانها و برخی مشاغل پرریسک نیز میتوانند در سامانه ثبتنام کرده و کد رهگیری دریافت کنند اما فعالیت آنها منوط به مصوبه ستاد ملی کرونا است ستاد ملی کرونا در 15 اردیبهشت برای تصمیمگیری در این باره تشکیل جلسه خواهد داد و با توجه به روند شیب بیماری کرونا درباره این واحدها تصمیمگیری خواهد کرد.
مرضیه برومند در گفتوگو با «ایران» از «یادا» و تلنگرهای کرونا میگوید
درگیر مسابقه <من خوشبختترم> شدهایم
نرگس عاشوری
خبرنگار
در روزهای اول که شاید خیلیهایمان در شوک شیوع ویروس کرونا در ایران بودیم و احتمالاً مبهوت از اتفاقی که به آرامی در اطرافمان در حال شکل گرفتن است، برخی چهرهها شاخکهای حسیشان زودتر واکنش نشان داد. دست به کار شدند و در جمعی دوستانه به دور از فضای رسانهای آستین بالا زدند تا باری از دوش کادر درمانی بردارند و از آن زمان نام پویش یادا شنیده شد. حضور رخشان بنیاعتماد و مرضیه برومند در این پویش و پیوستن خانه عروسک به آن موجب تقویت حساسیت اجتماعی نسبت به این پویش شد. حالا حدود دوماهی از آغاز فعالیت این پویش گذشته و ما در گفتوگویی با مرضیه برومند از دستاورد فعالیت یادا، حضور چهرههایی چون رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرتهماسب و محسن عبدالوهاب در این پویش، اهمیت حضور خیرخواهانه هنرمندان در فعالیتهای اجتماعی و البته تلنگرهای کرونا و اهمیت یافتن مفهوم واقعی زندگی صحبت کردهایم.
٭ ٭ ٭
پویش یاران درمانگران ایران (یادا) از اولین روزهای شیوع ویروس کرونا در ایران آغاز به فعالیت کرد. پیشرو بودن چنین فعالیت اجتماعیای برای حل معضل کمبود تجهیزات ایمنی کادر درمانی قابل توجه بود. درباره چگونگی شکل گرفتن این ایده برایمان بگویید.
پس از شنیدن اخبار کمبود تجهیزات ایمنی کادر درمانی گیلان و مازندران، حسی مشترک همزمان من و رخشان بنیاعتماد و دوستان را همدل و به هم وصل کرد. ابتدا در جمعی دوستانه تصمیم گرفتیم بخشی از تجهیزات ایمنی را برای کادر درمانی مناطق نیازمند تأمین کنیم اما به مرور و با آگاهی از حجم واقعی نیازها این دایره گستردهتر شد و فعالان اجتماعی، پزشکان و هنرمندان بیشتری به این جمع اضافه شدند. قرار بود از نهم اسفندماه اولین جشنواره عروسکی یزد با همکاری خانه عروسک برگزار شود اما با آمدن کرونا همه چیز به هم ریخت. خانه عروسک خالی و سوت و کور شد و حتی محمدآقا سرایدار افغانستانی ما حس دلتنگی داشت. با گسترده شدن فعالیت گروه یادا، خانه عروسک به دفتر کار این جنبش و محل گردآوری تجهیزات تبدیل شد. همزمان بچههای عروسکی تصمیم گرفتند شیلد بسازند و بنفشه بدیعی که قرار بود دبیر جشنواره یزد باشد مسئولیت آن را برعهده گرفت و با مدیریت بینظیرش تا هفته گذشته افزون بر 50 هزار شیلد تولید شد. به مرور دیگر رشتههای هنری هم به این جمع اضافه شدند اما هر کدام در خانه خودشان تا قوانین فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنیم. «خانه فرهنگ مانا» (خانه موزه خیمه شب بازی) ستاره اسکندری هم به این کار پیوست و شروع به تولید شیلد کرد. البته ما تنها گروه فعال کمکرسان نبودیم اغلب هنرمندان در جاهای مختلف به شکلی دست به کار شدهاند و وظیفه اجتماعیشان را به خوبی انجام میدهند. زیر پستهای اطلاعرسانی مرتبط با فعالیت این پویش برخی پیام میگذارند که این کارها وظیفه دولت است و غر میزنند که چرا دولت این کار را نمیکند. ما هم میدانیم که در شرایط مطلوب این وظیفه دولت است اما وقتی هزاران مشکل داریم، باید قبول کنیم که در وضعیت بحرانی اینچنینی وقت غر زدن و وسط کشیدن این حرفها نیست. مردم ایران ثابت کردهاند در کارهای خیر مشارکت دارند. ممکن است رفتار اجتماعیشان گاهی خودخواهانه بهنظر برسد ولی اکثریت مردم در کمکرسانی به هموطنانشان همیشه پیشقدم هستند. هنرمندان و ورزشکاران هم بخشی از این مردم هستند. کسی پیشقدم میشود که دلسوز است و فقط به منافع خودش فکر نمیکند، وظیفهاش میداند که بیکار ننشیند و دست بهکار شود.
شکل گرفتن این پویش یادآور همان تفکری است که در مجموعه «کارستان» شاهد بودیم یعنی در تلخترین و سختترین شرایط، بهجای غرزدن، گلایه کردن یا عافیتاندیشی، همت کردن، آستین بالا زدن و تلاش کردن برای برداشتن باری حتی کوچک، از دوش همنوعان.
بله. رخشان بنیاعتماد همیشه سوژههای ناب و بدیعی داشته، بخصوص در «کارستان»اش. او هم به این نتیجه رسیده که خودمان دست روی زانوهایمان بگذاریم و بلند شویم. راهی غیر از این نداریم. بخصوص در شرایط امروز که تحریمهای جهانی دشواری کار را دو چندان کرده است. همهمان میدانیم تحریمها و ارسال مواد غذایی و بهداشتی برخلاف ادعای رسانههای خارج از کشور آزاد نیست. آگاهیم که تحریم چه مشکلاتی را به همراه داشته اما ناهماهنگی و تناقضاتی هم در دستگاههای تصمیمگیرنده دیده میشود که درکش نمیکنیم و کسی هم برایمان توضیح نمیدهد که اول خودمان اقناع شویم و بعد بتوانیم افکار عمومی را قانع کنیم. البته که بخشی از مدیران میانی فداکارانه و طبق برنامهریزی درست و اصولی کار میکنند اما ابهام در علت برخی تصمیمگیریها، حکم همان مثالی را دارد که چندی پیش برای دکتر زالی تعریف کردم. سالها پیش در کار خانم پری صابری بازی میکردم. خانم پروین دولتشاهی لابهلای تمرینها بافتنی میبافت و هر وقت نوبت حضورش روی صحنه میشد من بخشی از بافتنیاش را میشکافتم. چندین ساعت بعد خانم دولتشاهی نگاهی به بافتش کرد و گفت نمیدانم چرا امروز بافتنی من بالا نمیرود. امروز هم ما داریم بافتنیهای هم را میشکافیم. کرونا که مسأله سیاسی نیست، برخوردهای چندگانه و برخی تناقضات از چه نشأت میگیرد. به خاطر همین برخوردها برخی از مردم بحران کرونا را جدی نمیگیرند. کاش مدیریت مهربانتر و عاطفیتری وجود داشت. کاش یک زن در ستاد مبارزه با کرونا بود. طبق اخبار چند کشور تاکنون در بحران کرونا بهترین عملکرد را داشتهاند که اشتراک آنها اداره آن به دست زنان است. الان در ستاد ملی مبارزه با کرونا یک مدیر زن وجود ندارد تا مشکلات زنان را بداند. شاید اگر یک زن در این ستاد حضور داشت خیلی زودتر میفهمید که همه کودکان این سرزمین امکان حضور در مدرسه شاد را ندارند، ابزارش را ندارند.
حدود یک هفته قبل گزارشی با همین موضوع، عکس یک روزنامه ایران شد. با شرایط متفاوتی روبهرو هستیم که پیش از این تجربه نشده است.
بله. ضمن اینکه هنرمندان توان کار کردن در تمام حوزهها را ندارند. این روزها ما تماسهای زیادی راجع به کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، بیخانمانها، معلولین و آسایشگاه کهریزک و... داشتهایم. همه جای دنیا در بحرانها مردم همراه میشوند ولی در آن کشورها زیرساختها برای مشارکت مردمی وجود دارد. تمام مسائل و فعالیتهای اجتماعی در کشور ما سیاستزده است و برداشتهای سیاسی روی همه فعالیتها سایه انداخته؛ هر اظهارنظر و اقدامی تعبیر سیاسی میشود.
حساسیت و واکنش سریع به اتفاقات اجتماعی شبیه آنچه در یادا شکل گرفت را برگرفته از تعهد اجتماعی هنرمندان میدانید یا اینکه این وظایف را محدود به دایره هنرمندان نمیدانید و آن را مبتنی بر مسئولیت شهروندی قلمداد میکنید.
اساساً حس مسئولیت اجتماعی و شهروندی بود که ما را به حوزه فرهنگ کشاند. کار هنری برای من وسیلهای بود برای ادای دینام به جامعه. اگرچه حالا شرایط عوض شده و عدهای بهدلیل جذابیتهای بیرونی به کار بازیگری گرایش دارند و گاهی هم فکر میکنند با دو حرکت اجتماعی، ژستشان کامل میشود. امثال من و خانم بنیاعتماد اول از همه نیاز روحیمان به مشارکت در مسائل اجتماعی و فرهنگی بود که باعث شد این رشته را انتخاب کنیم. جوشش درونی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی ما را به سمت کار هنری کشانده است. تئاتر و تلویزیون و سینما و اساساً تصویر وسیلهای بود برای اینکه تلاش کنیم تا جامعه بهتر و سلامتتری داشته باشیم. جامعه انسانیتر و با عدالتی داشته باشیم.
البته بازتاب همین دغدغهها را بخصوص نسبت به محیط زیست و جامعه در آثارتان دیدهایم. نمونهاش همین مجموعه نوروزی «آب پریا» بود. بهخاطر دارم در داستان یکی از قسمتهای زیزی گولو به زبان ساده به موضوع بازگشت تمام چیزهایی که به طبیعت میدهیم به خانههای خودمان پرداختید. زبالههایی که خانواده آقای جمالی به بیرون پرت میکرد دوباره به خانه خودشان برمیگشت. خیلیها نسبت به مسائلی که این روزها با آن مواجه هستیم همین نگاه و تعبیر را دارند.
امروز خوشبختانه توجه اکثریت مردم یا حداقل آدمهای فرهنگی به محیط زیست جلب شده است. من بهدلیل علاقه شدید مادرم به طبیعت و برادرم که 10 سال از من بزرگتر است از کودکی به محیط زیست علاقهمند شدم. برادرم کوهنورد است و عاشق طبیعت. نوع زندگیاش در این حدود 80 سال نشان داده که این عشق فقط در حرف نبوده و در عمل هست. نهایت استفاده را هم از این روزها میکند و هر روز با دوچرخه بالای کوه است و فضاهایی را میبیند که هیچ وقت گرد و غبار اجازه آن را نمیداد. خوب به یاد دارم که در کودکی اگر دودکش کسی 6 خانه آن ورتر دود میداد مادرم به سراغش میرفت و تذکر میداد. قهوهخانهای نزدیک خانه ما بود که مادرم چندین بار تذکر داده بود که وقتی دیزی بار میگذاری دودکشات دود میدهد اما آقای قهوهچی بیاعتنا بود. مادرم یک روز رفت سراغش و با لگد به زیر دیزیها زد و بساطش را بر هم ریخت. آن روزها تابستان ما پشتبام میخوابیدیم، اغلب صبحها باران میگرفت و لحاف به سر پایین میآمدیم اما الان در تابستان بارانی نداریم. میگویند کرونا مردم را به تفکر واداشته، اما این بشری که من میشناسم کرونا که تمام شود دوباره برمیگردد سر خانه اولش. مثل آدمهایی که وقتی مرگ آشنایی را میبینند به تغییر سبک زندگیشان فکر میکنند و از مجلس ختم که بیرون میآیند یادشان میرود که مرگی هم هست. یادشان میرود که قرار نیست چیزی از این دنیا با خودمان ببریم. سالیان سال این حرفها را از تمام ادیان و تفکرات شنیدهایم اما باز اسیر همان حرص و ولع و مصرفگرایی و بیتوجهی به داشتههایمان هستیم. همه چیز را تخریب میکنیم. حالا تخریب طبیعت را لمس میکنیم و میبینیم، با تخریب اخلاق چه میکنیم؟
از مادرتان یاد کردید و اینکه احترام به طبیعت را از او یاد گرفتهاید. لابد برای نجات آینده باید به تربیت درست بچهها پناه برد.
بله. مادر من اهل خوانسار بود و با کوه و سبزه و آب و گل کار داشت. این قضایا به قدری ذاتی برایش اهمیت داشت که طبیعت را ستایش میکرد. باید بچهها را با طبیعت آشنا کنیم و با گل و گیاه انس بگیرند. یاد بدهیم خودشان گیاه بکارند تا ببینند دانهای که کاشتهاند چقدر به توجه نیاز دارد تا رشد کند. حس کنند که در مسیر رشد کردن خودشان چقدر به گیاهشان دلبسته میشوند چون پای آن زحمت کشیدهاند. تا در نهایت بفهمند درخت برای کسی که آن را کاشته چه مفهومی دارد. من به شخصه از نمای یک روستا در دل کویر که پر از درخت است بیشتر از جنگلهای شمال لذت میبرم. چون حاصل دست بشر است، آدمها مراقبت کردهاند، قنات کشیدهاند و به آب احترام گذاشتهاند. احترام به آب در فرهنگ پیشینیان ماست. بیدلیل نیست که نگهبان آب (آناهیتا) و فرشته باشکوه بارانآور (تیشتر) داشتیم. اسطورهها به خاطر احترام به آب درست شدند.
اما کرونا با همه پیامدهایش تلنگرهایی هم به ما آدمها داشت.
من قبل از کرونا به این درسها هم فکر میکردم. به این شتابزدگی مسابقه پول درآوردن. به این نمایش و خودنمایی ماشین ما قشنگتر است و نمای خانهمان رومی است. پولدارهای قدیم نمای خانهشان خیلی هم معمولی بود اصلاً نمیخواستند داشتههایشان را به رخ بکشند. الان جلوه بیرون خانههایمان قشنگتر از درون آن است. همه میخواهیم نمای بیرونی خانهمان را درست کنیم. در بطن و درون خانهها چه میگذرد؟ درگیر مسابقه من بهترم، من پولدارترم، من خوشبختترم شدهایم. ذات زندگی و لذت بردن از زندگی رنگ باخته است. به یکی از آشنایانمان که درگیر ساخت و فروش برج است بارها میگویم کی میخواهی از زندگی لذت ببری؟ همه چیز را از بین بردهایم. اطراف خانهها پر از بوته تمشک بود، قنات و چشمه داشتیم. بچههای ما حق دارند بدانند بوته تمشک چیست. تمشک چیدن چه لذتی دارد. از قشنگترین خاطرات دوران کودکی من چیدن تمشک است. آن روزها کوههای شمرون و نیاوران و گلابدره و درکه پر از تمشک بود. شاید شعاری به نظر برسد اما کاش بچهها طبیعت را از نزدیک بشناسند. حیوانات را از نزدیک لمس کنند؛ نه در قالب سگ و بچهگربههایی که به خانهها میبرند که من آنها را حیوان نمیدانم و معتقدم اسباببازیهای ساخته شده دست بشر است. کاش به جای اینکه به شمال و ویلاهای لوکس پی جوجه کباب بروند لااقل به روستاها و جاهایی بروند که زندگی طبیعی را لمس کنند. اینها کارهایی است که ما در بچگی تجربه کردیم. من در دوران دبستان پیشاهنگ بودم و شبی را در اردوگاه منظریه گذراندم که لحظه به لحظه آن در ذهنم حک شده است. چه لذتی بردم از اینکه شب در چادر خوابیدم. صبح با صدای پرندهها بیدار شدم. در میان درختها راه رفتم و هیزم جمع کردم.
به امید اینکه پس از کرونا فرصتی پیش بیاید تا بچهها در کنار خانواده زندگی واقعی را لمس کنند.
و امکانات مادی کشورمان این فرصت را بدهد که مردم قدری زندگی کنند. مردم معمولی کمی زندگی کنند، مجبور نباشند سه جا کار کنند و وقتی به خانه میآیند با هم بجنگند، چون «خستهاند».
بــــرش
ایام قرنطینه به خیلیهایمان یادآوری کرد که در زندگی روزمره چه نعمتهایی داشتیم که از آن غافل بودیم.
بویژه که این اتفاق در بهار افتاد. این بهار خیلی زیبا بود. برف دیدیم، باران دیدیم، تگرگ دیدیم، رنگینکمان دیدیم. فرصت کردیم طبیعت را از پشت پنجره خانهمان با درنگ بیشتری نگاه کنیم. کسی میگفت من روی درخت جلوی خانهام سار و قمری دیدم. در تیتراژ «آب پریا» هم همین را میخواندیم که: بازا بیا ای چلچله بر بام شهرم کن گذر/ از آسمان خانهام دود و سیاهی را ببر/ چهچه بزن ای چلچله شهر مرا پر نغمه کن/ سرکن سرود زندگی روز مرا پر خنده کن... بواقع پرندهها با شهر ما قهر کردهاند. اگر میخواهید بدانید آسمان و هوای یک شهر چقدر پاک است به تعداد و تنوع پرندههای شهر نگاه کنید. ما باید همزیستی را یاد بگیریم؛ هم با طبیعت و هم با خودمان؛ در رابطه با خودمان، با خانواده، همشهریان و هموطنانمان و در نهایت با کل جهان. همزیستی کنیم. تعامل کنیم.
کنار بیاییم.
آیا فروش قانونی فیلترشکنها عملیاتی خواهد شد؟
سوسن صادقی
خبرنگار
«تدوین آیین نامه واگذاری فیلترشکنهای (VPN) قانونی از سوی کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نهایی شد.» این خبری بود که از قول ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی اخیراً روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. اما جزئیات این خبر چیست؟ و اینکه آیا این طرح با موفقیت اجرا خواهد شد؟ آیا وجود فیلترشکنهای قانونی برای کشور مفید است؟ فیلترشکنهای رایگان چه دستاوردها یا تبعاتی برای کاربران در بر دارند؟ و... روزنامه ایران به سراغ کارشناسان رفت تا نظر آنها را جویا شود.
دورزدن تحریمها
از سال 91 خبر فروش فیلترشکن قانونی هرچند وقت یکبار رسانهای میشود اما بیشتر خبرهای فروش فیلترشکن قانونی بعد از فیلترینگ تلگرام پررنگ شد و تا امسال نیز ادامه دار شده است بهطوری که این بار در سال جدید اتمام تدوین آییننامه فروش فیلترشکنهای قانونی که بهعبارتی فیلترشکنها را فیلتر میکنند، خبرساز شد. ابتدا ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی این خبر را رسانهای کرد و گفت: این آییننامه را کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه تدوین کرده و دادستانی مشخص میکند که فیلترشکنهای قانونی به چه افراد و مشاغلی تعلق بگیرد و وزارت ارتباطات نیز باید بهصورت مستقیم یا از طریق یک اپراتور، مجوز واگذاری فیلترشکن را مدیریت کند تا به اقشار واجد شرایط تعلق بگیرد. بعد از اعلام این خبر «جواد جاویدنیا»، سرپرست معاونت فضای مجازی دادستانی کل کشور درباره چگونگی این آیین نامه با یکی از خبرگزاریها گفتوگو کرد. وی گفت: واگذاری فیلترشکنها شامل دو بخش است بخش اول که مربوط به ضوابط قانونی است، رو به اتمام است و بخش دوم آن هم که درباره طراحی چگونگی ارائه آن به قشر خاص (تشکیلات قضایی و امنیتی، دانشجویان، استادان دانشگاه، پزشکان و خبرنگاران و...) می شود و برعهده وزارت ارتباطات است، برای اجرایی شدن هنوز به دست ما نرسیده است. جاویدنیا معتقد است به این طریق میتوان با فروش غیرقانونی فیلترشکن که درآمد نامشروعی هم به دست میآورند و حریم خصوصی مردم را نیز بهخطر میاندازند، برخورد کرد.
بعد از این اظهارنظر، از آنجایی که یک پای دیگر این طرح وزارت ارتباطات است، تلاش کردیم با مسئولان زیرساخت در این باره گفتوگو کنیم که متأسفانه پیگیریهای ما بینتیجه ماند اما پاییز سال گذشته حمید فتاحی مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، وقتی بحث استفاده از فیلترشکنهای قانونی مطرح شد در گفتوگو با «ایران» گفت این طرح یکبار در سال 91 انجام و به شکست منجر شد. وی معتقد است که بدون درنظر گرفتن نیازهای قانونی و منطقی نمیتوان این خواسته را عملیاتی کرد و عدهای در کشور در حال فشار بر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند و علاقه مندند که تمام فیلترشکنها در کشور مسدود شود. این در حالی است که مسدودسازی یک شبه برای تمام کاربران که نیاز قانونی به آن دارند، امکانپذیر نیست.
راهی برای دورزدن تحریم
اما کارشناسان حوزه امنیت درباره بحث قانونی شدن فروش فیلترشکنها چه نظری دارند. کاظم فلاحی کارشناس امنیت معتقد است این طرح تنها برای دورزدن تحریمها مناسب است، استفاده از فیلترشکنها موجب میشود که ما برای کشورهایی که ما را تحریم کردهاند، ناشناس جلوه کنیم.
فلاحی به «ایران» گفت: با استفاده از فیلترشکن ما از کشور ثالث با دیگر کشورها ارتباط برقرار میکنیم و میتوانیم کارهای خود را انجام دهیم. مثلاً اکنون گوگل ما را تحریم و بیشتر برنامهها و خدمات خود را برای ما مسدود کرده است یا بسیاری از سایتهای علمی و دانشگاهی برای کشور ما فیلتر شده و امکان استفاده از مقالهها و... وجود ندارد. بنابراین با استفاده از فیلترشکن میتوانیم مثلا آیپی ایرانی خود را به آی پی یک کشور دیگر تبدیل کرده و این محدودیت را دور بزنیم. این کارشناس امنیت با اشاره به اینکه بهنظر نمیرسد این طرح همانطور که در سال 91 مطرح شد، برای استفاده عموم موفق عمل کند، گفت: چون بحث جلب اعتماد عمومی برای استفاده از فیلترشکنهایی است که خود فیلتر شدهاند و این اعتماد بهدلیل اتفاقهایی که در گذشته روی داده، از بین رفته است.
فلاحی افزود: اشتباهی که در این میان رخ داد این بود که وقتی تلگرام فیلتر شد، فیلترشکنها بیشتر از گذشته در بین عموم مردم شناخته شدند و استفاده از آنها بهصورت چشمگیری افزایش یافت تا وارد شبکههای اجتماعی فیلتر شده شوند و در این میان هم عدهای فرصت طلب شروع به تولید فیلترشکنهای رایگان و حتی پولی کردند تا از این فرصت پیش آمده سود لازم را ببرند. عدهای با فیلترشکن رایگان که عموماً بدافزار هستند، تمام مدت در حال رصد ترافیک حریم خصوصی و استفاده از اطلاعات کاربران و تلفن همراه آنها بوده و از این طریق کسب درآمد میکنند. حتی فیلترشکنهایی همانند توربو، سایفون و... که داعیه دسترسی به اطلاعات آزاد مردم جهان را دارند بدافزار بوده و در حال رصد اطلاعات کاربران هستند و متأسفانه عموم کاربران هم نمیدانند که فیلترشکنهایی که استفاده میکنند بدافزار است و البته برخی هم دانسته استفاده میکنند چون چاره دیگری ندارند.
این کارشناس امنیت با اشاره به اینکه فروش فیلترشکن یا راهاندازی اپراتوری برای فروش فیلترشکن قانونی خود دارای تبعات منفی است، گفت: راهاندازی اپراتور، ایجاد انحصار کرده و در آن فضای رقابتی وجود ندارد. حداقل آنچه ما از پروژههای ملی در ذهنمان حک شده این است که این دسته از پروژهها همیشه انحصاری بودهاند. مهمتر اینکه در این پروژهها به حفظ حریم خصوصی و حفاظت از اطلاعات کاربران توجه جدی نمیشود و موجب شده اطلاعات کاربران لو برود.
فلاحی در ادامه گفت: وجود اپراتورها برای فروش فیلترشکن حتی اگر حریم خصوصی را رعایت کنند و اعتماد عمومی را برای استفاده از این فیلترشکنهایی که خود فیلتر شدهاند، بازگردانند مشکل بزرگی که وجود دارد این است که اطلاعات کاربران در حجم بالا در یکجا جمعآوری و متمرکز میشود و اگر امنیت آن بدرستی رعایت نشود، خود باعث ناامنی میشود و با یک حمله ممکن است این اطلاعات به سرقت رود. وی با بیان اینکه در بین تمام کشورها تنها چین است که فیلترشکن میفروشد، افزود: این کشور هم تمام اطلاعات کاربر از حساب بانکی مشخصات فرد و... را میگیرد و بعد اکانت فیلترشکن ارائه میدهد.
این کارشناس اعتقاد دارد که بحث فروش قانونی فیلترشکن فقط پهن کردن یک سفره جدید است چون هماکنون سایتهای فروش فیلترشکن هم وجود دارد و به جز چند سایت همه آنها مسدود هستند و اگر چند سایتی که مسدود نبود و فیلترشکن میفروشند را هم بررسی کنید در انتها همه به یکی یا دو شرکت و سازمان بزرگ میرسند.
فلاحی معتقد است که نباید سایتها و شبکههای اجتماعی را فیلتر میکردیم که مردم به استفاده از فیلترشکنهای رایگان و بدافزار روی بیاورند و همه گیر شود. جستوجو در اینترنت برای دریافت اطلاعات، آزاد است و دلیلی برای بستن دسترسیها و ایجاد محدودیت وجود ندارد. در تمام دنیا سایتهای مستهجن، فروش مواد مخدر، شکنجه و... و سایتهایی را که نباید کودکان به آن دسترسی داشته باشند فیلتر میکنند و در کشور ما هم باید چنین راهی را در پیش بگیرند.
جلب اعتماد عمومی
علی رضایی دیگر کارشناس امنیت نیز معتقد است ساماندهی امور، ایجاد اهرمهای نظارتی و سلبی برای کنترل فضای مجازی برای متخلفان یکی از الزامات حاکمیت بوده و بنابراین نیازمند رگولاتوری و تنظیم قوانین مرتبط با آن است.
وی درباره اینکه آیا حاکمیت موفق خواهد شد به کاربران فیلترشکن قانونی بفروشد به «ایران» گفت: این کار تنها با جلب اعتماد عمومی ممکن خواهد شد. حاکمیت اول باید اعتماد شهروندان را به اینکه حریم خصوصی آنها رعایت میشود و بدون ضابطه در حریم خصوصی آنها ورود نمیکند، جلب کند و دوم اینکه باید حاکمیت این موضوع را روشن کند برای تسلط به جریانهای اطلاعاتی در فضای مجازی و حفظ امنیت کشور انجام برخی اقدامها اجتنابناپذیر است و باید به برخی دادهها دسترسی داشته باشد بنابراین ایجاد برخی محدودیتها با فیلترینگ از پایه و اساس اشتباه نیست.
رضایی گفت: متأسفانه چون کاربران به این حساسیتهای امنیتی کشور آگاهی نداشته و از سوی دیگر به حفظ حریم خصوصی خود از سوی حاکمیت اعتماد ندارند چالش بهوجود میآید بنابراین جلب اعتماد عمومی در زمینه حفظ حریم خصوصی از سوی حاکمیت هم دشوار است و به نظر نمیرسد با این مشکلات بتوان این طرح را پیادهسازی کرد.
وی با بیان اینکه یکی از دلایلی که کاربران بیشتر به سمت استفاده از فیلترشکنها میروند واکنش و اعتراض آنها به محدودیتهایی است که در برخی سایتها و شبکهها ایجاد کردهاند، افزود: اگر برخی از سایت و شبکهها را مسدودسازی نمیکردند کاربران به سمت استفاده از فیلترشکنها نمیرفتند.
رضایی اعتقاد دارد کاربران باید بدانند راهاندازی فیلترشکنهای رایگان هم با اهداف مختلفی مانند جمعآوری و تحلیل داههای کاربران، کسب درآمد، بدافزار سوءاستفاده شخصی و مالی از اطلاعات و... انجام میشود. بنابراین با ساماندهی این فضا و ارائه مجوزهای قانونی به اپراتورها میتوان این سوءاستفادهها را محدود کرد.
مدیر عامل راه آهن:
۱۰۰میلیاردتومان بلیت پس دادیم
سعید رسولی مدیرعامل شرکت راهآهن درباره میزان خسارت های وارده به شرکتهای ریلی بر اثر کرونا اظهار داشت: خسارت های متعددی به شرکتهای ریلی وارد شده که بر اقتصاد شرکتهای ریلی اثر معکوس گذاشته است. نه تنها شرکتهای حملونقل ریلی مسافری، بلکه شرکتهای ریلی باری و خدماتی نیز از این موضوع خسارت دیدهاند. وی افزود: در دو ماه گذشته و ایام پیش رو شرکتهای حملونقل ریلی با تعداد قطار کمتری فعالیت کرده و خواهند کرد اما حقوق تمام پرسنل خود را باید بموقع پرداخت کنند. مدیرعامل شرکت راهآهن گفت: بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان بابت استرداد بلیتهای مسافری از سوی شرکتهای ریلی مسافری بابت فروش بلیت سفرهای نوروزی به مردم پرداخت شده است؛ اما در مجموع میزان خسارت های وارده به شرکتها و راهآهن بسیار بیشتر از این است. وی در خصوص نحوه حمایت از شرکتهای ریلی تصریح کرد: بستهای برای حمایت از شرکتهای ریلی دیده شده است از جمله تسهیلات کم بهره به بنگاهها که البته کمکهای دیگری نیز برای کمک به آنها در نظرگرفته و مورد پیگیری است؛ ضمن اینکه ماهیت رفتاری کرونا از آنجایی که غیر قابل پیشبینی است، آثار اقتصادی آن هم بهصورت خطی قابل پیشبینی نیست که بتوانیم بر اساس خسارت هایی که در دو ماه اخیر به شرکتهای ریلی وارد شده، میزان خسارت های احتمالی در ماههای آتی را هم پیشبینی کنیم. رسولی یادآور شد: از اوایل اسفند ماه جلسات مستمر با شرکتهای ریلی داشتهایم و اعلام کردیم در کنار آنها هستیم؛ اما از این شرکتها خواستهایم به هیچ عنوان سراغ تعدیل نیرو نروند و سعی کنند تا بدون تعدیل نیرو با کمک هم از این بحران عبور کنیم. رسولی درباره انتشار شایعاتی در خصوص تعدیل گسترده نیرو در شرکتهای ریلی خاطرنشان کرد: تنها یکی از شرکتهای ریلی تصمیم به تعدیل نیرو گرفته بود که با مدیرعامل آن شرکت درباره انصراف از این تصمیم مذاکره کردیم؛ تاکنون هم گزارشی از اینکه این اتفاق رخ داده باشد، دریافت نکردهام. / ایسنا
دلالها راه محصولات باغهای جنوب را به بازار بستهاند
سوداگری لیمویی در فضای کرونایی
زهره افشار
خبرنگار
لیموهای ترش و شیرین 50 روزی میشود که شاه نشینهای بازار میوه و تره بار شدهاند. درست از زمانی که در فضای مجازی و رسانههای رسمی و غیررسمی بانگ برآمد که ویتامین C ایمنی بدن را بالا می برد و حتی انسان را در برابر کرونا ایمن میکند لیموشیرین 5 هزار تومانی شد 25 تا 30 هزار تومان و لیمو ترش هم بسته به کرم میوه فروش و جیب خریدار در محدوده قیمتی 35 تا 70 هزار تومان در نوسان بوده است، حتی اکنون که فصل برداشت لیموی جنوب است و معمولاً بازارهای پایتخت از لیموترش پر میشود و بساط آب لیموگیری هم برپا میشود، این میوه بنا ندارد که از فراز قیمتی خود فرود بیاید.
باغداران رودان بندرعباس این روزها برداشت لیموترش از باغهای خود را آغاز کردهاند. شهرستان رودان به بهشت جنوب ایران مشهور است، جایی که با 10 هزار هکتار باغ لیمو عنوان قطب لیموترش کشور را به خود اختصاص داده است و البته این شهرستان در تولید لیموشیرین هم سرآمد است و لیموهای رودان علاوه بر شهرهای استان هرمزگان به تهران، تبریز، قم، سمنان، اصفهان و... بارگیری میشود. گفته میشود بهدلیل بارشهای مطلوب، برداشت لیمو امسال در این شهرستان رکورد خواهد زد؛ پس بهطور منطقی نباید شاهد افزایش قیمت غیر معمول این میوه باشیم.
دست تهی کشاورز
«رضا امیری رودانی» کشاورز باغداری است که در رودان در باغش انواع لیمو را پرورش میدهد، او در گفتوگو با «ایران» میگوید: در حال حاضر لیموشیرین در دست کشاورز نیست هرچه هست در دست دلالانی است که لیمو را در سردخانهها ذخیره کردهاند و حال این دلالان هستند که سود اصلی را میبرند. باغداران این منطقه لیموشیرین را حداقل یک هزار و ۵۰۰ تومان و اگر خیلی زرنگ بودند کیلویی ۳ هزار تومان فروختند. لیموترش را هم سال گذشته با حداقل ۳ هزار تومان و حداکثر آنهم در روزهای خارج از فصل برداشت کیلویی ۱۵ هزار تومان فروختهاند. امیری یکی از باغدارانی است که طی چند سال گذشته آفت جاروک لیموترش یا به اصطلاح جادوی جادوگر بهجان باغش افتاده بود و مجبور شده بود بیشتر درختانش را کف برکند. از وی در مورد این آفت پرسیدیم، گفت: چند سالی بود بهدلیل اینکه درختی نبود آفت روی آن زندگی کند میزان آفت کم شده بود ولی متأسفانه با کاشت درختان جدید و رشد مجدد آنهایی که کف بر کرده بودیم باردیگر این آفت دارد زیاد میشود.
سردخانهداری هم که نمیخواهد نامی از او برده شود به «ایران» میگوید: شاید شما نام امثال مرا دلال بنامید ولی من چند ماه است که دو میلیارد تومان سرمایهام را انواع لیمو خریدهام کلی بابت ضایعات ضرر کردهام و ریسک آن را پذیرفتهام. من لیموترش را حتی تا کیلویی ۱۷ هزار تومان از باغدار خریدهام حالا با احتساب انبارداری و هزینه حملونقل به کیلویی ۲۵ هزار تومان میفروشم. وی میافزاید: اگر امثال من نباشیم در فصل برداشت؛ محصول روی دست کشاورز میماند ما محصول را میخریم ریسک سود و زیانش را هم به جان میخریم.
قیمت بیمرز لیموی فارس
«احمدی» باغدارشهرستان جهرم به «ایران» میگوید : با وجود اینکه لیموترش تولیدی ما درجه یک است مجبوریم لیمو را با کیلویی 6 هزار تومان عرضه کنیم. وی میافزاید : شنیدهام برخی دلالها با وانت به باغها مراجعه و لیمو را حتی تا کیلویی 25 هزار تومان خریداری میکنند ولی چطور آن را به تهران میرسانند نمیدانم.
«محمد مهدی قاسمی» رئیس جهاد کشاورزی فارس در گفتوگو با «ایران» تصریح میکند: استان ما رتبه اول تولید لیموترش در کشور را دارد. وی میافزاید : استان فارس با سطح زیر کشت 13 هزار هکتار باغ لیمو تولیدی بیش از 340 هزارتن دارد.
بهگفته وی؛ بیشترین میزان لیموترش استان فارس واریته لیموی آب، «مکزیکین لایم» است و دیگر ارقام لیموترش در استان فارس شامل رقم لیمولیسبون (خارکی)، لیمو پرشین لایم و لیمو چهار فصل است.
وی خاطرنشان میکند: بالغ بر 80 درصد لیموترش تولیدی استان فارس به سایر نقاط کشور همچنین به کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای میانه صادر میشود و این محصول علاوه بر مصرف تازه خوری در کارخانجات استان فارس بهصورت فرآوری و درصنایع تبدیلی کاربرد دارد.
قاسمی تأکید میکند: اشتغال پایدار در این محصول در استان فارس 13 هزار و 825 نفر و اشتغال موقت 195 هزار و 100 نفر است.
عمده شهرستانهای تولیدکننده لیموترش در استان فارس به ترتیب جهرم، قیروکارزین و لارستان است. در همین حال «محمد ابراهیم صداقت» معاون بازرسی و نظارت استان فارس در گفتوگو با «ایران» تصریح میکند : در ستاد تنظیم بازار استان فارس مبنای فروش هر کیلو لیموترش در میدان اصلی میوه و ترهبار شیراز 10هزار تومان تعیین شده است و براین اساس هرکس از این قیمت تخطی کند ما بشدت برخورد میکنیم. وی می افزاید : مشکل ما وقتی است که لیمو از این میدان بارگیری و از استان خارج میشود که متأسفانه پس از آن به دست واسطهها و دلالان میافتد. وی تصریح میکند: کوتاهی اینکه لیموترش در برخی شهرهای بزرگ از جمله پایتخت به چندین برابر قیمت شیراز فروخته میشود متوجه ما نیست و بهنظر میرسد باید سازمانهای بازرسی و نظارت استانهای مقصد نیز قیمت را تعیین و کنترل کنند. وی خاطرنشان میکند: ما بهمنظور افزایش عرضه، تمام سردخانهها را روزانه بررسی میکنیم و هرجا احتکاری صورت گرفته باشد بشدت برخورد میکنیم. هفته گذشته یک سردخانه 26 تن لیمو را احتکار کرده بود که با حکم تعزیرات همه این لیموها را با قیمت 10 هزار تومان عرضه کردیم. صداقت همچنین از برخورد قضایی با دهها میوه فروش که لیمو را با قیمت بالای 10 هزار تومان فروخته بودند خبر میدهد.
او میافزاید: یکی از دلایلی که باعث شده تا دلالان سوءاستفاده کنند این است که مردم به هرقیمتی حاضرند لیموترش بخرند. در تبلیغات هم روی تأثیر لیموترش بر پیشگیری از کرونا در حد زیادی مبالغه و باعث تحریک تقاضا شده است.
نیم نگاه
معاون بازرسی و نظارت استان فارس: مشکل ما وقتی است که لیمو از این میدان بارگیری و از استان فارس خارج می شود که متأسفانه پس از آن به دست واسطه ها و دلالان می افتد . کوتاهی اینکه لیمو ترش در برخی شهرهای بزرگ از جمله پایتخت به چندین برابر قیمت شیراز فروخته می شود متوجه ما نیست و به نظر می رسد باید سازمان های بازرسی و نظارت استان های مقصد نیز قیمت را تعیین و کنترل کنند
زهره هراتیان، رئیس ایفمارک در گفتوگو با «ایران»:
فکر انتقال کرونا به نزدیکانم آزاردهندهتر از ابتلا به آن بود
محمد محمدی سدهی
خبرنگار
شیوع ویروس کرونا به چالشی جهانی تبدیل شده و این موضوع حوزههای مختلف را به فکر راهاندازی کمپینهایی درخصوص قطع زنجیره ابتلا به کرونا انداخت. کمپینهایی که به منظور آموزش به مردم برای مقابله با این ویروس راهاندازی میشود. حوزه ورزش هم فعالیت خود را در این خصوص آغاز کرد و یکی از این کمپینها، کمپین «ای اف سی» است که بازیکنان نامداری از کشورهای مختلف همچنین کشور ما برای مبارزه با ویروس کرونا به عضویت این کمپین درآمدند و با انتشار ویدئوهای آموزشی، افراد را به رعایت اصول بهداشتی تشویق میکنند.
دکتر زهره هراتیان، رئیس مرکز ارزیابیهای پزشکی و بازتوانی فوتبال ایران (ایفمارک) جزو کسانی بود که پیش از آغاز سال 99 به این ویروس مبتلا شد. او در این خصوص و تجربهاش از ابتلا به کرونا به خبرنگار«ایران» گفت: «اواخر اسفند به منظور کمک به دوستانم برای مداوای بیماران کرونایی، به مطبشان رفتم اما پس از چند روز متوجه شدم که علائم عجیبی دارم و تست کرونا گرفتم که نتیجه آن مثبت بود.»
او به علائم این بیماری این گونه اشاره کرد: «در روز اول احساس خستگی زیادی داشتم تا جایی که نمی توانستم روی پایم بایستم. در روزهای دوم و سوم حس بویایی و چشاییام را از دست دادم. البته شرایط من چندان حاد نبود و بلافاصله پس از بروز این علائم به بیمارستان منتقل شدم و کار درمان را آغاز کردم. در روزهای ابتدایی علائم ابتلا به کرونا متوسط بود اما با گذشت زمان این علائم شدیدتر شد. پس از چند روز بستری در بیمارستان تست کرونا دادم که خوشبختانه جواب تست منفی بود.»
رئیس ایفمارک با اشاره به اینکه 2 هفته در قرنطینه بوده، اظهار داشت: «دو هفته سخت را پشت سر گذاشتم و در این دو هفته از نظر روحی شرایط مناسبی نداشتم. از نظر من این بیماری رابطه زیادی با مسائل روحی و روانی دارد. من در طول این مدت بیشتر نگران نزدیکانم بودم و میدانستم که این ویروس خیلی سریع منتقل میشود به این دلیل در رابطه با نزدیکانم تمام موارد ایمنی را رعایت میکردم. فکر انتقال کرونا به نزدیکانم آزار دهندهتر از ابتلا به آن بود.» هراتیان با بیان اینکه «پدرم پیش از من به این ویروس مبتلا شده بود» افزود: «به پدرم اطمینان میدادم که کرونا چیز مهمی نیست، البته کار آسانی نیست این که بخواهید به اطرافیانتان القا کنید که کرونا اهمیت زیادی ندارد چرا که این ویروس بسیار خطرناک و کشنده است. در طول این مدت دائماً با پدرم در تماس بودم و حال او را پیگیری میکردم. خدا را شکر در حال حاضر حال پدرم خوب است و از این موضوع بسیار خوشحالم.»
او این گونه صحبتهای خود را ادامه داد: «این که میگویند علائم این ویروس به سرماخوردگی شباهت دارد، صحیح نیست. علائم کرونا را به حساب سرماخوردگی نگذارید و هر کدام از علائم ابتلا به کرونا (تنگی نفس، تب، سرفه و...) را داشتید، سریعاً پیگیر بیماری خود باشید. فردی که دچار کرونا میشود روزها و شبهای متفاوتی را پشت سر میگذارد. فرد مبتلا شده به این ویروس حس دلشوره و نگرانی دارد و حالتهای تهوع و بیاشتهایی به او دست میدهد. اگر زندگی سالمی داشته باشید و قلیان و سیگار نکشید، اطمینان قلبی بیشتری برای مقابله با کرونا خواهید داشت.»
رئیس ایفمارک گفت: «در تمامی مقالهها درباره کرونا آمده است که فرد مبتلا به این ویروس اگر هرچه زودتر کار درمان را آغاز کند، شانس بیشتری برای درمان دارد. اگر در اطراف شما فردی به این ویروس مبتلا شده هرچه زودتر او را به بیمارستان منتقل کنید. مردم کشور ما و کل دنیا روزهای سختی را سپری میکنند و در طول این روزها نکات زیادی آموختند که این نکات باید سرلوحه زندگیمان باشد.»
او با اشاره به زحمات کادر درمان بیمارستانها در هفتههای اخیر با شیوع کرونا افزود: «پیش از شیوع کرونا، مردم هر زمان که یک کادر درمان را میدیدند به او میگفتند مرفه بیدرد! اما حالا قدر آنها را بیشتر از هر زمان دیگری میدانیم. کادر درمانی روزهای سختی را سپری میکنند و خودشان را برای مقابله با کرونا فدا کردهاند. حتی برخی از آنها هم به کرونا مبتلا شدند و جان خود را برای مداوای بیماران از دست دادند.»
در روزهای گذشته کنفدراسیون فوتبال آسیا برای مبارزه با ویروس کرونا کمپینی به نام «زنجیره را بشکن» تشکیل داد که هراتیان هم به این کمپین ملحق شد. او در این خصوص بیان داشت: «در این روزهایی که فوتبال برگزار نمیشود، کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیم گرفت کمپینی راهاندازی کند تا پیامهای بهداشتی به کل مردم جهان منتقل شود. به همین دلیل بازیکنان، مربیان و سایر اهالی فوتبال که در سطح قاره شناخته شده هستند، پیامهایی آموزشی فرستادند تا زنجیره انتقال به ویروس کرونا هرچه زودتر قطع شود.»
هراتیان با اشاره به این موضوع که در قسمتی از بازار بزرگ ایران موسوم به «ایران مال» 3 هزار تختخواب برای معاینه در اختیار بیماران کرونایی قرار گرفته است، اظهار داشت: «هفته گذشته در حدود 2 هزار بیمار کرونایی در این مرکز تحت مداوا بودند. البته من هم به عنوان رئیس این مرکز مشغول کار هستم و حتی این روزها به دلیل مشغله زیاد نمیتوانم والدینم را ملاقات کنم.» او در پاسخ به این سؤال که ایفمارک در حال حاضر چه فعالیتی انجام میدهد؟ گفت: «کار ایفمارک مداوای بازیکنان است که البته این مرکز به دلیل تعطیلی لیگ کار چندانی ندارد اما این موضوع باعث نشد که ایفمارک فعالیتی نداشته باشد. ما پس از شیوع کرونا با همکاری فوتبالیستهای نامدار با ایجاد هشتگ «#football 1_0 Corona» ویدئوهای آموزشی تهیه میکنیم. فوتبالیستهایی همچون مرتضی پورعلی گنجی، علی علیپور، دراگان اسکوچیچ و سایر بازیکنان نامدار پیامهای بهداشتی میدهند و در حال حاضر حدود 800 ویدیو ضبط شده و توسط وبسایت ایفمارک به اشتراک گذاشته شده است.» رئیس مرکز ارزیابیهای پزشکی و بازتوانی فوتبال ایران (ایفمارک) ادامه داد: « با کمک بازیکنان مشهور فوتبال ایران، مردم را راهنمایی میکنیم و از آنها میخواهیم در خانههایشان بمانند. مثلاً در ویدئوها در خصوص نحوه صحیح دست شستن آموزش داده میشود یا فوتبالیستها پیامهایی درخصوص ماندن مردم در خانههای خود میدهند که امیدواریم این پیامها تأثیرگذار باشد. ما همانند تیم فوتبال تلاش میکنیم مقابل کرونا پیروز شویم و تمام مردم دنیا برای غلبه بر کرونا ما را تشویق میکنند.»
کرونا و الگوهای ارتباطی اعتمادساز
علیرضا معزی
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری
وقتی به تصاویر این چند وقت مینگریم با جهانی روبهرو هستیم که حتی خیالش هم نمیرفت. از بزرگراههای شلوغ تهران که ناگهان خلوت شد تا سیزدهبهدر حیرتآوری که در آن سبزهها گره نخوردند. از صحن پرخاطره اما خالی از زائر حرم امام هشتم علیه السلام که لحظه تحویل سال نو را نامعمول و تاریخی گذراند تا مسجدالحرام و کعبه که دیگر از آن صفوف دایرهای و ملکوتیاش خبری نبود.
از آن عکسهای میخکوبکننده که نمازگزاری تنها را در برابر شکوه کعبه نشان میداد و پاپ فرانسیس را که میدانی تهی از جمعیت را موعظه میکند. از نماهای آخرالزمانی متروپلیسهای اروپایی و امریکایی تا گلاویز شدن آدمهای جهان توسعه یافته در صف فروشگاهها و نزاعشان در ازدحام قفسههای خالی. جهان ما ناگاه چهره عوض کرد؛ چه کسی فکر میکرد که بنیانهای نظم مستقر، خوب یا بد، با شیوع یک ویروس اینچنین بلرزد. روزها میگذرد و ایران و جهان به روزمرگیها بازمیگردند اما حکمرانی حاکمان و کنشگری شهروندان، یقیناً دچار دگرگونی خواهد شد.
پس از آن سال سخت، جامعه آنقدر متأثر شده بود که کرونا، فرصتی مغتنم برای دولت باشد که از فاصلههای هشداردهنده، بکاهد. دولت آشکارا میخواست که اعتماد بازیابی شود حتی اگر زنجیره رویدادهای ناگوار هنوز پایان نیافته باشد و حتی اگر تحریم، روند مقابله با اپیدمی را ناهموارتر کند. گام یکم در تعامل با افکار عمومی، اعلام فوری نتیجه نخستین آزمایش مثبت کرونا بود. ایران نیز به مانند بسیاری کشورها از واقعیت بیماری عقب بود اما دولت انتخاب کرد که بلافاصله بروز کرونا در کشور را اعلام کند حتی اگر کمتر از 48 ساعت به انتخابات باقی مانده باشد. ایران نیز به مانند تمامی کشورها با آگاهی نه چندان وسیع نسبت به رفتار ویروس ناشناخته، برای مقابله آماده شد و به مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته، در رفتاری حرفهای، آمار قربانیان و موارد فوتی را بهصورت روزانه اعلام کرد. عقبماندگی آمار از بیماری، اتفاقی عجیب در جهان نبود اما آنچه مهمتر بود اراده برای اطلاعرسانی شفاف از همان موارد اثبات شده آزمایشگاهی بود که با گسترش پرشتاب شبکه آزمایشگاهی، هر روز به واقعیت نزدیکتر شد. رئیس جمهوری از اسفند گذشته مدام بهصورت زنده با مردم صحبت کرده و تلاش داشته تا تصمیماتی را که در ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته میشد برای شهروندان توضیح دهد. قابل پیشبینی بود که هر تصمیم، منتقدان و مخالفانی داشته باشد و قابل پیشبینی هم بود که شرایط تحریم، انتخابهای سخت ایران را پرشمارتر کند اما تفاوت در این بود که رئیس جمهوری خود را موظف میدید با فاصلههای زمانی کوتاه، به افکار عمومی پاسخگو باشد. اینچنین شد که برای نخستین بار مشروح جلساتی در تراز ستاد ملی مقابله با کرونا که خروجیاش همارز تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بود، در اختیار عموم شهروندان قرار گرفت و گفتوگوهای میانبخشی در ستاد، جزئیات بیشتری را از روند تصمیمسازی به فضای عمومی ارائه داد. در اسفند و فروردین گذشته هر روز علاوه بر سخنگوی وزارت بهداشت، مقامات وزارتی نیز وضعیت را برای مردم تشریح میکردند و تلاش شد و میشود تا در کنار تمام کاستیها و کمبودها، شهروندان تکاپو برای حفظ ارتباطی اعتمادساز را دریابند. دولت در ایران دریافته که باید کنشهای ارتباطیاش را باز تعریف کند و در بحرانی اینچنینی در حوزه سلامت عمومی، تلاش کند بیش از گذشته با مردم سخن بگوید و از روند تصمیمسازی به شهروندان گزارش دهد. تحریم و انباشت برخی کاستیها، تلاشها برای ارتقای شاخصهای حکمرانی را کند کرده اما تجربه بحران اخیر، دولت را در عرصه اطلاعرسانی به سطح تازهای ارتقا داده؛ سطح تازهای که از نیاز مبرم مسئولان به بازسازی ارتباط حاصل شده است. در هیچ بحرانی، عملکرد مجموعه دولت و حتی گزارش روزانه برنامههای رئیس جمهوری با این جزئیات به شهروندان ارائه نشده بود و اینک ما با جامعهای مواجهیم که خود را بدرستی محق میداند که مقام منتخبی چون رئیس جمهوری درباره محل جلسات، تعداد جلسات و چگونگی تعامل با استانها و بیمارستانها، به آنها توضیح دهد. این شاید گام بزرگی نباشد اما یقیناً گام غیرقابل بازگشتی است. اهتمام بر شفافیت بیتردید گواه بر اراده برای بازسازی اعتماد است. تحریم پایان خواهد یافت و کرونا هم حتی موقتی رهایمان خواهد کرد اما دولتی که نسبتاً از اعتیاد به نفت رهیده و بر وابستگیاش به شهروندان افزوده است، میراث این دوران سخت خواهد بود.
معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری
وقتی به تصاویر این چند وقت مینگریم با جهانی روبهرو هستیم که حتی خیالش هم نمیرفت. از بزرگراههای شلوغ تهران که ناگهان خلوت شد تا سیزدهبهدر حیرتآوری که در آن سبزهها گره نخوردند. از صحن پرخاطره اما خالی از زائر حرم امام هشتم علیه السلام که لحظه تحویل سال نو را نامعمول و تاریخی گذراند تا مسجدالحرام و کعبه که دیگر از آن صفوف دایرهای و ملکوتیاش خبری نبود.
از آن عکسهای میخکوبکننده که نمازگزاری تنها را در برابر شکوه کعبه نشان میداد و پاپ فرانسیس را که میدانی تهی از جمعیت را موعظه میکند. از نماهای آخرالزمانی متروپلیسهای اروپایی و امریکایی تا گلاویز شدن آدمهای جهان توسعه یافته در صف فروشگاهها و نزاعشان در ازدحام قفسههای خالی. جهان ما ناگاه چهره عوض کرد؛ چه کسی فکر میکرد که بنیانهای نظم مستقر، خوب یا بد، با شیوع یک ویروس اینچنین بلرزد. روزها میگذرد و ایران و جهان به روزمرگیها بازمیگردند اما حکمرانی حاکمان و کنشگری شهروندان، یقیناً دچار دگرگونی خواهد شد.
پس از آن سال سخت، جامعه آنقدر متأثر شده بود که کرونا، فرصتی مغتنم برای دولت باشد که از فاصلههای هشداردهنده، بکاهد. دولت آشکارا میخواست که اعتماد بازیابی شود حتی اگر زنجیره رویدادهای ناگوار هنوز پایان نیافته باشد و حتی اگر تحریم، روند مقابله با اپیدمی را ناهموارتر کند. گام یکم در تعامل با افکار عمومی، اعلام فوری نتیجه نخستین آزمایش مثبت کرونا بود. ایران نیز به مانند بسیاری کشورها از واقعیت بیماری عقب بود اما دولت انتخاب کرد که بلافاصله بروز کرونا در کشور را اعلام کند حتی اگر کمتر از 48 ساعت به انتخابات باقی مانده باشد. ایران نیز به مانند تمامی کشورها با آگاهی نه چندان وسیع نسبت به رفتار ویروس ناشناخته، برای مقابله آماده شد و به مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته، در رفتاری حرفهای، آمار قربانیان و موارد فوتی را بهصورت روزانه اعلام کرد. عقبماندگی آمار از بیماری، اتفاقی عجیب در جهان نبود اما آنچه مهمتر بود اراده برای اطلاعرسانی شفاف از همان موارد اثبات شده آزمایشگاهی بود که با گسترش پرشتاب شبکه آزمایشگاهی، هر روز به واقعیت نزدیکتر شد. رئیس جمهوری از اسفند گذشته مدام بهصورت زنده با مردم صحبت کرده و تلاش داشته تا تصمیماتی را که در ستاد ملی مقابله با کرونا گرفته میشد برای شهروندان توضیح دهد. قابل پیشبینی بود که هر تصمیم، منتقدان و مخالفانی داشته باشد و قابل پیشبینی هم بود که شرایط تحریم، انتخابهای سخت ایران را پرشمارتر کند اما تفاوت در این بود که رئیس جمهوری خود را موظف میدید با فاصلههای زمانی کوتاه، به افکار عمومی پاسخگو باشد. اینچنین شد که برای نخستین بار مشروح جلساتی در تراز ستاد ملی مقابله با کرونا که خروجیاش همارز تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بود، در اختیار عموم شهروندان قرار گرفت و گفتوگوهای میانبخشی در ستاد، جزئیات بیشتری را از روند تصمیمسازی به فضای عمومی ارائه داد. در اسفند و فروردین گذشته هر روز علاوه بر سخنگوی وزارت بهداشت، مقامات وزارتی نیز وضعیت را برای مردم تشریح میکردند و تلاش شد و میشود تا در کنار تمام کاستیها و کمبودها، شهروندان تکاپو برای حفظ ارتباطی اعتمادساز را دریابند. دولت در ایران دریافته که باید کنشهای ارتباطیاش را باز تعریف کند و در بحرانی اینچنینی در حوزه سلامت عمومی، تلاش کند بیش از گذشته با مردم سخن بگوید و از روند تصمیمسازی به شهروندان گزارش دهد. تحریم و انباشت برخی کاستیها، تلاشها برای ارتقای شاخصهای حکمرانی را کند کرده اما تجربه بحران اخیر، دولت را در عرصه اطلاعرسانی به سطح تازهای ارتقا داده؛ سطح تازهای که از نیاز مبرم مسئولان به بازسازی ارتباط حاصل شده است. در هیچ بحرانی، عملکرد مجموعه دولت و حتی گزارش روزانه برنامههای رئیس جمهوری با این جزئیات به شهروندان ارائه نشده بود و اینک ما با جامعهای مواجهیم که خود را بدرستی محق میداند که مقام منتخبی چون رئیس جمهوری درباره محل جلسات، تعداد جلسات و چگونگی تعامل با استانها و بیمارستانها، به آنها توضیح دهد. این شاید گام بزرگی نباشد اما یقیناً گام غیرقابل بازگشتی است. اهتمام بر شفافیت بیتردید گواه بر اراده برای بازسازی اعتماد است. تحریم پایان خواهد یافت و کرونا هم حتی موقتی رهایمان خواهد کرد اما دولتی که نسبتاً از اعتیاد به نفت رهیده و بر وابستگیاش به شهروندان افزوده است، میراث این دوران سخت خواهد بود.
پایان عصر نفت «دبلیوتیآی»
فریدون برکشلی
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین
۲۰ آوریل ۲۰۲۰ در تاریخ صنعت نفت امریکا و جهان برای همیشه ثبت خواهد شد. در این روز نفت خام WTI که برای ۶۵ سال نفت خام شاخص امریکای شمالی و جهان بود و بهعنوان نگین درخشان بورسهای جهان و بویژه نایمکس(NYMEX)، بورس نیویورک، میدرخشید، علایم حیرتآوری را از خود نشان داد که شاید همین چند هفته پیش هم تصورش برای بازارها ناممکن بود. قیمت نفت خام شاخص امریکا با سرعتی عجیب، اعداد تک رقمی را گذراند و به صفر رسید.
البته در میان تحلیلگران نفتی مسأله لبریز شدن ذخایر از نفت نا فروش بحث جدی شده بود. ذخایر در امریکا و جهان از نفت خام و فرآورده لبریز شده و محلی برای انبار کردن باقی نمانده است. انبارها در ترمینالها، پالایشگاهها، خطوط لوله و روی آب تقریباً از نفت اشباع شده و عملاً هزینه نگهداری نفت از قیمت خود نفت یا فرآوردهها فراتر رفته است.
اما در شرایطی که تمام تحلیلگران و دستاندرکاران بازار از پدیده تخریب تقاضا و کاهش ارقامی از کاهش۲۰ میلیون بشکه در روز به بالا، کاهش در تقاضای جهانی نفت بحث و گفتوگو میکردند، چگونه تولیدکنندگان نفت، این چنین بیمحابا بر تولید و عرضه جهانی نفت افزودند و به هشدار تحلیلگران توجه نکردند.
چگونه نفت در کوتاه مدت، این چنین سیاسی و ژئواستراتژیک شد که سهم بازار در رأس برنامه ملی انرژی تولیدکنندگان عمده قرار گرفت. در ۳ ماهه پایانی ۲۰۱۹ که قیمتهای جهانی در طیف ۶۰-۶۵ دلار در هر بشکه قرار داشت و انتظار افزایش بیشتر هم میرفت پرزیدنت ترامپ به اوپک هشدار داد که عرضه خود را اضافه کند تا قیمت نفت پایین بیاید. برای هر رئیس جمهوری در امریکا، قیمت بنزین و اینکه بنزین از ۲ دلار در گالن بالاتر نرود، بسیار حساس است.
بیشتر امریکاییها، موفقیت یک رئیس جمهوری را در قیمت بنزین در پمپ بنزینها، ارزیابی میکنند. ترامپ هم که در نوامبر ۲۰۲۰ برای دور دوم باید وارد کارزار شود، نمیخواست که فرصت کسب رضایت خاطر اتومبیلسواران امریکایی را از دست بدهد.
اما در این مسیر دو عامل، همه را شوکه کرد:
۱- ترامپ غافل بود که سونامی شیل در بازار آرام و بیوقفه در کار است. از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، امریکا ۱۱ میلیون بشکه نفت خام شیل وارد بازار کرد و از واردات امریکا بشدت کاست و خود به صادرکننده خالص تبدیل شد. این یعنی یک جنگ سهم بازار تمام عیار علیه تمام تولیدکنندگان نفت خام جهان.
۲- کووید۱۹، کار را تمام کرد. جادهها خالی، فرودگاهها خالی، پمپ بنزینها خالی. خریداری نیست که از بنزین گالنی ۲ دلار خشنود شود. مسافرتها، کارخانجات و فعالیتهایی که جملگی به یمن نفت و انرژی زندگی میکنند، متوقف شده بودند.
پرزیدنت ترامپ حتی برای کنترل قیمت و کاهش بهای بنزین از ذخایر استراتژیک هم برداشت کرد. این کار بر خلاف قانون است. ذخایر استراتژیک برای عوامل بازاری نیست. ذخایر استراتژیک و ذخیرهسازی استراتژیک از ۱۹۷۴ به ابتکار هنری کیسینجر برای شرایط بحرانی مانند جنگ، یا عوامل طبیعی پیشبینی شده بود. در واقع ترامپ برای برداشت از ذخایر استراتژیک، برخلاف قانون، مقابل آژانس بینالمللی انرژی و کنگره امریکا هم ایستاد. حالا ترامپ که میگوید کرونا، ویروس چینی است و اینکه باید قرنطینه خاتمه یابد، میخواهد که مصرف نفت و فرآوردهها را افزایش دهد.
توجه به یک نکته هم ضروری است. در واقع عمر WTI هم در بورسها به سر آمده بود. زمانی که این نفت خام شاخص شد و در طول زمان، تولید روزانه آن تا ۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود.
امروز نفت خام WTI کمتر از ۲۳۰ هزار بشکه در روز است. در واقع برنت هم همینطور. سطح تولید آن بسیار پایین آمده و البته همچنان در بورسهای جهان بهعنوان نفت خام شاخص مورد ارجاع است. در سازمان اوپک در چند نوبت بحث تبدیل نفت خامهای اوپک بهعنوان شاخص جهانی مورد توجه قرار گرفت، اما در حاشیه باقی ماند.
رئیس دفتر مطالعات انرژی وین
۲۰ آوریل ۲۰۲۰ در تاریخ صنعت نفت امریکا و جهان برای همیشه ثبت خواهد شد. در این روز نفت خام WTI که برای ۶۵ سال نفت خام شاخص امریکای شمالی و جهان بود و بهعنوان نگین درخشان بورسهای جهان و بویژه نایمکس(NYMEX)، بورس نیویورک، میدرخشید، علایم حیرتآوری را از خود نشان داد که شاید همین چند هفته پیش هم تصورش برای بازارها ناممکن بود. قیمت نفت خام شاخص امریکا با سرعتی عجیب، اعداد تک رقمی را گذراند و به صفر رسید.
البته در میان تحلیلگران نفتی مسأله لبریز شدن ذخایر از نفت نا فروش بحث جدی شده بود. ذخایر در امریکا و جهان از نفت خام و فرآورده لبریز شده و محلی برای انبار کردن باقی نمانده است. انبارها در ترمینالها، پالایشگاهها، خطوط لوله و روی آب تقریباً از نفت اشباع شده و عملاً هزینه نگهداری نفت از قیمت خود نفت یا فرآوردهها فراتر رفته است.
اما در شرایطی که تمام تحلیلگران و دستاندرکاران بازار از پدیده تخریب تقاضا و کاهش ارقامی از کاهش۲۰ میلیون بشکه در روز به بالا، کاهش در تقاضای جهانی نفت بحث و گفتوگو میکردند، چگونه تولیدکنندگان نفت، این چنین بیمحابا بر تولید و عرضه جهانی نفت افزودند و به هشدار تحلیلگران توجه نکردند.
چگونه نفت در کوتاه مدت، این چنین سیاسی و ژئواستراتژیک شد که سهم بازار در رأس برنامه ملی انرژی تولیدکنندگان عمده قرار گرفت. در ۳ ماهه پایانی ۲۰۱۹ که قیمتهای جهانی در طیف ۶۰-۶۵ دلار در هر بشکه قرار داشت و انتظار افزایش بیشتر هم میرفت پرزیدنت ترامپ به اوپک هشدار داد که عرضه خود را اضافه کند تا قیمت نفت پایین بیاید. برای هر رئیس جمهوری در امریکا، قیمت بنزین و اینکه بنزین از ۲ دلار در گالن بالاتر نرود، بسیار حساس است.
بیشتر امریکاییها، موفقیت یک رئیس جمهوری را در قیمت بنزین در پمپ بنزینها، ارزیابی میکنند. ترامپ هم که در نوامبر ۲۰۲۰ برای دور دوم باید وارد کارزار شود، نمیخواست که فرصت کسب رضایت خاطر اتومبیلسواران امریکایی را از دست بدهد.
اما در این مسیر دو عامل، همه را شوکه کرد:
۱- ترامپ غافل بود که سونامی شیل در بازار آرام و بیوقفه در کار است. از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، امریکا ۱۱ میلیون بشکه نفت خام شیل وارد بازار کرد و از واردات امریکا بشدت کاست و خود به صادرکننده خالص تبدیل شد. این یعنی یک جنگ سهم بازار تمام عیار علیه تمام تولیدکنندگان نفت خام جهان.
۲- کووید۱۹، کار را تمام کرد. جادهها خالی، فرودگاهها خالی، پمپ بنزینها خالی. خریداری نیست که از بنزین گالنی ۲ دلار خشنود شود. مسافرتها، کارخانجات و فعالیتهایی که جملگی به یمن نفت و انرژی زندگی میکنند، متوقف شده بودند.
پرزیدنت ترامپ حتی برای کنترل قیمت و کاهش بهای بنزین از ذخایر استراتژیک هم برداشت کرد. این کار بر خلاف قانون است. ذخایر استراتژیک برای عوامل بازاری نیست. ذخایر استراتژیک و ذخیرهسازی استراتژیک از ۱۹۷۴ به ابتکار هنری کیسینجر برای شرایط بحرانی مانند جنگ، یا عوامل طبیعی پیشبینی شده بود. در واقع ترامپ برای برداشت از ذخایر استراتژیک، برخلاف قانون، مقابل آژانس بینالمللی انرژی و کنگره امریکا هم ایستاد. حالا ترامپ که میگوید کرونا، ویروس چینی است و اینکه باید قرنطینه خاتمه یابد، میخواهد که مصرف نفت و فرآوردهها را افزایش دهد.
توجه به یک نکته هم ضروری است. در واقع عمر WTI هم در بورسها به سر آمده بود. زمانی که این نفت خام شاخص شد و در طول زمان، تولید روزانه آن تا ۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود.
امروز نفت خام WTI کمتر از ۲۳۰ هزار بشکه در روز است. در واقع برنت هم همینطور. سطح تولید آن بسیار پایین آمده و البته همچنان در بورسهای جهان بهعنوان نفت خام شاخص مورد ارجاع است. در سازمان اوپک در چند نوبت بحث تبدیل نفت خامهای اوپک بهعنوان شاخص جهانی مورد توجه قرار گرفت، اما در حاشیه باقی ماند.
زیر پوست شهر اتفاقات دیگری هم هست
محمد مهاجری
روزنامه نگار
کرونا هر روز روانمان را به هم میریزد. خبر ابتلا و مرگ عدهای از هموطنان یا همنوعان در ایتالیا و اسپانیا و امریکا و... غصه دارمان میکند. یک روز که تعداد قربانیان کم میشود امیدوار میشویم و روزی دیگر که بر رقم مبتلایان افزوده میشود ابروهایمان توی هم میرود.فشار اقتصادی هم دارد کار خودش را میکند.
عدهای وضعشان بهتر است و میتوانند چندماه از محل پس اندازهایشان زندگی کنند اما عده بیشتری حتی بعد از جارو کردن جیب و ته مانده حساب بانکیشان نُفُس موجودیشان بهشمارهافتاده. دعواهای سیاسی هم رونق خودش را دارد.
یکی بهخاطر بقا در پستش، اطلاعات ناقص و بیسرو ته را از گونیهای بایگانی در میآورد و میتکاند توی کوچه سیاست.
آن دیگری کرونا را وصل میکند به فتنه 88.
سومی میخواهد حقنه کند که رأی آوردن مجلس یازدهمیها بهخاطر بد بودن مجلس دهم و دولت دوازدهم است.
چهارمی مثل کرم ابریشم، برگ های سبز امید مردم را میجود.
پنجمی...اما زیر پوست شهر اتفاقات دیگری هم در حال وقوع هست. در رگهای جامعه خون دیگری هم میدود. «ماسک» فقط یک وسیله برای مقابله با کرونا نیست. یک نماد است. میخواهد به هموطنی که در دومتری اش ایستاده بگوید به همان اندازه که به فکر خودم هستم، تو را هم میپایم. سلامتی تو، سلامتی من هم هست.
همین رفتار، در کنار موج بزرگی از نگرانی، خستگی و افسردگی ناشی از خانه نشینی، ته دلمان را پر امید میکند.
دیدهام این روزها که در فضای مجازی، همین مردمی که برای معیشت خود لنگ هستند، به کمبودهای تنگدستتر از خودشان در ماه رمضان میاندیشند و چارهجویی میکنند.
حتماً نمیتوانند مثل پارسال و دوسال پیش کمک کنند، اما همین که در این زمینه فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکنند!دلگرمکننده است. در بحرانهای اجتماعی معمولاً تعبیری استفاده میشود به نام«تاب آوری». در قضیه کرونا کشورهایی که جهان اول محسوب میشوند، آزمون خوبی نداشتند.
خبرهایی که از حمله به فروشگاهها، زدوخوردها، بیتحملیها و... منتشر شد، ناخوشایند بود. دیر یا زود، بعد از پایان کرونا متفکران و مصلحان اجتماعی به این پدیدهها حساس خواهند شد و لابد برای دنیایی که در آن نئولیبرالیسم حرف اول را میزند، نسخههایی خواهند پیچید که حتی اگر عملی نشود، با سنجاق به دیوار تاریخ الصاق خواهد شد.
بخصوص برای ما ایرانیها آنچه در غرب گذشت تجربه آموز است. یعنی اگر همبستگی ملی را یادمان برود کلاهمان پس معرکه است. صدالبته که مسئولان باید گره از مشکلات مردم باز کنند و آنها را در کوران سختیهای کرونا تنها نگذارند.
نمیخواهم ادای کسانی را در بیاورم که از هر پدیده منفی، یک فرصت خیالی میبافند، اما کرونا به ما نشان داد که شرایطی به مراتب سختتر از آبان 98 و دی 96 هم هست و جامعه ناگزیر به تابآوری است. و نیز فرصتی است که سرمایه اجتماعی تخریب شده در سالهای اخیر، بازسازی شود.در چنین شرایطی گروههای مرجع جدید، قابلیت سر برآوردن دارند. کینههای کهنه، ظرفیت دفن شدن دارند.
نشاط اجتماعی(که نمونهای از آن را در مرخصی دادن به زندانیان دیدیم) در حوزههای مختلف امکان تکرار دارد. اگر چنین اتفاقاتی بیفتد به همبستگی اجتماعی بعد از کرونا هم امیدوار میشویم.
روزنامه نگار
کرونا هر روز روانمان را به هم میریزد. خبر ابتلا و مرگ عدهای از هموطنان یا همنوعان در ایتالیا و اسپانیا و امریکا و... غصه دارمان میکند. یک روز که تعداد قربانیان کم میشود امیدوار میشویم و روزی دیگر که بر رقم مبتلایان افزوده میشود ابروهایمان توی هم میرود.فشار اقتصادی هم دارد کار خودش را میکند.
عدهای وضعشان بهتر است و میتوانند چندماه از محل پس اندازهایشان زندگی کنند اما عده بیشتری حتی بعد از جارو کردن جیب و ته مانده حساب بانکیشان نُفُس موجودیشان بهشمارهافتاده. دعواهای سیاسی هم رونق خودش را دارد.
یکی بهخاطر بقا در پستش، اطلاعات ناقص و بیسرو ته را از گونیهای بایگانی در میآورد و میتکاند توی کوچه سیاست.
آن دیگری کرونا را وصل میکند به فتنه 88.
سومی میخواهد حقنه کند که رأی آوردن مجلس یازدهمیها بهخاطر بد بودن مجلس دهم و دولت دوازدهم است.
چهارمی مثل کرم ابریشم، برگ های سبز امید مردم را میجود.
پنجمی...اما زیر پوست شهر اتفاقات دیگری هم در حال وقوع هست. در رگهای جامعه خون دیگری هم میدود. «ماسک» فقط یک وسیله برای مقابله با کرونا نیست. یک نماد است. میخواهد به هموطنی که در دومتری اش ایستاده بگوید به همان اندازه که به فکر خودم هستم، تو را هم میپایم. سلامتی تو، سلامتی من هم هست.
همین رفتار، در کنار موج بزرگی از نگرانی، خستگی و افسردگی ناشی از خانه نشینی، ته دلمان را پر امید میکند.
دیدهام این روزها که در فضای مجازی، همین مردمی که برای معیشت خود لنگ هستند، به کمبودهای تنگدستتر از خودشان در ماه رمضان میاندیشند و چارهجویی میکنند.
حتماً نمیتوانند مثل پارسال و دوسال پیش کمک کنند، اما همین که در این زمینه فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکنند!دلگرمکننده است. در بحرانهای اجتماعی معمولاً تعبیری استفاده میشود به نام«تاب آوری». در قضیه کرونا کشورهایی که جهان اول محسوب میشوند، آزمون خوبی نداشتند.
خبرهایی که از حمله به فروشگاهها، زدوخوردها، بیتحملیها و... منتشر شد، ناخوشایند بود. دیر یا زود، بعد از پایان کرونا متفکران و مصلحان اجتماعی به این پدیدهها حساس خواهند شد و لابد برای دنیایی که در آن نئولیبرالیسم حرف اول را میزند، نسخههایی خواهند پیچید که حتی اگر عملی نشود، با سنجاق به دیوار تاریخ الصاق خواهد شد.
بخصوص برای ما ایرانیها آنچه در غرب گذشت تجربه آموز است. یعنی اگر همبستگی ملی را یادمان برود کلاهمان پس معرکه است. صدالبته که مسئولان باید گره از مشکلات مردم باز کنند و آنها را در کوران سختیهای کرونا تنها نگذارند.
نمیخواهم ادای کسانی را در بیاورم که از هر پدیده منفی، یک فرصت خیالی میبافند، اما کرونا به ما نشان داد که شرایطی به مراتب سختتر از آبان 98 و دی 96 هم هست و جامعه ناگزیر به تابآوری است. و نیز فرصتی است که سرمایه اجتماعی تخریب شده در سالهای اخیر، بازسازی شود.در چنین شرایطی گروههای مرجع جدید، قابلیت سر برآوردن دارند. کینههای کهنه، ظرفیت دفن شدن دارند.
نشاط اجتماعی(که نمونهای از آن را در مرخصی دادن به زندانیان دیدیم) در حوزههای مختلف امکان تکرار دارد. اگر چنین اتفاقاتی بیفتد به همبستگی اجتماعی بعد از کرونا هم امیدوار میشویم.
جهان پس از اپیدمی کرونا
محمد بلوری
پیشکسوت روزنامهنگاری
اپیدمی کرونا سایه مصیبتبارش را بر سر ساکنان کره خاکی گسترده و جهانیان نگران از ادامه دامنهدار این مصیبت بشری از خود میپرسند: «بارش تگرگ این فاجعه کی سر ایستادن خواهد داشت؟» در حالی که پژوهشگران جهان پزشکی شبانهروز در تلاش یافتن پادزهری برای مهار این اپیدمی جهان گسترند، اندیشمندانی چند، شیوع جهانی کرونا را کیفر خطاهای انسانی در آلودن آب و خاک و هوا، ویرانی جنگلها و ...
بیشهزارها، نابودی نسل انواع حیوانات و تبدیل کردن دریاها به زباله دانی شناور بشر میدانند و به گفته کارشناسان محیط زیست انسان حتی امروز سوداگرانه به قانون ژنتیک درخت و گیاه دست میبرند تا محصولات کشاورزی پرسودتری به بازار میوه و گیاه عرضه کنند. به تعبیر شاعرانه، حتی با زخم زدن به نجابت گل سرخ به تولید و پرورش سوداگرانه گلهای رنگارنگ روی میآورند و هرگاه به نابودی جنگلها به دست انسانها میاندیشیم شاید به این فکر کنیم که هیچ حیوانی در دنیای وحش، قامت بلند یک صنوبر را دسته تبر نمیکند تا درختان تناور را براندازد. از سویی دیگر به باور اندیشمندان خیال پرداز، در پی اپیدمیهایی چون کرونا آخرالزمانی شاید بر ضد انسان خطاکار به گناه آلودن زمین پیش روی ساکنان این کره خاکی خواهد بود، مجازاتی چون حذف آدمیان از چرخه حیات، همانگونه که آدم و حوا به جرم ارتکاب خطایی از جهان موعود رانده شدند.
***
کرونا تنها پدیده مرگباری است که امروزه بر سراسر کره زمین سایه گسترده ولی نه جنگها و نه بیماریهای هولناکی چون وبا و طاعون با وجود کشتارهای دامنگستر نتوانستهاند تمامی گستره جهان ما را فراگیرند؛ در حالی که در مقابله باکرونا با غفلت جهانی در مقابله با این اپیدمی روبهرو بودهایم. با اوج گرفتن بحران کرونا، اوضاع برخی از کشورها در مقابله با این اپیدمی فاجعهبارتر است. تصاویری ماهوارهای نشان میداد در یک کشور امریکای لاتین انسانهای نیمهجان در حال مرگ با اجساد قربانیان در خیابانها پراکندهاند و همچنان مردهها و بیماران در حال بیهوشی را بهخاطر نداشتن نعشکش و آمبولانس کشانکشان از خانهها بیرون میآورند و در خیابانها رها میکنند. در افغانستان مردم شکوه داشتند بهخاطر کمبود شدید کیتهای مخصوص شناسایی مبتلایان به کرونا در بیمارستانها و درمانگاه پزشکان و پرستاران به ناچار برای تشخیص کرونا از وسایل و امکانات ابتدایی استفاده میکنند که بیماران باید چند روزی در انتظار نتیجه بمانند و همین کمبود کیت تاکنون سبب مرگ یک پزشک بیمارستانی مبتلا به کرونا و عدهای از بیماران دیگر شده است. بسیاری ازکشورها بدون کمک مؤثر جهانی با مشکلات درمانی، کمبود پزشک و پرستار و نداشتن تخت بیمارستانی کافی و دیگر امکانات ضروری برای پذیرش بیماران مبتلا به کرونا نیاز شدیدی به یاری و کمک جهانی دارند، به گفت شیخ اجل سعدی: بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
باید توجه داشت ریشهکنی اپیدمی کرونا، زمانی میسر خواهد شد که با همکاری و کمک جهانی آخرین گروه بیماران مبتلا به کرونا به بهبودی کامل برسند و اجساد آخرین قربانیان به خاک سپرده شوند و به یقین تا یک بیمار مبتلا به کرونا در جهان باقی است میتوان خطر بازگشت اپیدمی کرونا را ممکن کند. بنابراین همت جهانی میخواهد تا با همکاری سازمان بهداشت جهانی بنیادی برای مقابله با هر نوع اپیدمی مرگباری پی افکنده شود.
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار ولی با دریغ و تأسف، غرب قدرت مدار و اروپاییان به تبعیت از نظام سرمایهداری طی سالها به جای پیروی از چنین اندیشهای به قدرت نظامی اندیشیدهاند و با اندیشه قدرت مداری جهانی مدام در تلاش برای دستیابی به تسلیحات هرچه مرگبارترهستند، حتی با انجام آزمایشهایی به امکان تهاجم سایبری میاندیشند در حالی که کشورهای دیگری را هم به تقویت هرچه بیشتر بنیاد نظامی و دستیابی به تسلیحات هرچه مرگبارتر وا میدارند.
پیشکسوت روزنامهنگاری
اپیدمی کرونا سایه مصیبتبارش را بر سر ساکنان کره خاکی گسترده و جهانیان نگران از ادامه دامنهدار این مصیبت بشری از خود میپرسند: «بارش تگرگ این فاجعه کی سر ایستادن خواهد داشت؟» در حالی که پژوهشگران جهان پزشکی شبانهروز در تلاش یافتن پادزهری برای مهار این اپیدمی جهان گسترند، اندیشمندانی چند، شیوع جهانی کرونا را کیفر خطاهای انسانی در آلودن آب و خاک و هوا، ویرانی جنگلها و ...
بیشهزارها، نابودی نسل انواع حیوانات و تبدیل کردن دریاها به زباله دانی شناور بشر میدانند و به گفته کارشناسان محیط زیست انسان حتی امروز سوداگرانه به قانون ژنتیک درخت و گیاه دست میبرند تا محصولات کشاورزی پرسودتری به بازار میوه و گیاه عرضه کنند. به تعبیر شاعرانه، حتی با زخم زدن به نجابت گل سرخ به تولید و پرورش سوداگرانه گلهای رنگارنگ روی میآورند و هرگاه به نابودی جنگلها به دست انسانها میاندیشیم شاید به این فکر کنیم که هیچ حیوانی در دنیای وحش، قامت بلند یک صنوبر را دسته تبر نمیکند تا درختان تناور را براندازد. از سویی دیگر به باور اندیشمندان خیال پرداز، در پی اپیدمیهایی چون کرونا آخرالزمانی شاید بر ضد انسان خطاکار به گناه آلودن زمین پیش روی ساکنان این کره خاکی خواهد بود، مجازاتی چون حذف آدمیان از چرخه حیات، همانگونه که آدم و حوا به جرم ارتکاب خطایی از جهان موعود رانده شدند.
***
کرونا تنها پدیده مرگباری است که امروزه بر سراسر کره زمین سایه گسترده ولی نه جنگها و نه بیماریهای هولناکی چون وبا و طاعون با وجود کشتارهای دامنگستر نتوانستهاند تمامی گستره جهان ما را فراگیرند؛ در حالی که در مقابله باکرونا با غفلت جهانی در مقابله با این اپیدمی روبهرو بودهایم. با اوج گرفتن بحران کرونا، اوضاع برخی از کشورها در مقابله با این اپیدمی فاجعهبارتر است. تصاویری ماهوارهای نشان میداد در یک کشور امریکای لاتین انسانهای نیمهجان در حال مرگ با اجساد قربانیان در خیابانها پراکندهاند و همچنان مردهها و بیماران در حال بیهوشی را بهخاطر نداشتن نعشکش و آمبولانس کشانکشان از خانهها بیرون میآورند و در خیابانها رها میکنند. در افغانستان مردم شکوه داشتند بهخاطر کمبود شدید کیتهای مخصوص شناسایی مبتلایان به کرونا در بیمارستانها و درمانگاه پزشکان و پرستاران به ناچار برای تشخیص کرونا از وسایل و امکانات ابتدایی استفاده میکنند که بیماران باید چند روزی در انتظار نتیجه بمانند و همین کمبود کیت تاکنون سبب مرگ یک پزشک بیمارستانی مبتلا به کرونا و عدهای از بیماران دیگر شده است. بسیاری ازکشورها بدون کمک مؤثر جهانی با مشکلات درمانی، کمبود پزشک و پرستار و نداشتن تخت بیمارستانی کافی و دیگر امکانات ضروری برای پذیرش بیماران مبتلا به کرونا نیاز شدیدی به یاری و کمک جهانی دارند، به گفت شیخ اجل سعدی: بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند
باید توجه داشت ریشهکنی اپیدمی کرونا، زمانی میسر خواهد شد که با همکاری و کمک جهانی آخرین گروه بیماران مبتلا به کرونا به بهبودی کامل برسند و اجساد آخرین قربانیان به خاک سپرده شوند و به یقین تا یک بیمار مبتلا به کرونا در جهان باقی است میتوان خطر بازگشت اپیدمی کرونا را ممکن کند. بنابراین همت جهانی میخواهد تا با همکاری سازمان بهداشت جهانی بنیادی برای مقابله با هر نوع اپیدمی مرگباری پی افکنده شود.
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار ولی با دریغ و تأسف، غرب قدرت مدار و اروپاییان به تبعیت از نظام سرمایهداری طی سالها به جای پیروی از چنین اندیشهای به قدرت نظامی اندیشیدهاند و با اندیشه قدرت مداری جهانی مدام در تلاش برای دستیابی به تسلیحات هرچه مرگبارترهستند، حتی با انجام آزمایشهایی به امکان تهاجم سایبری میاندیشند در حالی که کشورهای دیگری را هم به تقویت هرچه بیشتر بنیاد نظامی و دستیابی به تسلیحات هرچه مرگبارتر وا میدارند.
گزارش «ایران» از دلایل سقوط تاریخی قیمت نفت به زیر صفر دلار
غروب نفت
گزارش دوم
پس لرزه های سقوط بی سابقه قیمت نفت بر بازارهای جهانی سهام
گروه اقتصادی
بازار جهانی نفت خام این روزها با تحولاتی باورنکردنی مواجه شده است. از سقوط سنگین نفت خام سبک امریکا (شاخص WTI) به قیمت منفی 40 دلار در بشکه گرفته تا ریزش بهای معاملات آتی نفت خام شاخص برنت به ارقامی بیسابقه در دو دهه اخیر!
تحولات آنقدر سریع شده که در لحظه، قیمتها تغییرات جهشی دارد و اعتبار شاخصها مدام در حال سقوط است. مانند اعتبار شاخص WTI در بورسهای جهانی که یک شبه زیر و رو شد.
اما همه این تغییرات یک وجه اشتراک دارد و آن هم تأثیرپذیری از شیوع گسترده ویروس کرونا در جهان و کاهش شدید تقاضا برای نفت است. آنقدر که انبارها دیگر جایی برای ذخیرهسازی نفت تولیدی ندارند و تولیدکنندگان نفت شیل امریکا حاضرند به خریداران پول بدهند تا نفت مازاد تولیدی کشور را تحویل بگیرند. ادامه این روند برای بازار نفت «ترسناک» توصیف میشود.
نفت امریکا در قیمت زیر صفر
عجیب اما واقعی! در معاملات پایانی بازارها در روز دوشنبه
(20 آوریل) قیمت نفت شاخص وست تگزاس اینترمدیت WTI به زیر صفر رفت. چراکه سر رسید قراردادهای خرید نفت برای تحویل در ماه مه (اردیبهشت-خرداد) بود و در اتفاقی بیسابقه تولیدکنندههای امریکایی در ازای تحویل نفت نه تنها پولی از مشتریان نگرفتند، بلکه حتی تا 40 دلار هم به ازای هر بشکه به خریدار پاداش دادند تا آن را تحویل بگیرد و حمل کند. با اتمام این روند در بازارهای جهانی نفت خام، شاخص WTI برای لحظاتی به قیمتهای بالاتر از 1 دلار در بشکه بازگشت اما این موضوع ادامه دار نبود و مجدداً قیمتها به زیر صفر دلار رسید. بهطوری که روز گذشته و در زمان تنظیم این گزارش معاملات آتی شاخص WTI در قیمت منفی 8 دلار و42 سنت انجام میشد. باورنکردنی است که این قیمت منفی نسبت به معاملات روز قبل خود با بیش از 77 درصد افزایش معادل 29.21 دلار همراه بود.
احتمال میرود که قراردادهای ماه ژوئن نیز که در نوزدهم ماه مه سررسید میشود، شرایط مشابهی داشته باشد. تقاضا در بازار تخریب شده و مخازن جای کافی برای ذخیرهسازی نفت تولیدی ندارند. اگر شرایط تولید و تقاضا برای نفت سبک امریکا در اواسط ماه می یعنی اواخر اردیبهشت مانند اکنون باشد، سقوط شدیدتر قیمتها اجتنابناپذیر خواهد بود. این درحالی است که شاخص WTI سال گذشته در این روزها بشکهای 65 دلار معامله میشد.
اکنون قیمت نفت سنگین کانادا نیز منفی است و به قیمت منفی ۰.۰۱ دلار در هر بشکه رسیده است و شرکتهای نفتی این کشور مجبور شدهاند تولید خود را کاهش دهند.
بر اساس گزارش رویترز، با ادامه کاهش قیمت نفت، شرکتهای نفت کانادا پروژههای تولید نفت را کاهش میدهند. این اقدام پیامدهای منفی بلندمدتی برای تجهیزات تولیدی خواهد داشت.
سقوط برنت به کمترین رقم
18 سال اخیر
اگرچه در زمان شیرجه زدن قیمت نفت شاخصWTI به زیر صفر دلار، هر بشکه نفت برنت دریای شمال بیش از 26 دلار قیمتگذاری میشد اما روز گذشته برای دقایقی قیمتها به زیر 20 دلار در بشکه نیز سقوط کرد که در 18 سال اخیر چنین قیمتی برای شاخص برنت بیسابقه است. در زمان تنظیم این گزارش قیمت شاخص برنت اندکی بالا رفت و در کانال 21.30 دلار در بشکه معامله میشد. این رقم نسبت به روز دوشنبه 4 دلار و 27 سنت کاهشی بود. این ارقام برای محمولههای نفتی تحویل در ماه ژوئن است.
نفت منفی ۴۰ دلار ترسناک است
اکنون میلیونها بشکه نفت در بازار هست که هیچ نیازی به آنها نیست و تقاضایی برای آن وجود ندارد. رویترز با ترسناک خواندن این شرایط، مینویسد: «ویروس کرونا تقاضای سوخت را در سراسر جهان در اوایل ماه مارس 30 درصد کاهش داد و این کاهش تقاضا هفتهها طول کشید ولی عرضه جهانی نفت تغییری نکرد. قرارداد اخیر اوپک و سایر تولیدکنندگان بزرگ دنیا برای کاهش عرضه نفت هم نمیتواند با سرعت و به اندازه کافی نفت را از بازارها بیرون بکشد. میلیونها بشکه نفت در بازار هست که هیچ نیازی به آنها نیست. این نفت ناخواسته وارد ذخایر میشود ولی منابع ذخیره در امریکا سریعتر از حد انتظار پر میشوند. کاشینگ اکلاهما یک شهر کوچک با کمتر از 10 هزار نفر جمعیت است که قطب اصلی ذخیرهسازی نفت در امریکاست و منابع آن 70 درصد پر شدهاند. بهگفته تاجران این ذخایر تا دو هفته دیگر کاملاً پر میشوند.
تفاوت بین قیمت نفت خام امریکا برای تحویل در ماه مه و قراردادهای ماه ژوئن به بیش از 45 دلار در هر بشکه رسیده است که بیشترین فاصله قیمتی در تاریخ امریکاست. بهگفته تحلیلگران، این شکل از دگرگونی بازار در ماه های آینده هم اتفاق میافتد چون عرضه سوخت بسیار بیشتر از تقاضای آن خواهد بود. مصرف جهانی نفت به سختی به 100 میلیون بشکه در روز میرسد. مصرف 30 درصد معادل حدود 30 بشکه در روز از اوایل ماه مارس پایین آمده است. اگر کاهش تولید نفت بسرعت و با مقدار بالا صورت نگیرد، قراردادهای نفتی ماه ژوئن هم همین سرنوشت را خواهند داشت.»
اقدامات دیرهنگام برای نجات بازار نفت
کارشناسان میگویند که اگر کاهش 9.7 میلیون بشکهای نفت خام اوپک پلاس در ماه مه و ژوئن مؤثر واقع نشود، ممکن است که قیمتهای تک رقمی و حتی منفی سراغ شاخص برنت نیز بیاید. البته وضعیت بستگی به تحولات مربوط به شیوع ویروس کرونا و آثار آن بر اقتصاد جهان نیز دارد.
روزنامه وال استریت ژورنال در این خصوص نوشت: «عربستان سعودی و دیگر اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در حال بررسی آغاز روند کاهش تولید نفت پیش از یکم ماه مه (۱۲ اردیبهشتماه) یعنی زمان اجرای توافق کاهش تولید اوپک پلاس هستند.»
برخی منابع آگاه به این روزنامه اعلام کردهاند که عربستان سعودی و دیگر اعضای اوپک در نظر دارند که هر چه سریع تر تولید نفت خود را کاهش دهند و منتظر موعد مقرر برای اجرای توافق کاهش تولید نمانند.
یک مقام سعودی آگاه گفته است: باید کاری برای این حمام خون کرد، اما ممکن است کمی دیر باشد.
برنامه امریکا برای افزایش حجم ذخیرهسازیهای راهبردی
کاهش قیمت نفت باعث سقوط بازارهای امریکا نیز شد. بهگزارش راشاتودی، بازار بورس امریکا در روز دوشنبه کاهش زیادی داشت و سهام داو جونز، اف اس پی و نزدک، هر سه سقوط کردند.
با اوجگیری بحرانها، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا از برنامه این کشور برای افزودن ۷۵ میلیون بشکه به ظرفیت ذخیرهسازیهای راهبردی نفت خام این کشور خبر میدهد.
بهگزارش پایگاه خبری مارکتواچ، ترامپ میگوید که وی این اقدام را «براساس افت تاریخی قیمت نفت» در نظر گرفته است و این تصمیم سبب «به بالاترین حد ممکن رسیدن قیمت این شاخص» خواهد شد. او به کشورش وعده داده که با اقداماتی شاخص دبلیوتیآی را به قیمت مناسب آن برساند تا از ضرر تولیدکنندگان و تعطیلی دکلهای حفاری جلوگیری شود.
در همین حال، قیمت هر گالن بنزین نیز به کمتر از 1.80 دلار در امریکا رسیده است که برای مصرفکنندگان رقمی پایین و جذاب تلقی میشود. اکنون قیمت 3.8 لیتر بنزین (یک گالن) در امریکا بالاتر از 159 لیتر نفت خام (یک بشکه نفت سبک) شده است. این نیز یکی دیگر از اتفاقات کم سابقه این روزهای بازار نفت است.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
وقتی در #خانه نیستیم برای جلوگیری از شیوع کرونا فاصله با افراد را رعایت کنیم
-
تحریم های امریکا علیه ایران نقض حقوق انسانی است
-
همبستگی ملی؛ تحفه کرونا
-
موسیقی ایران از فقدان مؤلف رنج میبرد
-
فاصله بگیر اما دلم را نشکن
-
بازگشایی سریعتر اماکن مقدس و زیارتی دغدغه مهم دولت
-
مرخصی بهزندانیان برای همه نظامها الگو است
-
سقف معافیت مالیاتی حقوق ۹۹ اعلام شد
-
یک میلیون واحد صنفی بدون کد سلامت
-
درگیر مسابقه <من خوشبختترم> شدهایم
-
آیا فروش قانونی فیلترشکنها عملیاتی خواهد شد؟
-
۱۰۰میلیاردتومان بلیت پس دادیم
-
سوداگری لیمویی در فضای کرونایی
-
فکر انتقال کرونا به نزدیکانم آزاردهندهتر از ابتلا به آن بود
-
کرونا و الگوهای ارتباطی اعتمادساز
-
پایان عصر نفت «دبلیوتیآی»
-
زیر پوست شهر اتفاقات دیگری هم هست
-
جهان پس از اپیدمی کرونا
-
غروب نفت
-
جهانگیری: ایران خود را با شرایط حذف درآمدهای نفتی تطبیق داده است
اخبارایران آنلاین