انقلاب اسلامی برای ارتقای قدرت ملت ایران چه نسخهای داشت؟
پیامی برای ایران قوی
دکتر یحیی فوزی
استاد علومسیاسی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعاتفرهنگی
1 رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه 27 دی ماه سالجاری، بر «ضرورت قویتر شدن ملت ایران» بهعنوان راهبرد محوری برای برونرفت از مشکلات ناشی از فشارهای دولت امریکا بر کشور تأکید کردند. اما بواقع قویتر شدن ملت ایران از رهگذر تأسی به کدام مبانی و ارزشها تحققپذیر است؟ هرچند مجموعهای از عوامل میتواند بر قدرت ملی کشورها مؤثر باشد اما به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی میتوان از ظرفیتهای موجود گفتمان انقلاب اسلامی بهعنوان عامل مهم و بنیادین برای قدرت ملی کشور نام برد که تقویت و عملیاتی کردن هرچه بیشتر این گفتمان میتواند زمینه را برای ارتقاء قدرت ملی بیش از پیش فراهم آورد.
2 مهمترین ظرفیتهای گفتمان انقلاب اسلامی برای داشتن ایرانی قوی چنین مؤلفههایی هستند:
یکی از مهمترین ظرفیتهای موجود گفتمان انقلاب اسلامی که در جریان پیروزی انقلاب احیا و تقویت شد ارتباط میان «جامعه» و «سیاست» بود. این در حالی است که پیش از انقلاب میان سیاست و جامعه ارتباطی وجود نداشت و حکومت مجزا از جامعه بود. بعد از انقلاب تقویت این ارتباط بین جامعه و سیاست در قالب جمهوریت نظام جدید شکل گرفت و موجب شد تا «مردمی بودن انقلاب» مهمترین نقطه قوت آن محسوب شود. و نقش مردم در عرصه سیاست و در مراکز مختلف تصمیمگیری و سیاستگذاری فعلیت و تداوم پیدا کند؛ بهطوری که میتوان گفت گردش نخبگان سیاسی در ایران محصول ارتباط جامعه و سیاست بوده است.
بر اساس مؤلفه «جمهوریت نظام» جریانهای مختلف سیاسی به قدرت رسیدند. همچنین گفتمانهای مختلف سیاسی حاکم تحت تأثیر این مکانیزم و تحت تأثیر خواست و دغدغه اکثریت مردم در هر دوره به پیروزی رسیدند. این ظرفیت باعث شد تا «مردم» بهعنوان مهمترین پشتوانه نظام سیاسی ضمن مشارکت در قدرت و تصمیمگیریها، همواره از آن دفاع کنند و «جمهوریت» منشأ قدرت نظام سیاسی در ایران بعد از انقلاب محسوب شود.
دومین ظرفیت گفتمان انقلاب اسلامی در راستای قدرت ملی «اسلامیت نظام» است. انقلاب ایران یک دگرگونی سیاسی صرف نبود بلکه بهدنبال حاکمیت تفکر و اندیشه ایرانیان مسلمانی بود که دارای پشتوانه فرهنگی غنی اسلامی بودند. و تلاش کرد تا این فرهنگ را به عرصه سیاسی پیوند زند که این پیوند باعث قدرت انقلاب ایران شد. یکی از دلایل ماندگاری انقلاب ایران، تأکید بر باورها و اعتقادات اسلامی است. به همین دلیل است که با وجود اینکه بسیاری از مردم درگیر مشکلات جدی اقتصادی هستند اما بر اساس اعتقاداتشان از نظام حمایت و دفاع میکنند. در واقع آن اعتقاد است که انرژی لازم برای حمایت مردم از نظام و کشور در مقابل تهدیدات را تأمین میکند.
سومین ظرفیت گفتمان انقلاب اسلامی، بحث استقلال و دوری از وابستگی به قدرتهای بزرگ و خودباوری ملی است. انقلاب ایران مبتنی بر خواست تاریخی ملت ایران سعی کرد یک «دولت ملی مستقل» را شکل دهد و همه تلاشش این بود که از وابستگی به قدرتهای بزرگ رهایی یابد، خود تصمیم بگیرد و خود منافعش را مشخص کند. اما استقلال ایران مورد پسند قدرتهای حاکم بر نظام بینالملل نیست و آنان اجازه نمیدهند که یک قدرت جدید در منطقه خارج از قدرت هژمون آنان، شکل گرفته و نقشآفرینی کند؛ بنابراین، از همان ابتدا چالش بین این قدرتهای مسلط بر نظام بینالملل و انقلاب شکل گرفت. این چالش در عرصههای مختلف ایجاد شد تا جهتگیریهای سیاسی در ایران همسو با منافع قدرتهای مسلط جهانی شود. به این منظور آنان اقدامات مختلفی را آغاز کردند تا نیروهای خاصی را در ایران روی کار آورند، شکافهای داخلی را در ایران تقویت کنند، کودتا و جنگ راه بیندازند و در نهایت ما را با تحریم مواجه کنند. هدف از همه این اقدامات این بود که نگذارند یک قدرت جدید در یک کشور مستقل، برای منافع و مصالح خود تصمیم بگیرد؛ زیرا بر اساس منطق حاکم بر نظام بینالملل، این قدرت جدید باید در چارچوب قواعد تعریف شده نظام بینالملل و در چارچوب تعریف شده یکی از قدرتهای مسلط حرکت میکرد. در عرصه نظام بینالملل اجازه داده نمیشود که کشوری قدرت هژمون را به چالش بکشد، یا در مقابل آن قدرت هژمون بایستد. اما شعار استقلال ایرانیان هرچند از یکسو موجب تهدید و فشار بر آنان شد اما از سوی دیگر موجب افزایش قدرت انقلاب در عرصههای مختلف گردید بهطوری که خروجی استقلالخواهی را میتوان در رشد باور به توانایی نیروهای خودی و رشد علمی و تکنولوژیک کشور دید چنانکه امروز ایران به یک قدرت در عرصه هوافضا، پزشکی، مهندسی، نانو و... بدل شده است و در این زمینهها حرف اول را در منطقه میزند. کسب موفقیتهای علمی نتیجه تلاشها در احیای باورهای خودی و رها شدن از وابستگی است.
چهارمین ظرفیت گفتمان انقلاب اسلامی «عدالتخواهی» است. انقلاب ایران یک انقلاب عدالتخواه بود. اگر رجوعی به گفتمان امام خمینی(ره) داشته باشیم درخواهیم یافت که منظور ایشان از حکومت اسلامی «حکومت عدل» است. در حکومت عدل «عدالت» محور حکومت است و یکی از دلایلی که مردم به انقلاب اسلامی گرایش پیدا کردند عدالتخواهی آن بود. لذا بیتوجهی به مقوله عدالت بویژه عدالت اقتصادی و بیتفاوتی به رشد فاصله طبقاتی، نظام را از درون تضعیف خواهد کرد. تعمیق عدالت در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی میتواند کارآمدی و مشروعیت نظام و بالطبع قدرت و توانمندی انقلاب را افزایش دهد.
پنجمین نقطه قوت گفتمانی انقلاب، دفاع از آزادی و نفی استبداد است. انقلاب ایران در واقع، انقلاب رهاییبخش بود. بنابراین، امام(ره) همواره تأکید میکردند که آزادی را خداوند عطا فرموده و کسی نمیتواند آزادی را از مردم بگیرد. آزادی موجب بالندگی ملی و رشد استعدادهای انسانی میشود و در واقع انسان بدون آزادی و اختیار هویت انسانی خود را از دست خواهد داد و لذا دفاع تمام قد انقلاب اسلامی از آزادیهای مشروع اعم از آزادیهای اجتماعی و سیاسی به مثابه یک حق، یکی از نقاط قوت انقلاب اسلامی بود که تداوم آن قدرت انقلاب را تقویت و استمرار خواهد بخشید.
ششمین ظرفیت گفتمان انقلاب اسلامی، دفاع از سبک زندگی انقلابی و خدمت به مردم است. یکی از راهبردهای انقلاب اسلامی مبارزه با اشرافیت، تجملگرایی و سبک زندگی متفاوت با اکثریت افراد جامعه و خوی طاغوتی بود. بر این اساس زندگی مبتنی بر رانت، اختلاس و استثمار را نمیپذیرفت. و از همان ابتدا تأکید انقلاب اسلامی بر سادهزیستی، پاکدستی و مبارزه با فساد و تلاش مستمر صادقانه مسئولان بود. بههمین دلیل توانست بخش عمدهای از مردم آزرده از تبعیض طبقاتی و مخالف سبک زندگی نامشروع را با خود همراه سازد. بر این اساس، تقویت این نوع سبک زندگی از پایههای قدرت انقلاب محسوب میشود و موجب ماندگاری آن خواهد شد.
در مجموع تقویت گفتمان انقلاب اسلامی همچون پاسداری از جمهوریت و اسلامیت نظام سیاسی، عدالت و آزادیخواهی، داشتن روحیه و سبک مدیریت جهادی، عالمانه و پاکدستانه، خودباوری و استقلال و... ظرفیت بالایی برای قدرتمند شدن ملت ایران در مقابل دشمنان ایجاد خواهد کرد و موجب تداوم پایداری انقلاب و عزت ملت ایران و توانمندی نظام سیاسی در مقابل تهدیدات دشمنان خواهد شد. اینها از جمله مباحث مهم و نقاط قوت انقلاب است؛ به میزانی که ما به ظرفیتهای گفتمان انقلاب نزدیک شویم، قویتر شده و هرچه از این ظرفیتها فاصله بگیریم، ضعیفتر خواهیم شد.
3 حال پرسشی که در این فضا مطرح میشود این است که در شرایط کنونی ما از کدام بخش از این ظرفیتها فاصله گرفتهایم که میتواند قوت جامعه ما را به چالش بکشد؟ بهنظر میرسد برای تقویت نظام در عرصه مردمسالاری و جمهوریت میبایست برخی ضعفها مرتفع شود. واقعیت این است که اگر ما احزاب قدرتمندتر و مطبوعات و فضای سیاسی جدیتر و قوانین کارآمدتر برای گردش قدرت و تقویت شایستهسالاری در عرصه سیاسی داشته باشیم و نهادهای نظارتی در انتخابات شفافتر و دقیقتر مبتنی بر ضوابط مورد پذیرش عمل کنند و نیروهای شایستهتر و پاکدستتر و تواناتری به قدرت راه پیداکنند، جمهوریت نظام بهعنوان یکی از مهمترین پایههای قدرت نظام تقویت خواهد شد.
همچنین اسلامی که مایه قدرت و عزت ایرانیان در انقلاب شد اسلامی عقلانی، اجتهادی و متناسب با مقتضیات زمان و مکان بود که متفکرانی همچون علامهطباطبایی، شهید مطهری، امام خمینی(ره) و دیگر اندیشمندان انقلاب بر آن تأکید داشتند. بر این اساس هرچه از آن بنیادهای اسلامی دور شویم و فرهنگ اسلامی در کشورمان کممایهتر شود، انقلاب و به تبع آن ملت ما ضعیفتر خواهد شد. همچنین هرقدر بتوانیم بُعد «اسلام عقلانی اجتهادی» را تقویت کنیم، در واقع نظام را تقویت کردهایم؛ اما هر چه از این بُعد فاصله گرفته و به سمت ظاهرگرایی و خرافهگرایی برویم قوت نظام را نشانه گرفتهایم.
درعرصه عدالتخواهی نیز اگر عدالت را بهعنوان اعطاء حقوق الهی و قانونی و قراردادی افراد بدانیم در آن صورت شناسایی حقوق مردم در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و... از مهمترین اهداف حکومت است و رمز قدرت و قوت آن محسوب میشود که از جمله مصادیق آن حق برخورداری از فرصتها و امکانات برابر برای اقشار مختلف است. و اصولاً عدالت بهعنوان یک هدف کلیدی، شاخص حرکت و معیار موفقیت یا عدم موفقیت نظام اسلامی است و همواره، باید از خود بپرسیم که چقدر به عدالت نزدیک و از آن دور شدهایم؟ و مبتنی بر نوع پاسخ به این پرسش، میزان قوت یا ضعف درونی نظام سیاسی را مطرح کنیم.
4 دفاع از آزادیهای مشروع و قانونی نیز یکی از نقاط قوت انقلاب است که از روزهای آغازین انقلاب در قالب فعالیت گسترده گروههای سیاسی و مطبوعات سیاسی با گرایشهای مختلف ظهور و بروز پیدا کرد و با وجود سوءاستفاده برخی گروهها از این فضا و تبدیل فضای آزادی به فضای منازعه و توطئه، این روند با فراز و نشیبهای مختلف تداوم داشته است؛ که باید با تداوم و حمایت قانونمند، آن را پاس داشت. و با سیاستگذاریهای عالمانه از تضعیف آزادیهای مشروع و قانونی به بهانه اقدامات توطئهگران و سوءاستفادهکنندگان جلوگیری کرد. آزادی مطبوعات، حمایت از نقدهای دلسوزانه و شنیدن سخنان منتقدان صادق و نهادینه کردن بستر مناسب برای ابراز نظرات مختلف، میتواند نظام سیاسی را تقویت کرده و اقتدار و قدرت ملی را موجب شود.
5 در مورد شعار «استقلال» بهعنوان یکی از راهبرهای تقویت قدرت ملی در ایران نیز باید همواره مرز باریک بین استقلال و انزوا را بازشناخت. بهگفته مقام معظم رهبری، خواست انقلاب ایران انزوا از نظام بینالملل نیست بلکه تعاملگرایی سازنده با کشورهای مختلف جهان و نفی سلطه و سلطهگری است و حرکت دقیق در این مسیر و استفاده همهجانبه از ظرفیت دیپلماسی میتواند قدرت ملی را تقویت نماید و تهدیدها را تبدیل به فرصت کند. و در نهایت سالمسازی و تزریق انگیزه خدمت صادقانه، عالمانه و جهادی و اخلاقمدار در عرصه سیاسی و مدیریتی در کشور را باید نوعی احیای ارزشهای انقلاب در عرصه سیاسی در ایران دانست که میتواند قدرت کشور و ملت را ارتقا دهد. و با این سبک مدیریتی میتوان مشکلات اقتصادی کشور را تا حد زیادی از وضعیت بحرانی نجات داد.
6 رفتار انقلابی به معنای پاکدستی، دوری از فساد و فهم عالمانه از مشکلات و برنامهریزی دقیق برای حل مشکلات و پای کار بودن و خدمت جهادی و صادقانه همچون دهه اول انقلاب است که رمز قوت و ماندگاری انقلاب بود. مبتنی بر این روحیه مدیریتی، در سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی با وجود اینکه درآمد نفتی ایران در برخی سالها (همچون سال 64) در هر بشکه به زیر 5 دلار رسیده بود، توانستند کشور را اداره کنند. درشرایط کنونی و برای مقابله با توطئههای دولت مستکبر و قلدر امریکا باید از این سبک مدیریتی دهه اول انقلاب کمک گرفت. در این شرایط که خزانهداری امریکا همچون یک ستاد جنگی در حوزه اقتصادی بهصورت تک به تک و موردی برنامهریزی کرده و مشکل ایجاد میکنند و برای ایجاد اختلال در عرصه تولیدی، صادراتی و درآمدهای ملی و دیپلماسی عمومی، همچون ورزش، جهانگردی، هنر و... برنامهریزی و اقدام میکنند تا شکافهای اجتماعی و شکاف میان دولت – ملت را در جامعه ما بیشتر کنند و ملت ایران را به تسلیم وادارند؛ برای مقابله با این توطئهچینیها نیازمند تقویت این سبک مدیریت و برنامهریزی جهادی اتاقهای فکر قدرتمند و اقدامات اجرایی موردی هستیم. تا مجموعه این اقدامها باعث قویتر شدن ملت ایران در مقابله با دشمنان شود.
ایرانی قوی در سایه التفات به اصل آزادی
دکتر محسن بهشتیسرشت
هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
1 حضرت امام(ره) در همان سالهای نخست انقلاب که لفظ «جمهوری اسلامی» برای برخی ابهام ایجاد کرده بود نکتهای تاریخی عنوان کردند: «مسیر شما مسیر اسلام است، مسیر شما این است که جمهوری اسلامی را بپا کنید. من رأی به جمهوری اسلامی میدهم و از شما تقاضا دارم که رأی به جمهوری اسلامی بدهید، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. «جمهوری اسلامی». آنها که در نوشتجاتشان از «جمهوری» دم میزنند - جمهوری فقط - یعنی اسلام نه. آنهایی که «جمهوری دموکراتیک» میگویند یعنی جمهوری غربی، جمهوری اسلامی نه. آنها میخواهند باز همان مصائب را با فرم دیگر برای ما به بار بیاورند. آنها اصلاً در این نهضت دخالت نداشتند.» (صحیفه امام خمینی، جلد6، صفحه 353).
بنابراین میبینیم که حضرت امام(ره) بر «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد» تأکید میگذارند. چنین تأکیدی بر بهکار بردن توأمان «جمهوریت» و «اسلامیت» از سوی ایشان در آن دوران و حتی در شرایط امروز ما، بسیار معنادار است. هر دو این الفاظ به ظاهر الفاظ جدیدی بودند که در حکومت جدیدالتأسیس ما عنوان رسمی پیدا کرده بود. در عین حال، این الفاظ در باطن هم از ظرفیتهای فوقالعاده جدیدی برخوردارند.
2 پایه اصلی در «جمهوریت» حضور مردم در تمام عرصهها و مشارکت آنان در اداره کشور است. معنای اصلی جمهوریت، گردش قدرت است و در جمهوریت گردش مدیران و نمایندگان مردمی را شاهد هستیم که در عرصه قدرت حضور دارند.
نکتهای که نباید از آن غافل ماند این است که جمهوریت الزاماتی دارد و برای تحقق آن باید این الزامات را مراعات کرد. رضاخان پساز کودتای نظامی خود و بعداز یکی دو سال در صدر حکومت پهلوی از جمهوریت صحبت کرد اما در آن دوران عموم نخبگان اعم از روحانیان و روشنفکران با وی مخالفت کردند و استدلالشان این بود که جمهوریت باید خواست و مطالبه اصلی مردم باشد و حضور مردم را تضمین کند نه اینکه دستوری حکومتی و از بالا باشد.
بنابراین، در جمهوریت، گردش قدرت باید با حضور و مشارکت گسترده مردم باشد. برای میسر شدن گردش قدرت در جمهوریت، نیازمند اصل «آزادی اندیشه»، «آزادی بیان» و «آزادی رسانهها» هستیم. نمیتوان از جمهوریت بدون اصل آزادی حرف زد.
3 «آزادی» و «جمهوریت» در واقع دو اصل جدی از ظرفیتهای گفتمان انقلاب اسلامی هستند که با تأسی به آنها میتوان به ایرانی قویتر جامه عمل پوشاند. در این میان، ظرفیتی که بیش از همه میتواند در قوی شدن ملت ایران اثرگذار باشد، «اصل آزادی» است. البته منوط به اینکه بسترهای لازم برای نهادینه شدن آن در جامعه فراهم شود. اصل آزادی یکی از شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی ما بود؛ انقلاب ما سه شعار اصلی داشت؛ «استقلال»، «آزادی» و «جمهوری اسلامی».
واقعیت این است که استقلال سیاسی، به میزان زیادی فراهم شده است اما اصل آزادی در جامعه ما همچنان محل انتقاد و تردید است. بهعنوان مثال، در انتخابات پیشرو، بسیاری از کاندیداها رد صلاحیت شدهاند و این امر انتقاد همه جناحهای سیاسی اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان را بهدنبال داشته است. بنابراین، آزادی نقطهای کلیدی است که میتواند برای امروزمان راهگشا باشد چراکه در پس شعار آزادی، همدلی، وحدت، همگرایی و امید اجتماعی هم به وجود میآید.
اگر ظرفیت آزادی بر اساس قانون اساسی، بهصورت کامل مورد استفاده قرار نگیرد، اهدافی چون پیشرفت و توسعه که قوی شدن ملت ایران را بهدنبال خواهد داشت هم با مشکل مواجه میشود.
4 نخبگان، اندیشمندان و خبرگان ما باید احساس اثرگذاری و امنیت داشته باشند. اگر ما بتوانیم ظرفیتهایی را که در «اصل آزادی» وجود دارد بهطور کامل احیا کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که روزبهروز جامعه بهسمت مطلوبتری پیش خواهد رفت و ایران قویتر از گذشته را شاهد خواهیم بود. مجلس قوی هم در سایه این ظرفیت شکل خواهد گرفت.
مجلس قوی سایر قوا را هم قوی میکند؛ چراکه بهقول حضرت امام(ره): «یکی از اموری که مطمح نظر آنهایی است که میخواهند این انقلاب را به شکست برسانند قضیه مجلس است. مجلس یک چیز سهلی نیست کارش. مجلس یک چیزی است که در رأس همه اموری که در کشور است قرار دارد. یعنی مجلس خوب همه چیز را خوب میکند و مجلس بد همه چیز را بد میکند» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۸۲). حضرت امام(ره) مجلس را در رأس همه امور میخوانند چراکه مجلس است که بر کار سایر قوا نظارت دارد، اگر این نظارت، قدرتمندانه و مبتنی بر آزادی بیان و قلم باشد، قطعاً دستاوردهای قوی را بهدنبال خواهد داشت.
هدف از شعار «آزادی» در جریان پیروزی انقلاب این بود که کشور از موانعی که بر سر راه آزاداندیشی وجود داشت، رهایی پیدا کند. سال 56 در فضای اختناق دوره پهلوی، دانشجویان بواسطه حضور کارتر در ایران، تظاهراتی هر چند محدود به راه انداختند و مهمترین مطالبه آنان «آزادی بیان» و «آزادی فکر» بود. آن زمان هنوز این مطالبه در بدنه مردم شکل نگرفته بود.
5 دو لفظ «جمهوری» و «اسلامی» واجد دریایی از ظرفیتها هستند. جمهوریت با همه الزاماتش و اسلامیت با مغز و ذاتش که دربردارنده قرآن و سیره ائمه اطهار(ع) است را باید شاخص و ملاک قرار دهیم تا کشور و ملت، به سوی پیشرفت و تعالی هر چه بیشتر پیش رود. ما باید افتخار کنیم که مسلمان هستیم چراکه مکتب اهل بیت(ع) از جمهوریهای دو قرن کنونی هم دموکراتتر است. «آزاداندیشی» ذات و مغز مکتب اسلام است و ما از این دو ظرفیت بزرگ بواسطه انقلابی که مردم در سال 57 رقم زدند، برخورداریم.
انقلاب مطالبه مردم بود، اینها همگی عناصر و ظرفیتهای بالای گفتمان انقلاب اسلامی است که متأسفانه گاهی از برخی از این مبانی غافل شدهایم و حتی برخی مواقع خلاف آنها هم عمل میکنیم. مشکل اصلی که این روزها در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی هم با آن مواجه هستیم، به موضوع رد صلاحیتها برمیگردد. برای ما بسیار سنگین و گران است که بعد از 41 سال احساس کنیم مجلس ممکن است به یک مجلس فرمایشی سوق پیدا کند که همه از ترس اینکه مبادا انتقاد کنند و شورای نگهبان آنان را رد صلاحیت کند، به وظیفه نمایندگیشان تمام و کمال عمل نکنند. در سال 57 خواست ملت، مجلسی قوی و ملتی قویتر بود. بیشک «ایران قوی» در سایه التفات بیشتر به اصل آزادی تحققپذیر است.